برای والدین، خوشحالی الویت بالایی دارد
-
0:01 - 0:02وقتی من به دنیا اومدم،
-
0:02 - 0:04فقط یک کتاب وجود داشت،
-
0:04 - 0:06دربارۀ نحوۀ تربیت کودکان،
-
0:06 - 0:09و نویسنده ش، "دکتر اسپاک" بود. (کاراکتر جنگ ستارگان)
-
0:09 - 0:11(خندۀ حضار)
-
0:11 - 0:12از همراهی لذتبخشتون ممنونم.
-
0:12 - 0:15همیشه دوست داشتم این کار رو انجام بدم!
-
0:16 - 0:18نه، اون بنجامین اسپاک بود،
-
0:18 - 0:22و اسم کتابش:
"راهنمای معقول مراقبت از فرزند و کودک". -
0:22 - 0:27تقریباً ۵۰ میلیون نسخه
تا زمان مرگش به فروش رسید. -
0:27 - 0:31امروز، من، به عنوان مادر یک کودک ۶ ساله،
-
0:31 - 0:33به کتاب فروشی «بارنز اند نوبل» می رم،
-
0:33 - 0:35این صحنه رو می بینم.
-
0:35 - 0:38و تنوع چیزایی که می شه
-
0:38 - 0:40تو اون قفسه ها پیدا کرد، فوق العاده ست.
-
0:41 - 0:45راهنماهایی هست برای پرورش کودکِ طبیعت-دوست،
-
0:45 - 0:48کودکِ بدون گلوتن (عامل بیماری سلیاک)
-
0:48 - 0:50کودکِ مصون از بیماری،
-
0:50 - 0:53که اگه از من بپرسید، یه کم ترسناکه!
-
0:54 - 0:56راهنماهایی هست برای پرورش کودکِ دو زبانه
-
0:56 - 0:59حتی اگه فقط به یه زبون تو خونه صحبت می کنین.
-
1:00 - 1:03راهنماهایی هست برای تربیت کودکِ مقتصد
-
1:04 - 1:06و یا کودکِ متفکر
-
1:06 - 1:09و کودکِ یوگا کارِ ماهر.
-
1:09 - 1:12آموزش خنثی کردن بمب اتم
-
1:12 - 1:14به کودک نوپاتون!
-
1:14 - 1:18تقریباً برای همه چیز یه راهنما هست.
-
1:20 - 1:22تمام این کتاب ها با درایت تآلیف شدن.
-
1:23 - 1:26مطمئنم خیلی هاشون عالی ان.
-
1:27 - 1:30اما روی هم رفته، متآسفم،
-
1:31 - 1:33کمکی نمی بینم
-
1:33 - 1:36وقتی به اون قفسه نگاه می کنم.
-
1:37 - 1:39تشویش می بینم.
-
1:40 - 1:42یه سازۀ بزرگِ رنگی-رنگی می بینم
-
1:42 - 1:45برای درمانِ وحشت ِعمومی مون.
-
1:45 - 1:48و این باعث می شه به فکر فرو برم
-
1:48 - 1:50که چرا بزرگ کردن بچه هامون
-
1:50 - 1:52این قدر نگران کننده س
-
1:52 - 1:54و این قدر مبهم؟
-
1:54 - 1:57ما چر ادربارۀ چیزی که نسل بشر
-
1:57 - 2:00قرن ها توش موفق بوده،
-
2:00 - 2:02انقدر گیج و ویج هستیم
-
2:02 - 2:05خیلی قبل تر از اینکه تالارهای گفتگوی فرزندآوری و پرورش فرزند
-
2:05 - 2:07و مطالعات داوری همتا [ به روند مرور همهجانبه مقالههای علمی توسط متخصصان همان رشته گفته میشود] پیدا بشن.
-
2:07 - 2:11چرا تجربۀ بزرگ کردن بچه ها
-
2:11 - 2:15برای خیلی از والدین یه جور بحرانه؟
-
2:16 - 2:19بحران شاید لغت ثقیلی باشه،
-
2:19 - 2:22اما داده ها نشون می دن که احتمالاً این طور نیست.
-
2:22 - 2:24در حقیقت حتی یه مقاله دقیقاً به همین نام هست،
-
2:24 - 2:28"بچه داری به عنوان یک بحران"، منتشر شده در سال ۱۹۵۷
-
2:29 - 2:31و با گذشت بیش از ۵۰ سال از اون تاریخ،
-
2:31 - 2:33مقالات متعددی بودند
-
2:33 - 2:36که الگوی بسیار واضحی از
-
2:36 - 2:37تشویش والدین ارائه دادند.
-
2:38 - 2:41استرس والدین به نسبت زوج های بدون فرزند بیشتره.
-
2:41 - 2:44و رضایت مندی شون از وضعیت تاهل کم تر.
-
2:44 - 2:45مطالعات زیادی صورت گرفته
-
2:45 - 2:47برای ارزیابیِ احساس والدین
-
2:47 - 2:49زمانی که در کنار فرزندان شون سپری می کنند،
-
2:49 - 2:52و پاسخ اغلب اینه: خیلی خوب نیست.
-
2:53 - 2:55پارسال با یک محقق به اسمِ
-
2:55 - 2:57متیو کیلینگز وُرث صحبت کردم،
-
2:57 - 3:00که پروژۀ خیلی خیلی خلاقانه ای را در دست انجام داشت
-
3:00 - 3:02که میزان خوش حالیِ مردم را جستجو می کرد.
-
3:02 - 3:05و ببینید نتیجۀ یافته هاش چه بود:
-
3:06 - 3:07"تعامل با دوستان
-
3:07 - 3:10بهتر از تعامل با همسرتان است،
-
3:10 - 3:14که خود بهتر از تعامل با الباقیِ خویشان است،
-
3:14 - 3:17که خود بهتر از تعامل با آشناهاست،
-
3:17 - 3:20که خود بهتر از تعامل با والدین است،
-
3:20 - 3:23که خود بهتر از تعاملل با فرزندان است.
-
3:23 - 3:26که هم تراز با غریبه هان."
-
3:26 - 3:27(خنده ی حضار)
-
3:30 - 3:32اما یه موضوعی هست.
-
3:32 - 3:35من به دنبال واقعیت نهفتۀ این داده ها می گشتم
-
3:35 - 3:37به مدت ۳ سال،
-
3:37 - 3:41و فرزندان مون معضل نیستن.
-
3:41 - 3:46در همین لحظه و همین حالا، یه چیزی در مورد بچه داری
-
3:46 - 3:48معضله.
-
3:48 - 3:50دقیقاً بگم، بعید می دونم ما بدونیم
-
3:50 - 3:53بچه داری باید چه جوری باشه
-
3:53 - 3:55بچه داری، به عنوان یک فعل،
-
3:55 - 3:58از سال ۱۹۷۰ مورد استفادۀ عمومی قرار گرفت.
-
3:59 - 4:02نقش هامون به عنوان پدر و مادر تغییر کرد.
-
4:03 - 4:05نقش فرزندان مون هم همین طور.
-
4:06 - 4:09همه مون الان ناخودآگاه و کلافه
-
4:09 - 4:11به دنبال راهی هستیم
-
4:11 - 4:13که هیچ نوشته ای براش نیست،
-
4:13 - 4:15اگه شما یه نوازندۀ فوق العادۀ جاز هستین،
-
4:15 - 4:17پیشرفت چشم گیره،
-
4:17 - 4:19ولی برای بقیه مون،
-
4:20 - 4:22یه جورایی همون احساس بحرانه.
-
4:25 - 4:26چطور شد که به اینجا رسیدیم؟
-
4:26 - 4:28چطور ممکنه امروز همۀ ما
-
4:28 - 4:31بدون هیچ قاعده ای به عنوان راهنما
-
4:31 - 4:33دنیای بچه داری رو اداره کنیم؟
-
4:33 - 4:34خُب برای تاره کارها
-
4:34 - 4:37یه تغییر بزرگ تاریخی بوده.
-
4:37 - 4:39تا همین اواخر،
-
4:39 - 4:42بچه ها تو مزارع مون کار می کردن،
-
4:42 - 4:46و همینطور تو کارخونه ها، آسیاب ها و معدن ها.
-
4:46 - 4:49اون ها نیروهای اقتصادی به شمار می رفتند.
-
4:49 - 4:50تا اینکه در جایی در طی "دورۀ پیشرفت،
-
4:50 - 4:52به این رفتار پایان دادیم.
-
4:52 - 4:54دریافتیم که کودکان از حقوقی برخور دارند،
-
4:54 - 4:56کودکان کار را ممنوع کردیم،
-
4:56 - 4:59در ازاش روی آموزش و پروش متمرکز شدیم،
-
4:59 - 5:02و مدرسه، کارِ جدیدِ فرزندمان شد.
-
5:02 - 5:03و خدا رو شکر که اینطور شد.
-
5:03 - 5:06اما این موضوع، به نوعی
-
5:06 - 5:08وظایف والدین را مبهم تر کرد.
-
5:08 - 5:11شاید قرارداد گذشته منحصراً اخلاقی نبود،
-
5:11 - 5:12اما متقابل بود.
-
5:12 - 5:15ما به آنها خوراک، پوشاک، سرپناه،
-
5:15 - 5:17و آموزه های معنوی می دادیم،
-
5:17 - 5:21و در ازاش آنها برامون درآمد داشتند.
-
5:23 - 5:24وقتی کودکان دست از کار کشیدند،
-
5:24 - 5:28اقتصاد بچه داری تغییر کرد.
-
5:28 - 5:30به عقیدۀ یک جامعه شناسِ
-
5:30 - 5:34زیرک و کاملاً بی رحم، کودک تبدیل شد به
-
5:34 - 5:38"موجودی بی ارزش از نظر اقتصادی و
گرانبها از نظر احساسی." -
5:39 - 5:41به جای این که آنها برای ما کار کنند،
-
5:41 - 5:43ما شروع به کار کردن برای آنها کردیم.
-
5:43 - 5:45چون فقط در طول یک دهه
-
5:45 - 5:46روشن شد که:
-
5:46 - 5:48اگه ما موفقیت کودکان مان را می خواستیم،
-
5:48 - 5:51مدرسه کافی نبود.
-
5:52 - 5:56امروز، کارِ جدید کودک، فعالیت های فوق برنامه ست،
-
5:56 - 5:58اما کارِ ما هم هست!
-
5:58 - 6:01چون ما باید آنها را به تمرین فوتبال برسونیم.
-
6:01 - 6:04خروارها مشق شب، کارِ جدید کودک است،
-
6:04 - 6:05این نیز کار ما هم هست،
-
6:05 - 6:07چون باید آنها را بررسی کنیم.
-
6:08 - 6:10حدود ۳ سال پیش، یک خانم تگزاسی
-
6:10 - 6:12چیزی به من گفت
-
6:12 - 6:14که قلب من را کاملاً شکست.
-
6:15 - 6:17تقریباً خیلی راحت به من گفت
-
6:18 - 6:22"مشق شب، شام جدید است."
-
6:23 - 6:26امروزه طبقۀ متوسط، تمامِ وقت و
-
6:26 - 6:29انرژی و منابع شون رو صرف بچه هاشون می کنن،
-
6:29 - 6:30حتی با اینکه این طبقه
-
6:30 - 6:34چیزهای به مراتب کمتری برای عرضه دارند.
-
6:34 - 6:37امروز، مادرها وقت بیشتری برای فرزندان شون می گذارن
-
6:37 - 6:39در مقایسه با سال ۱۹۶۵،
-
6:39 - 6:42که زن ها حتی نیروی کار هم نبودن.
-
6:45 - 6:47احتمالاً ایفای نقش های جدید
-
6:47 - 6:49برای والدین آسان تر بود
-
6:49 - 6:52اگر می دونستن بچه هاشون رو برای چی آماده می کنن.
-
6:52 - 6:55این یکی دیگه از چیزهاییه که
بچه داریِ مدرن رو -
6:55 - 6:56بسیار مشوش می کنه.
-
6:56 - 7:00ما نمی دونیم چه میزان از دانایی مون رو، اگر داریم،
-
7:00 - 7:02صرف کودکان مون می کنیم.
-
7:02 - 7:04جهان به سرعت در حال تغییره،
-
7:04 - 7:05گفتنش غیرممکنه.
-
7:06 - 7:08این حتی وقتی من جوان هم بودم صدق می کرد.
-
7:08 - 7:11وقتی بچه بودم، دقیقاً دبیرستانی،
-
7:11 - 7:13بهم می گفتن تو اقتصاد جدید جهانی
-
7:13 - 7:16اگه ژاپنی بلد نباشی،
-
7:16 - 7:18اصلاً تو باغ نیستی.
-
7:19 - 7:21و با تمام احترامم برای ژاپنی ها،
-
7:21 - 7:24اون طور که می گفتن نشد.
-
7:24 - 7:26الان یه سری والدینِ طبقۀ متوسط هستن،
-
7:26 - 7:29که گیر دادن به بچه هاشون ماندرین یاد بدن؛
-
7:29 - 7:32و شاید دنبال هدفِ خاصی هستن.
-
7:32 - 7:34ولی ما نمی تونیم مطمئن باشیم.
-
7:34 - 7:37بنابراین، بدون تواناییِ پیشی گرفتن از آینده،
-
7:37 - 7:39آنچه ما به عنوان والدین خوب انجام می دهیم،
-
7:39 - 7:41تلاش و آماده سازیِ کودکان مان،
-
7:41 - 7:44برای هر نوع آینده ایه؛
-
7:44 - 7:48به این امید که یکی از کارامون به بار بشینه.
-
7:48 - 7:50به فرزندان مون شطرنج یاد می دیم،
-
7:50 - 7:53به این امید که شاید
به مهارت های آنالیز نیاز پیدا کنن. -
7:53 - 7:55کلاس ورزش های تیمی ثبت نام شون می کنیم،
-
7:55 - 7:59به این تفکر که شاید مهارت های گروهی بخوان.
-
7:59 - 8:01مثلاً برای وقتی که به دانشکدۀ بازرگانی هاروارد می رن.
-
8:01 - 8:04ما تلاش می کنیم تا بهشون یاد بدیم مقتصد باشن
-
8:04 - 8:08و... متفکر و... طبیعت-دوست
-
8:08 - 8:10و بدون گلوتن.
-
8:11 - 8:14گرچه الان لازم می بینم بهتون بگم
-
8:14 - 8:18من خودم تو بچگیم نه طبیعت-دوست بودم، نه بدون گلوتن!
-
8:18 - 8:22کلی ماکارونی گوشت هم خوردم.
-
8:23 - 8:25و می دونین چیه؟ من خوبم.
-
8:25 - 8:28مالیات هام رو می دم.
-
8:28 - 8:30یه شغل ثابت دارم.
-
8:31 - 8:35حتی برای سخن رانی به TED دعوت شدم.
-
8:35 - 8:37اما الان فرض بر اینه که
-
8:37 - 8:40چیزی که در آن زمان برای من خوب بود،
یا برای مردمم، -
8:40 - 8:42دیگه به اندازۀ کافی خوب نیست.
-
8:42 - 8:46بنابرین دیوانه وار تو اون قفسه ها می گردیم،
-
8:46 - 8:49چون فکر می کنیم اگه هیچی رو امتحان نکنیم،
-
8:49 - 8:51انگار که هیچ کاری نکردیم
-
8:51 - 8:56و از تعهدات مون در مقابل بچه ها کوتاهی کردیم.
-
8:56 - 8:59بنابراین به عنوان پدر و مادر، انجام وظایفِ
-
8:59 - 9:01جدیدمون به اندارۀ کافی سخت هست.
-
9:01 - 9:03حالا به این مشکل، یه چیز دیگه هم اضافه کنین:
-
9:03 - 9:05ما نقش های جدید دیگری هم داریم
-
9:05 - 9:07به عنوان زن و شوهر
-
9:07 - 9:10چون بیشتر زن ها امروز نیروهای کارند.
-
9:10 - 9:12به نظرم، این هم یه دلیلِ دیگه س،
-
9:12 - 9:14که دوران بچه داری مثل بحرانه.
-
9:14 - 9:16ما هیچ قانون و قاعده و نوشته ای نداریم
-
9:16 - 9:19برای وقتی که یه بچه بهمون اضافه می شه
-
9:19 - 9:22امروز که مادر و پدر هر دو نان آورند.
-
9:23 - 9:25مایکل لوئیس یک بار خیلی خیلی عالی
-
9:25 - 9:26به این مطلب اشاره کرد.
-
9:26 - 9:29او گفت که مطمئن ترین راه
-
9:29 - 9:30برای شروع منازعه بین یک زوج
-
9:30 - 9:33شام خوردن با یک زوج دیگه س
-
9:33 - 9:35که نحوۀ تقسیم کارشون
-
9:35 - 9:38کمی از آن ها متفاوته
-
9:38 - 9:42چون بحثِ بین آن ها توی ماشین
موقع برگشتن به خونه -
9:42 - 9:44یه چیزی تو این مایه هاست:
-
9:45 - 9:50"راستی... فهمیدی دِیو هر روز صبح
-
9:50 - 9:52بچه ها رو پیاده می بره تا مدرسه؟"
-
9:54 - 9:56(خندۀ حضار)
-
9:58 - 10:01بدون وجود نوشته ای برای دیکته کردن وظایف
-
10:01 - 10:04زوج های این دنیای کاملا تازه، با هم می جنگند،
-
10:04 - 10:06و هر دوی این مادران و پدران
-
10:06 - 10:08به نوعی حق دارند.
-
10:09 - 10:11مادران، وقتی در خانه اند
-
10:11 - 10:13به کارهای بیشتری می رسند،
-
10:13 - 10:16و پدران، وقتی در خانه اند، به نظر
-
10:16 - 10:18فقط می توانند یک کار انجام دهند.
-
10:18 - 10:19یک مرد تو خونه پیدا کنید
-
10:19 - 10:24و او در آنِ واحد فقط یک کار انجام می ده.
-
10:24 - 10:27اخیراً یو.سی.ال.ای مطالعه ای انجام داده
-
10:27 - 10:29بر روی معمول ترین پیکربندیِ
-
10:29 - 10:32اعضای خانه های قشر متوسط.
-
10:32 - 10:34حدس بزنین چی بوده؟
-
10:34 - 10:37پدر، تنها تو اتاقِ خودش!
-
10:37 - 10:40طبق نظرسنجیِ میزان استفادۀ زمان در آمریکا،
-
10:40 - 10:43مادرها، هنوز دو برابر پدرها به بچه ها می رسن،
-
10:43 - 10:46که خب خیلی بهتره از آن چه در دوران اِرما بامبِک (طنز پرداز زن آمریکایی) بوده،
-
10:46 - 10:49اما من هنوز فکر می کنم یکی از نوشته هاش
-
10:49 - 10:51خیلی مرتبطه:
-
10:51 - 10:55"از ماه اکتبر، هرگز در توالت تنها نبودم."
-
10:56 - 10:58(خندۀ حضار)
-
10:59 - 11:04اما واقعیت اینه که: مردها خیلی زحمت می کشن.
-
11:04 - 11:07آن ها به نسبت زمانی که پدران شون براشون گذاشتن،
-
11:07 - 11:09زمان بیشتری برای بچه هاشون می گذارن
-
11:09 - 11:12آن ها به طور میانگین، ساعت های بیشتری درآمد کسب می کنند،
-
11:12 - 11:13به نسبت همسرانشون.
-
11:13 - 11:15و ذاتاً می خوان که پدرهای
-
11:15 - 11:17خوب و درگیری باشن.
-
11:17 - 11:20امروز، پدران اند... نه مادران،
-
11:20 - 11:24که بیشترین گرفتاری های کاری را دارند.
-
11:24 - 11:26به هر حال، در هر دو صورت،
-
11:26 - 11:29اگر فکر می کنید کنار آمدن با این نقش های جدید،
-
11:29 - 11:30برای خانواده های سنتی سخته،
-
11:30 - 11:32فقط تصور کنید الان برای خانواده های
-
11:32 - 11:34غیر سنتی چه شکلیه:
-
11:34 - 11:37خانواده هایی با دو پدر، یا دو مادر،
-
11:37 - 11:38مادر یا پدرِ تنها...
-
11:38 - 11:42همین طور که پیش می روند، روشی ابداع می کنند.
-
11:43 - 11:46امروز، در یک کشور پیشرفته تر،
-
11:46 - 11:50(پوزش می خوام برای استناد و رجوع به کلیشه)
-
11:50 - 11:52بله، سوئد!
-
11:52 - 11:56والدین می تونن رو حمایت دولت
-
11:56 - 11:57حساب کنن.
-
11:57 - 11:59کشورهایی هستند که نقش های
-
11:59 - 12:02در حال تغییرِ والدین و نگرانی شون رو
-
12:02 - 12:03اذعان می کنند.
-
12:03 - 12:07متاسفانه، ایالات متحده جزء آنها نیست.
-
12:07 - 12:10بنابراین اگر بخواهید وجه تشابه ایالات متحده
-
12:10 - 12:14با لیبریا و پاپوآ گینۀ نو رو بدونید،
-
12:14 - 12:15باید بگم:
-
12:17 - 12:21ما هم -مثل آنها- سیاست مرخصی زایمان با حقوق نداریم.
-
12:21 - 12:26ما یکی از هشت کشور شناخته شده ایم که این طور نیست.
-
12:28 - 12:31در این دورۀ سردرگمیِ شدید،
-
12:32 - 12:35فقط یک هدفِ که همۀ والدین
-
12:35 - 12:37باهاش موافق اند.
-
12:37 - 12:38صرف نظر از این که
-
12:38 - 12:42مادری شیر زن یا هیپی وار، افراطی یا تفریطی باشیم،
-
12:43 - 12:47خوشحالیِ بچه هامون، بالاترین الویته.
-
12:47 - 12:49و این یعنی
-
12:49 - 12:51پرورش کودکان در عصری که
-
12:51 - 12:53بچه ها از نظر اقتصادی بی ارزش
-
12:53 - 12:56و از نظر احساسی گرانبها هستند.
-
12:56 - 12:59همۀ ما، متولیان عزت نفس شون هستیم.
-
12:59 - 13:02شعاری که هیچ والدی بهش شک نمی کنه،
-
13:02 - 13:07اینه که: "همۀ چیزی که می خوایم، خوشحالیِ بچه مونه."
-
13:08 - 13:10اشتباه برداشت نکنید:
-
13:11 - 13:15من فکر می کنم خوشحالی، هدفِ فوق العاده ای برای یک کودک باشه.
-
13:15 - 13:19اما تصاحبش خیلی سخته.
-
13:19 - 13:23یاد دادنِ خوشحالی و اعتماد به نفس
-
13:23 - 13:25به کودکان، مثل آموزشِ شخم زدنِ
-
13:25 - 13:26مزرعه نیست.
-
13:26 - 13:29مثل آموزشِ دوچرخه سواری نیست.
-
13:29 - 13:32هیچ برنامۀ درسی ای براش وجود نداره.
-
13:32 - 13:35خوشحالی و اعتماد به نفس،
می تونن محصولات جانبیِ چیزهای دیگر باشن، -
13:35 - 13:38اما نمی تونن به تنهایی هدف باشن.
-
13:38 - 13:40خوشحالی یک فرزند،
-
13:40 - 13:44بارِ خیلی ناعادلانه ای برای دوشِ والدینه.
-
13:44 - 13:47و خوشحالی، حتی بارِ ناعادلانه تری برای
-
13:47 - 13:49دوش های کودک.
-
13:50 - 13:51باید بهتون بگم که،
-
13:51 - 13:55فکر می کنم به افراطِ عجیبی منتهی بشه.
-
13:55 - 13:58الان خیلی نگرانیم،
-
13:58 - 14:01برای حمایت از کودکان مان از زشتی های دنیا
-
14:01 - 14:06که حتی اجازه نمی دیم "سسمی استریت" ببینن. (سریال آموزشی کودکان)
-
14:06 - 14:08دلم می خواست بگم شوخی کردم،
-
14:08 - 14:10اما اگه خودتون برای خریدِ
-
14:10 - 14:13دی وی دیِ قسمتِ جدید "سسمی استریت" برید،
-
14:13 - 14:16همون طور که من از روی نوستالژی رفتم،
-
14:16 - 14:20یک اخطار در ابتداش می بینید
-
14:20 - 14:22که می گه محتوا برای کودکان
-
14:22 - 14:24مناسب نیست.
-
14:24 - 14:26(خندۀ حضار)
-
14:27 - 14:28می تونم تکرار کنم؟
-
14:28 - 14:30محتوای سریال اصلیِ "سسمی استریت"
-
14:30 - 14:33برای کودکان مناسب نیست.
-
14:34 - 14:37نیویورک تایمز در این باره سوالاتی مطرح کرد،
-
14:37 - 14:40و تهیه کنندۀ نمایش توضیحات مختلفی داد.
-
14:40 - 14:43یکی صحنۀ پایپ کشیدنِ هیولا "کوکی"
-
14:43 - 14:45در یک حرکت و بلعیدن اش بود.
-
14:45 - 14:46چه می دونم! الگوی غلط...
-
14:46 - 14:50اما چیزی که اذیت ام کرد
-
14:50 - 14:52این بود که گفت نمی دونم
-
14:52 - 14:56می شه "اسکارِ عنق" امروز وجود داشته باشه یا نه
-
14:56 - 15:00چون اون خیلی افسرده کننده بود.
-
15:01 - 15:04نمی تونم بگم این چقدر غمگینم می کنه.
-
15:04 - 15:05(خندۀ حضار)
-
15:05 - 15:07دارید به زنی نگاه می کنید
-
15:07 - 15:10که یک جدول تناوبی از ماپت ها (شخصی های عروسکی)
-
15:10 - 15:13به دیوارِ اتاق کارش آویزون کرده.
-
15:14 - 15:16ماپتِ مضر! درست اون جا!
-
15:19 - 15:23این پسرمه، روزی که به دنیا اومد.
-
15:24 - 15:25به خاطرِ مورفین رو ابرها بودم.
-
15:25 - 15:29یک سزارینِ غیر منتظره داشتم.
-
15:29 - 15:33اما حتا در ابهام مخدرات،
-
15:33 - 15:36سعی کردم یه فکر واضح تو سرم بپرورونم
-
15:36 - 15:38اولین باری که در آغوش گرفتمش.
-
15:39 - 15:41تو گوشش زمزمه کردم.
-
15:41 - 15:49گفتم: "تمام تلاشم رو می کنم که اذیتت نکنم."
-
15:49 - 15:51سوگند بقراطِ من بود،
-
15:51 - 15:54و حتی نمی دونستم دارم این حرف رو می زنم.
-
15:55 - 15:57اما الان برام مشهوده
-
15:57 - 15:59که سوگند بقراط
-
15:59 - 16:03هدف واقع گرایانه تری از خوشحالیه.
-
16:03 - 16:07در حقیقت، همون طور که هر والدی می گه،
-
16:07 - 16:10وحشتناک سخته.
-
16:10 - 16:15همۀ ما حرف ها و کارهای بد، زدیم و کردیم.
-
16:15 - 16:19که از خدا می خواستیم بشه برشون گردوند.
-
16:20 - 16:23فکر می کنم در دوران قدیم،
-
16:23 - 16:27خیلی از خودمون انتظار نداشتیم،
-
16:28 - 16:31و این خیلی مهمه که دفعۀ بعد
-
16:31 - 16:35وقتی سراسیمه به اون قفسه ها نگاه می کنیم
-
16:35 - 16:37یادمون نره.
-
16:40 - 16:44من واقعاً مطمئن نیستم چطور می شه قواعد جدید ساخت
-
16:44 - 16:45برای این جهان،
-
16:46 - 16:47اما می دونم که
-
16:47 - 16:52در این تلاش نا امیدانۀ پرورشِ کودکانِ خوشحال
-
16:52 - 16:54ممکنه بار اخلاقیِ اشتباهی رو متصور شیم.
-
16:55 - 16:56باعث می شه به عنوان هدف بهتر،
-
16:56 - 16:59و به جرات بگم بافضیلت تر،
-
16:59 - 17:01تمرکز کنم برای پرورش کودکان پربار
-
17:01 - 17:03و اخلاق مند،
-
17:03 - 17:06و با این آرزو که خوشحالی به سراغ شون خواهد آمد
-
17:06 - 17:08به خاطر خوبی هایی که انجام می دن
-
17:08 - 17:10و موفقیت هاشون
-
17:10 - 17:13و عشقی که از جانب ما احساس می کنند.
-
17:13 - 17:19این... به هر حال... یک پاسخِ برای نداشتن قاعده.
-
17:19 - 17:22وقتی قاعدۀ جدیدی نیست،
-
17:22 - 17:25ما قدیمی ترین راه رو که تو کتابها بود دنبال می کنیم
-
17:26 - 17:31نجابت... اخلاق کاری... عشق
-
17:31 - 17:35و می گذاریم خوشحالی و عزت نفس،
خودشون از پسِ خودشون بر بیان. -
17:35 - 17:38فکر می کنم اگر این راه رو بریم،
-
17:38 - 17:41بچه ها هنوز هم خوب باشند،
-
17:41 - 17:44والدین شون هم همینطور،
-
17:44 - 17:47شاید در هر دو مورد... حتی بهتر.
-
17:48 - 17:48سپاسگزارم.
-
17:50 - 17:53(تشویق حضار)
- Title:
- برای والدین، خوشحالی الویت بالایی دارد
- Speaker:
- جنیفر سنیور
- Description:
-
قسمت "بچه داری" کتاب فروشی ها، مملو از کتاب است. آنطور که جنیفر سنیور (نویسنده) اشاره می کند: "یک سازۀ بزرگِ رنگی-رنگی برای درمان وحشت عمومی مان".
چرا بچه داری انقدر نگران کننده است؟ چون تصاحب هدف والدین مدرنِ طبقۀ متوسط -برای پرورش کودکان خوشحال- بسیار دشوار است. در این گپ بی آلایش، وی اهداف قابل انجام و لطیف ترِ بیشتری ارائه می دهد. - Video Language:
- English
- Team:
- closed TED
- Project:
- TEDTalks
- Duration:
- 18:11
Ivana Korom edited Persian subtitles for For parents, happiness is a very high bar | ||
b a approved Persian subtitles for For parents, happiness is a very high bar | ||
b a edited Persian subtitles for For parents, happiness is a very high bar | ||
b a edited Persian subtitles for For parents, happiness is a very high bar | ||
b a edited Persian subtitles for For parents, happiness is a very high bar | ||
Leila Ataei accepted Persian subtitles for For parents, happiness is a very high bar | ||
Leila Ataei edited Persian subtitles for For parents, happiness is a very high bar | ||
Leila Ataei edited Persian subtitles for For parents, happiness is a very high bar |