Return to Video

جِین مک گونیکال: بازی کامپیوتری که می تواند ۱۰ سال عمر بیشتر به شما دهد

  • 0:01 - 0:05
    من اهل بازیم و دوست دارم که اهدافی را در پیش داشته باشم.
  • 0:05 - 0:09
    من ماموریت های بخصوص و اهداف سری را دوست دارم.
  • 0:09 - 0:12
    خُب این ماموریت مخصوص من در این سخنرانی است:
  • 0:12 - 0:15
    من سعی دارم تا طول عمر
  • 0:15 - 0:18
    تک تک افراد حاضر در این سالن را
  • 0:18 - 0:20
    به اندازۀ هفت دقیقه و نیم اضافه کنم.
  • 0:20 - 0:23
    در حقیقت، شما هفت دقیقه و نیم بیشتر عمر می کنید
  • 0:23 - 0:24
    نسبت به آنچه غیر از این بود،
  • 0:24 - 0:26
    چون فقط به این سخنرانی گوش فرا دادید.
  • 0:26 - 0:30
    خُب، برخی از شما نگاهی کمی ناباورانه دارید.
  • 0:30 - 0:31
    اشکالی نداره، چون محاسبه کنید
  • 0:31 - 0:34
    من با ریاضیات ثابت می کنم که شدنی است.
  • 0:34 - 0:36
    و این مسئله الآن خیلی معنی ندارد.
  • 0:36 - 0:37
    من تماما" بعد توضیح می دهم.
  • 0:37 - 0:39
    فقط به اعداد در پایین دقت کنید:
  • 0:39 - 0:42
    بیشتر از۷/۶۸۲۴۵۸۳۷ دقیقه
  • 0:42 - 0:46
    این هدیه من به شماست در صورتیکه در این ماموریت موفق شوم.
  • 0:46 - 0:49
    حالا، شما هم یک ماموریت سری دارید.
  • 0:49 - 0:53
    ماموریت شما اینه که بفهمید چطور می خواهید هفت دقیقه و نیم اضافی تان را سپری کنید.
  • 0:53 - 0:55
    ماموریت شما اینه که بفهمید چطور می خواهید هفت دقیقه و نیم اضافی تان را سپری کنید.
  • 0:55 - 0:57
    و فکر کنم باید یک کار غیر معمول با آن انجام دهید،
  • 0:57 - 1:00
    چون اینها وقتهای اضافی و جایزه ای است. بهر حال قرار نبود آنرا داشته باشید.
  • 1:00 - 1:05
    حالا، از آنجائیکه من یک طراح بازی هستم، ممکنه پیش خودتون فکر کنید،
  • 1:05 - 1:07
    می دونم ازمون می خواد که با اون دقیقه ها چکار کنیم،
  • 1:07 - 1:10
    ازمون می خواد که در اون زمان بازی کنیم.
  • 1:10 - 1:12
    حالا این یک نظریۀ کاملا" منطقی است.
  • 1:12 - 1:15
    به توجه به اینکه عادت دارم مردم را به صرف وقت بیشتری برای بازی تشویق کنم.
  • 1:15 - 1:17
    به توجه به اینکه عادت دارم مردم را به صرف وقت بیشتری برای بازی تشویق کنم.
  • 1:17 - 1:18
    بعنوان مثال، در اولین سخنرانی ام در TED،
  • 1:18 - 1:23
    پیشنهاد دادم که ما باید بعنوان یک سیاره، ۲۱ میلیارد ساعت در هفته را به بازی سپری کنیم.
  • 1:23 - 1:25
    پیشنهاد دادم که ما باید بعنوان یک سیاره، ۲۱ میلیارد ساعت در هفته را به بازی سپری کنیم.
  • 1:25 - 1:28
    حالا، ۲۱ میلیارد ساعت، زمان خیلی زیادی است.
  • 1:28 - 1:33
    زمان زیادی است، در حقیقت، از وقتی که آن سخرانی را انجام دادم،
  • 1:33 - 1:35
    اولین نظریه ناخواسته ای که از مردم سرتاسر دنیا گرفتم، اینه:
  • 1:35 - 1:37
    اولین نظریه ناخواسته ای که از مردم سرتاسر دنیا گرفتم، اینه:
  • 1:37 - 1:41
    جِین، بازی عالیه، ولی وقتی در بستر مرگ هستی،
  • 1:41 - 1:45
    آیا واقعا" آرزو می کنی که کاشکی بیشتر "اَنگری بِردز" را بازی می کردی؟
  • 1:45 - 1:50
    این نظریه همه جا گیر شده -- که بازی وقت تلف کردنه
  • 1:50 - 1:53
    که ما پشیمان می شویم -- که من این حرفو واقعا" هر جایی که می روم می شنوم.
  • 1:53 - 1:56
    بعنوان مثال، یک داستان واقعی: همین چند هفته پیش،
  • 1:56 - 2:00
    یک راننده تاکسی، وقتی فهمید که من و دوستم
  • 2:00 - 2:02
    برای یک کنفرانس متشکل از طراحان بازی در اینجا هستیم،
  • 2:02 - 2:04
    به عقب برگشت و گفت -- حرفشو نقل قول می کنم --
  • 2:04 - 2:10
    " من از بازی متنفرم. اتلاف وقته. تصور کن زندگیت رو به اتمامه و افسوس همه اون وقت رو می خوری."
  • 2:10 - 2:12
    " من از بازی متنفرم. اتلاف وقته. تصور کن زندگیت رو به اتمامه و افسوس همه اون وقت رو می خوری."
  • 2:12 - 2:15
    حالا، من می خوام این مسئله را جدی بگیرم.
  • 2:15 - 2:18
    منظورم اینه، مایلم بازی کامپیوتری برای همیشه یک چیز اجباری در دنیا باشد.
  • 2:18 - 2:21
    نمی خوام بازی کنان افسوس زمانی را که صرف بازی کردند، بخورند.
  • 2:21 - 2:23
    زمانی که من آنها را تشویق به صرف آن می کنم.
  • 2:23 - 2:26
    خُب من اخیرا" خیلی در مورد این سوال فکر کردم.
  • 2:26 - 2:29
    وقتی در بستر مرگ هستیم، آیا افسوس زمانی را می خوریم که صرف بازی کردیم؟
  • 2:29 - 2:31
    وقتی در بستر مرگ هستیم، آیا افسوس زمانی را می خوریم که صرف بازی کردیم؟
  • 2:31 - 2:34
    حالا، این شما را شگفت زده می کنه، اما معلوم می شه
  • 2:34 - 2:38
    که در حقیقت یکسری تحقیقات علمی دربارۀ این سوال انجام می شود.
  • 2:38 - 2:40
    درسته. کارمندان آسایشگاه،
  • 2:40 - 2:43
    کسانی که در آخر عمر از ما نگهداری می کنند،
  • 2:43 - 2:48
    اخیرا" گزارشی را در رابطه با بیشترین افسوسهای بیان شده از طرف مردم منتشر کردند،
  • 2:48 - 2:52
    چیزهایی که مردم وقتی براستی در بستر مرگ هستند، بیان می کنند.
  • 2:52 - 2:54
    و اون چیزی است که مایلم امروز با شما در میان بگذارم --
  • 2:54 - 2:59
    پنج افسوس بزرگ زمان مرگ.
  • 2:59 - 3:06
    شماره یک: ایکاش اونقدر زیاد کار نکرده بودم.
  • 3:06 - 3:12
    شماره دو: کاشکی ارتباطم با دوستانم را حفظ کرده بودم.
  • 3:12 - 3:18
    شماره سه: کاشکی شاد تر می بودم.
  • 3:18 - 3:24
    شماره چهار: کاشکی جرات ابراز واقعیت درونم را داشتم.
  • 3:24 - 3:27
    شماره پنج: کاشکی در راستای آرزوهایم زندگی می کردم،
  • 3:27 - 3:32
    نه برای آنچه مردم ازم انتظار داشتند.
  • 3:32 - 3:35
    حالا، تا اونجایی که می دونم، هیچ کس تا بحال به کارمندان آسایشگاه نگفته،
  • 3:35 - 3:38
    کاشکی بیشتر بازی کامپیوتری می کردم،
  • 3:38 - 3:41
    ولی وقتی من این پنج افسوس بزرگ زمان مرگ را می شنوم،
  • 3:41 - 3:44
    نمی توانم این پنج تمنای عمیق بشر را نشنیده بگیرم
  • 3:44 - 3:46
    که در حقیقت به کمک بازیهای کامپیوتری موجودیت می گیرد.
  • 3:46 - 3:49
    بعنوان مثال، ایکاش اونقدر زیاد کار نمی کردم.
  • 3:49 - 3:51
    برای خیلی ها این بدان معنی است که ایکاش وقت بیشتری را صرف
  • 3:51 - 3:54
    خانواده ام می کردم، صرف فرزندانم وقتی داشتند بزرگ می شدند.
  • 3:54 - 3:57
    خُب، ما می دانیم که بازهای دسته جمعی، منفعت عظیمی در خانواده دارد.
  • 3:57 - 3:58
    خُب، ما می دانیم که بازهای دسته جمعی، منفعت عظیمی در خانواده دارد.
  • 3:58 - 4:01
    مطالعه اخیر دانشگاه یانگ در بریگام
  • 4:01 - 4:03
    دانشکدهی زندگی خانوادگی، نشان می دهد
  • 4:03 - 4:06
    والدینی که زمان بیشتری برای انجام بازی کامپیوتری با فرزندانشان سپری می کنند،
  • 4:06 - 4:11
    ارتباط به مراتب قوی تری در زندگی واقعی با آنها دارند.
  • 4:11 - 4:13
    کاشکی ارتباطم با دوستانم را حفظ کرده بودم.
  • 4:13 - 4:15
    خُب، صدها میلیون نفر
  • 4:15 - 4:18
    با استفاده از بازیهای اجتماعی مثل 'فارمویل' (شهر مزرعه ای) یا 'وُردز ویت فرِندز' (سخنی با دوستان)
  • 4:18 - 4:21
    ارتباط روزانه خود را با دوستان و خانواده واقعی حفظ می کنند.
  • 4:21 - 4:25
    مطالعه اخیر[ دانشگاه میشیگان] نشان داده
  • 4:25 - 4:29
    که این بازیها بطور باور نکردنی ابزار قدرتمند حفظ ارتباط هستند.
  • 4:29 - 4:31
    که این بازیها بطور باور نکردنی ابزار قدرتمند حفظ ارتباط هستند.
  • 4:31 - 4:35
    به ما کمک می کنند تا ارتباط خود را با افراد موجود در شبکه اجتماعی مان، حفظ کنیم
  • 4:35 - 4:37
    که در صورتیکه با هم بازی کامپیوتری نمی کردیم، این ارتباط قطع می شد.
  • 4:37 - 4:39
    که در صورتیکه با هم بازی کامپیوتری نمی کردیم، این ارتباط قطع می شد.
  • 4:39 - 4:42
    ایکاش شاد تر می بودم.
  • 4:42 - 4:45
    خُب، اینجا چاره ای جز این ندارم که به آزمایشات کلینیکی پیشگامانه ای
  • 4:45 - 4:48
    که اخیرا" در دانشگاه کارولینای شرقی انجام شده، رجوع کنم
  • 4:48 - 4:51
    که در آنها نشان داده شده که بازیهای آنلاین قادرند عملکرد بهتری
  • 4:51 - 4:54
    نسبت به دارو برای درمان اضطراب و افسردگی بالینی داشته باشند.
  • 4:54 - 4:58
    روزانه فقط ۳۰ دقیقه بازی آنلاین کافیست
  • 4:58 - 5:01
    تا تقویت چشمگیری در حالت روحی ایجاد کرده
  • 5:01 - 5:04
    و باعث افزایش دراز مدت شادمانی شود.
  • 5:04 - 5:08
    کاشکی جرات ابراز واقعیت درونم را داشتم.
  • 5:08 - 5:12
    خُب، تجسمات، راهی برای ابراز واقعیت وجودیمان هستند،
  • 5:12 - 5:15
    حالت ایده آل و قهرمانانه از آنچه می توانستیم باشیم.
  • 5:15 - 5:19
    می توانید این حالت را در نقاشی پرتره از 'دیگر خود'، اثر " رابی کوپر"
  • 5:19 - 5:21
    از یک بازیکن و اسطورۀ تجسمی اش مشاهده کنید.
  • 5:21 - 5:25
    دانشگاه استنفورد مدت پنج ساله که مشغول تحقیقاتی است
  • 5:25 - 5:29
    تا ثابت کند بازی با یک شخصیت تجسمی مطلوب،
  • 5:29 - 5:31
    چطور می تواند طرز فکر و عمل ما را در زندگی واقعی تغییر داده،
  • 5:31 - 5:35
    ما را جسور تر، کمال گرا تر،
  • 5:35 - 5:39
    و مقید تر به اهدافمان کند.
  • 5:39 - 5:40
    کاشکی در راستای آرزوهایم زندگی می کردم،
  • 5:40 - 5:42
    نه برای آنچه مردم از من انتظار داشتند.
  • 5:42 - 5:44
    آیا بازیها اینکار را تا بحال کرده اند؟ مطمئن نیستم،
  • 5:44 - 5:47
    پس من یک علامت سوال می گذارم، یک علامت سوال بشکل سوپر ماریو.
  • 5:47 - 5:49
    و ما به این قسمت باز خواهیم گشت.
  • 5:49 - 5:52
    اما در این فاصله، شاید از خود بپرسید،
  • 5:52 - 5:56
    این طراح بازی کامپیوتری کیه که دربارۀ افسوسهای زمان مرگ با ما سخن می گوید؟
  • 5:56 - 5:57
    این طراح بازی کامپیوتری کیه که دربارۀ افسوسهای زمان مرگ با ما سخن می گوید؟
  • 5:57 - 6:01
    و درسته، من هیچوقت در یک آسایشگاه کار نکرده ام،
  • 6:01 - 6:03
    من هرگز در بستر مرگ نبوده ام.
  • 6:03 - 6:09
    اما اخیرا" سه ماه را در بستر سپری کردم، میخواستم بمیرم.
  • 6:09 - 6:12
    واقعا میخواستم بمیرم.
  • 6:12 - 6:14
    حالا اجازه بدهید داستان را برایتان بگویم.
  • 6:14 - 6:17
    این دو سال پیش شروع شد، وقتی ضربه ای به سرم خورد و ضربه مغزی شدم،
  • 6:17 - 6:19
    ضربه مغزی کاملا" بهبود پیدا نکرد،
  • 6:19 - 6:23
    و بعد از ۳۰ روز من علائمی مثل سر دردهای بی وقفه،
  • 6:23 - 6:26
    حالت تهوع، سرگیجه، فراموشی، آشفتگی روحی داشتم.
  • 6:26 - 6:29
    پزشکم بهم گفت که می بایست به مغزم استراحت داده تا بهبود یابد.
  • 6:29 - 6:30
    پزشکم بهم گفت که می بایست به مغزم استراحت داده تا بهبود یابد.
  • 6:30 - 6:33
    بدین ترتیب، می بایست از هر چیزی که باعث تحریک علائم بیماری ام می شد، خودداری می کردم.
  • 6:33 - 6:36
    این برای من یعنی نخوانم، ننویسم، بازی کامپیوتری نکنم،
  • 6:36 - 6:38
    کاری نکنم، ایمیلی نزنم، ندوم، مشروبات الکلی ننوشم، کافئین مصرف نکنم.
  • 6:38 - 6:41
    به بیان دیگه -- فکر کنم می دانید تا کجا ادامه دارد --
  • 6:41 - 6:43
    دلیلی برای زندگی نیست.
  • 6:43 - 6:45
    البته قرار بود جالب باشه،
  • 6:45 - 6:50
    اما با تمام جدیت، ایده خودکشی بدنبال صدمات تکان دهندۀ مغزی، خیلی متداوله.
  • 6:50 - 6:51
    اما با تمام جدیت، ایده خودکشی بدنبال صدمات تکان دهندۀ مغزی، خیلی متداوله.
  • 6:51 - 6:55
    از هر سه نفر، یکی دچار آن شده، و برای من اتفاق افتاد.
  • 6:55 - 7:00
    مغزم بهم می گفت، جین، می خواهی بمیری.
  • 7:00 - 7:03
    می گفت، هیچوقت حالت بهتر نمی شه.
  • 7:03 - 7:07
    می گفت، درد هیچوقت تمام نمی شه.
  • 7:07 - 7:11
    و این صداها آنقدر مداوم و آنقدر قانع کننده شدند
  • 7:11 - 7:17
    که من براستی نگران زندگی ام شدم،
  • 7:17 - 7:21
    و آنموقع بود که بعد از ۳۴ روز بخودم گفتم
  • 7:21 - 7:23
    -- و هیچگاه این لحظه را فراموش نمی کنم --
  • 7:23 - 7:26
    گفتم، یا خودم را می کُشم
  • 7:26 - 7:29
    یا اینرا به یک بازی کامپیوتری تبدیل می کنم.
  • 7:29 - 7:30
    حالا، چرا بازی؟
  • 7:30 - 7:34
    بدنبال بیش از ده سال تحقیق دربارۀ روانشناسی بازیها، می دانستم
  • 7:34 - 7:38
    که وقتی بازی می کنیم -- و این در ادبیات علمی وجود دارد --
  • 7:38 - 7:41
    بصورتی خلاقانه تری از پس کشمکش های دشوار بر می آییم،
  • 7:41 - 7:43
    مصمم تر و امیدوار تر بوده،
  • 7:43 - 7:45
    و به احتمال زیادتری از دیگران طلب یاری می کنیم.
  • 7:45 - 7:48
    و من می خواستم این ویژگیهای بازی را در چالش زندگی واقعی ام بگنجانم،
  • 7:48 - 7:50
    بنابراین، یک بازی امدادی همراه با نقش بازی کردن درست کردم
  • 7:50 - 7:52
    با نام "جین، کسی که ضربه مغزی را به هلاکت رساند".
  • 7:52 - 7:55
    حالا این، هویت مخفی جدید من شده بود،
  • 7:55 - 7:57
    و اولین کاری که بعنوان قاتل انجام دادم
  • 7:57 - 8:01
    این بود که با خواهر دوقلویم تماس گرفتم-- من یک خواهر دوقلوی همسان به اسم کیلی دارم--
  • 8:01 - 8:04
    و بهش گفتم، من برای بهبود مغزم می خواهم بازی کامپیوتری بکنم،
  • 8:04 - 8:06
    و ازت می خوام باهام بازی کنی.
  • 8:06 - 8:10
    این راه راحت تری برای کمک گرفتن بود.
  • 8:10 - 8:13
    اون اولین یار من در بازی بود،
  • 8:13 - 8:15
    سپس شوهرم، کیاش، به ما پیوست،
  • 8:15 - 8:18
    و ما با هم یکی شده و با آدم بدها جنگیدیم.
  • 8:18 - 8:21
    حالا این تنها چیزی بود که علائم بیماری من را تحریک کرده
  • 8:21 - 8:24
    و در نتیجه روند بهبود را کاهش می داد،
  • 8:24 - 8:26
    چیزهایی مثل نورهای روشن و جاهای شلوغ.
  • 8:26 - 8:29
    ما همچنین قدرت های فوق العاده (در بازیهای کامپیوتری) را جمع و فعال می کردیم.
  • 8:29 - 8:32
    این تنها کاری بود که حتی در بدترین روزهای بیماری ام قادر به انجام آن بودم
  • 8:32 - 8:34
    تا یک ذره احساس کنم حالم خوبه،
  • 8:34 - 8:36
    فقط یک ذره احساس ثمر بخش بودن بکنم.
  • 8:36 - 8:39
    چیزهایی مثل بغل کردن سگم برای مدت ۱۰ دقیقه،
  • 8:39 - 8:42
    یا اینکه از تخت بیرون آمده و فقط یک دور اطراف خانه بزنم.
  • 8:42 - 8:44
    حالا بازی کامپیوتری به همین سادگی بود:
  • 8:44 - 8:47
    یک هویت پنهانی کسب کن، یار جمع کن،
  • 8:47 - 8:50
    با آدم بدها بجنگ، نیروهای قدرت زا را فعال کن.
  • 8:50 - 8:52
    اما فقط با وجود بازیای به این راحتی،
  • 8:52 - 8:54
    و در عرض چند روز که بازی را شروع کردم،
  • 8:54 - 8:57
    اون آشفتگی افسردگی و اضطراب از بین رفت.
  • 8:57 - 9:01
    به همین راحتی ناپدید شد. مثل یک معجزه بود.
  • 9:01 - 9:04
    حالا این یک درمان معجزه اسا برای سر دردها یا علائم شناختی نبود.
  • 9:04 - 9:05
    حالا این یک درمان معجزه اسا برای سر دردها یا علائم شناختی نبود.
  • 9:05 - 9:06
    اون بیشتر از یکسال طول کشید،
  • 9:06 - 9:09
    و سخت ترین سال زندگی ام تا به اونموقع بود.
  • 9:09 - 9:11
    اما حتی زمانی که علائم بیماری هنوز در من وجود داشت،
  • 9:11 - 9:16
    حتی وقتی هنوز درد داشتم، دیگه رنج نمی کشیدم.
  • 9:16 - 9:19
    آنچه پیرو بازی کامپیوتری رخ داد، من را متعجب کرد.
  • 9:19 - 9:21
    من یکسری وبلاگ و ویدئوهای آنلاین پست کردم
  • 9:21 - 9:23
    و در آنها طریق بازی را شرح دادم.
  • 9:23 - 9:25
    اما بطور وضوح هر آدمی که ضربه مغزی نخورده بود،
  • 9:25 - 9:28
    هر کسی دوست نداشت "قاتل" باشه،
  • 9:28 - 9:30
    بنابراین من نام بازی را به "سوپربِتر" تغییر دادم.
  • 9:30 - 9:33
    و خیلی زود از مردم سرتاسر دنیا پیام دریافت کردم
  • 9:33 - 9:36
    کسانیکه هویت پنهانی خود را کسب کرده،
  • 9:36 - 9:39
    یاران خود را جمع می کردند، و اوضاع و احوالشان "خیلی بهتر" می شد،
  • 9:39 - 9:42
    وقتی چالشهایی همچون سرطان، دردهای مزمن، افسردگی و ناراحتی های قلبی، گریبانگیر آنها بود.
  • 9:42 - 9:45
    وقتی چالشهایی همچون سرطان، دردهای مزمن، افسردگی و ناراحتی های قلبی، گریبانگیر آنها بود.
  • 9:45 - 9:49
    حتی مردمی که بیماری لاعلاجای مثل اِی اِل اِس(از کار افتادن سیستم عصبی بدن) داشتند بازی می کردند.
  • 9:49 - 9:53
    و من از پیامها و ویدئو هایشان می فهمیدم
  • 9:53 - 9:56
    که بازی کامپیوتری به آنها را هم به همان اندازه کمک میکرد که به من کمک می کرد.
  • 9:56 - 9:57
    که بازی کامپیوتری به آنها را هم به همان اندازه کمک میکرد که به من کمک می کرد.
  • 9:57 - 10:00
    آنها دربارۀ احساس قوی تر و شجاع تر بودن، صحبت می کردند.
  • 10:00 - 10:04
    آنها از اینکه احساس بهتری داشته و دوستان و خانواده شان متوجه این موضوع شدند، صحبت می کردند.
  • 10:04 - 10:07
    و حتی از اینکه خوشحال تر هستند، می گفتند،
  • 10:07 - 10:10
    علی رغم اینکه درد داشتند، هر چند در حال دست و پنجه نرم کردن
  • 10:10 - 10:12
    با سخت ترین چالشهای زندگی شان بودند.
  • 10:12 - 10:16
    در این لحظه با خودم فکر می کنم، اینجا چه خبره؟
  • 10:16 - 10:21
    منظورم اینه که چطور یک بازی به این کم اهمیتی می تونه
  • 10:21 - 10:25
    در شرایط جدی و گاهی مرگ و زندگی، با این قدرت مداخله کند؟
  • 10:25 - 10:27
    منظورم اینه که اگه برای من موثر نبود،
  • 10:27 - 10:29
    هرگز به ممکن بودن آن باور نداشتم.
  • 10:29 - 10:32
    خُب، اینطور معلومه که یک کمی علم هم در اینجا حضور دارد.
  • 10:32 - 10:37
    بعضی افراد بعد از یک حادثه مصیبت بار، قوی تر و شاد تر می شوند.
  • 10:37 - 10:39
    و این چیزی بود که برای ما اتفاق افتاد.
  • 10:39 - 10:41
    بازی کامپیوتری به ما کمک کرد تا آنچه
  • 10:41 - 10:45
    دانشمندان بعنوان تغییرات مثبت روانی پس از سانحه می نامند را تجربه کنیم،
  • 10:45 - 10:47
    چیزی که بندرت درباره اش می شنویم.
  • 10:47 - 10:50
    ما معمولا" درباره ناهنجاری استرسی پس از سانحه می شنویم.
  • 10:50 - 10:53
    اما دانشمندان در حال حاضر می دانند که یک حادثه دردناک
  • 10:53 - 10:55
    باعث رنج ابدی ما نمی شود.
  • 10:55 - 10:58
    در عوض، می توانیم از آن بعنوان سکوی پرش استفاده کرده
  • 10:58 - 11:01
    تا بهترین خصوصیات خود را بروز داده و زندگی شادتری بگذرانیم.
  • 11:01 - 11:04
    این پنج مورد اولیه ای است که افراد دارای تغییرات مثبت روانی پس از سانحه می گویند:
  • 11:04 - 11:05
    این پنج مورد اولیه ای است که افراد دارای تغییرات مثبت روانی پس از سانحه می گویند:
  • 11:05 - 11:10
    اولویت های من تغییر کرده است. از انجام کاری که باعث خوشحالی ام می شود، هراسی ندارم.
  • 11:10 - 11:13
    احساس نزدیکی بیشتری به دوستان و خانواده ام می کنم.
  • 11:13 - 11:17
    درک بهتری از خودم دارم. الآن می فهمم که واقعا" کی هستم.
  • 11:17 - 11:21
    حس تازهای از معنی و هدف در زندگی ام دارم.
  • 11:21 - 11:24
    بهتر می توانم روی اهداف و آرزوهایم تمرکز کنم.
  • 11:24 - 11:26
    حالا، این بنظر آشنا نمیآید؟
  • 11:26 - 11:31
    باید اینطور باشه، چون پنج ویژگی نقاهت یا تغییرات مثبت روانی پس از سانحه،
  • 11:31 - 11:36
    اساسا" درست بر خلاف پنج مورد اولیه افسوس زمان مرگ هستند.
  • 11:36 - 11:38
    حالا جالبه، اینطور نیست؟
  • 11:38 - 11:42
    بنظر می یاد که یک حادثه دردآور، به نوعی باعث توانا شدن ما
  • 11:42 - 11:45
    در گذران زندگیای همراه با افسوسهای کمتر میشود.
  • 11:45 - 11:46
    اما چطور اینکار انجام می شود؟
  • 11:46 - 11:48
    چطور شما از آسیب روحی به حالت بهبودی می رسید؟
  • 11:48 - 11:51
    یا اینطور بگم، راهی هست تا همه مزایای
  • 11:51 - 11:54
    دوران تغییرات مثبت روانی پس از سانحه را بدون ناراحتی،
  • 11:54 - 11:56
    بدون اینکه مجبور باشید در ابتدا ضربه ای به سر خود وارد کنید را داشته باشیم؟
  • 11:56 - 11:58
    خوبه، اینطور نیست؟
  • 11:58 - 12:00
    می خواستم این پدیده را بهتر درک کنم،
  • 12:00 - 12:03
    بنابراین ادبیات علمی را بلعیدم و این چیزی است که یاد گرفتم.
  • 12:03 - 12:07
    چهار نوع نقطه قوت، یا انعطاف پذیری٬
  • 12:07 - 12:10
    در رابطه با تغییرات مثبت روانی پس از سانحه وجود دارد،
  • 12:10 - 12:12
    و فعالیتهایی هستند که از لحاظ علمی ثابت شده
  • 12:12 - 12:17
    و شما با انجام روزانه آنها می توانید این چهار نوع انعطاف پذیری را تقویت کنید،
  • 12:17 - 12:19
    و برای انجام آنها نیازی به درد و ناراحتی ندارید.
  • 12:19 - 12:21
    حالا می توانم این چهار نوع نقطه قوت را به شما بگویم،
  • 12:21 - 12:23
    اما ترجیح می دهم ابتدا آنها را تجربه کنید.
  • 12:23 - 12:26
    مایلم همین الآن، همه باهم آنها را بسازیم.
  • 12:26 - 12:28
    خُب این کاری است که باید انجام دهیم.
  • 12:28 - 12:30
    یک بازی سریع با هم انجام می دهیم.
  • 12:30 - 12:32
    این جایی است که اون هفت دقیقه و نیم اضافی زندگی را که اول بهتون قول دادم، بدست می آورید.
  • 12:32 - 12:34
    این جایی است که اون هفت دقیقه و نیم اضافی زندگی را که اول بهتون قول دادم، بدست می آورید.
  • 12:34 - 12:37
    همه کاری که باید انجام دهید اینه که چهار ماموریت اولیه سوپربِتر را با موفقیت پشت سر بگذارید.
  • 12:37 - 12:39
    همه کاری که باید انجام دهید اینه که چهار ماموریت اولیه سوپربِتر را با موفقیت پشت سر بگذارید.
  • 12:39 - 12:42
    و فکر کنم بتوانید انجام دهید. به شما اطمینان دارم.
  • 12:42 - 12:45
    خُب، همه حاضرند؟ این اولین ماموریت شماست. شروع می کنیم.
  • 12:45 - 12:48
    یکی را انتخاب کنید: بلند شوید و سه قدم بردارید،
  • 12:48 - 12:51
    یا دستهای خود را مشت کرده، آنها را بالا سرتان ببرید
  • 12:51 - 12:53
    تا جایی که می توانید برای مدت پنج ثانیه. شروع!
  • 12:53 - 12:57
    خیلی خوبه، اونهایی را که هر دو را انجام دادند، دوست دارم. شما بیشتر بدنبال پیروزی هستید.
  • 12:57 - 12:59
    خیلی خوبه. ( خنده حاضرین)
  • 12:59 - 13:01
    همگی عالیه. این بهبودِ سریعِ فیزیکی بعلاوه یک (۱+) است،
  • 13:01 - 13:04
    یعنی بدن شما تحمل استرس بیشتر را داشته
  • 13:04 - 13:07
    و قادر است سریعتر خود را بهبود ببخشد.
  • 13:07 - 13:09
    بدنبال تحقیقات موجود، ما در حال حاضر می دانیم که اولین کاری که
  • 13:09 - 13:13
    برای تقویت انعطاف پذیری جسمی خود می توانید انجام دهید اینه که بی حرکت ننشینید.
  • 13:13 - 13:14
    همش همینه.
  • 13:14 - 13:17
    هر یک ثانیه ای که بدون تحرک نباشید،
  • 13:17 - 13:20
    در حال تقویت سلامت قلب، ریه ها و ومغز خود بطور فعالانه هستید.
  • 13:20 - 13:21
    در حال تقویت سلامت قلب، ریه ها و ومغز خود بطور فعالانه هستید.
  • 13:21 - 13:23
    همه برای ماموریت بعدی حاضرند؟
  • 13:23 - 13:26
    از شما می خوام که دقیقا" ۵۰ بار بشکن بزنید،
  • 13:26 - 13:30
    یا از شماره ۱۰۰، هفت تا هفت تا برعکس بشمارید، مثل این: ۱۰۰، ۹۳،...
  • 13:30 - 13:31
    شروع!
  • 13:31 - 13:34
    (صدای بشکن زدن)
  • 13:34 - 13:36
    ولش نکنید!
  • 13:36 - 13:38
    (صدای بشکن زدن)
  • 13:38 - 13:40
    نزارید دیگران شمارش معکوس از ۱۰۰ را بکنند
  • 13:40 - 13:41
    با شمردن تا ۵۰، مانع کار آنها شوید.
  • 13:41 - 13:47
    (خنده حاضرین)
  • 13:47 - 13:50
    خوبه. عالیه.این اولین باری است که اینرا می بینم.
  • 13:50 - 13:53
    انعطاف پذیری جسمی مضاعف. همگی عالیه.
  • 13:53 - 13:56
    حالا ارزش اینکار از لحاظ انعطاف پذیری روانی، بعلاوه یک (۱+) است،
  • 13:56 - 13:58
    یعنی شما تمرکز فکری بیشتر، انضباط، ثبات و ارادۀ بیشتری دارید.
  • 13:58 - 14:00
    یعنی شما تمرکز فکری بیشتر، انضباط، ثبات و ارادۀ بیشتری دارید.
  • 14:00 - 14:02
    ما بدنبال تحقیقات علمی می دانیم که اراده در واقع همانند یک عضله کار می کند.
  • 14:02 - 14:04
    ما بدنبال تحقیقات علمی می دانیم که اراده در واقع همانند یک عضله کار می کند.
  • 14:04 - 14:06
    هر چه بیشتر آنرا ورزش دهید، قوی تر می شود.
  • 14:06 - 14:10
    بنابراین از پس یک کار سخت کوچولو بر آمدن بدون اینکه جا بزنیم،
  • 14:10 - 14:14
    حتی چیزی به مسخرگی دقیقا" ۵۰ بار بشکن زدن
  • 14:14 - 14:15
    یا شمارش معکوس از ۱۰۰، هفت تا هفت تا
  • 14:15 - 14:19
    در حقیقت از لحاظ علمی برای تقویت نیروی اراده شما ثابت شده است.
  • 14:19 - 14:21
    پس کارتون عالی بود. ماموریت شماره سه.
  • 14:21 - 14:23
    یکی را انتخاب کنید: چون ما در حال حاضر در این سالن هستیم
  • 14:23 - 14:25
    تقدیر براستی راه دیگری برایمان نگذاشته، اما دو انتخاب وجود دارد.
  • 14:25 - 14:28
    اگر در داخل هستید، پنجره ای پیدا کرده و به بیرون نگاه کنید،
  • 14:28 - 14:30
    اگر بیرون هستید، پنجره ای پیدا و به داخل نگاه کنید.
  • 14:30 - 14:33
    یا بسرعت از طریق گوگل یا یوتیوب، تصویر "بچۀ [حیوان مورد علاقه تان] " را جستجو کنید.
  • 14:33 - 14:35
    یا بسرعت از طریق گوگل یا یوتیوب، تصویر "بچۀ [حیوان مورد علاقه تان] " را جستجو کنید.
  • 14:35 - 14:36
    الآن اینکار را می توانید با تلفنتان انجام دهید،
  • 14:36 - 14:38
    یا می توانید اسم بچۀ یک حیوان را بلند بگویید،
  • 14:38 - 14:39
    من می خواهم چند تایی پیدا کرده وبرای خودمان روی پرده بگذارم.
  • 14:39 - 14:41
    خُب، چی دوست دارید ببینید؟
  • 14:41 - 14:46
    اسلات (نوعی پستاندار در آمریکای جنوبی)، زرافه، فیل، مار. باشه. ببینیم چی داریم.
  • 14:46 - 14:51
    بچه دلفین و بچه لاما. همه نگاه کنید.
  • 14:51 - 14:53
    فهمیدید؟
  • 14:53 - 14:57
    باشه، یکی دیگه. بچه فیل.
  • 14:57 - 14:58
    ما داریم براش دست می زنیم؟
  • 14:58 - 15:00
    فوق العادست.
  • 15:00 - 15:02
    خیلی خوب، چیزی که ما درست در آن حالت احساس کردیم
  • 15:02 - 15:03
    انعطاف پذیری احساسی بعلاوه یک (۱+) است،
  • 15:03 - 15:06
    یعنی اینکه شما قادرید احساسات مثبت مثل کنجکاوی یا عشق را برانگیزید،
  • 15:06 - 15:09
    یعنی اینکه شما قادرید احساسات مثبت مثل کنجکاوی یا عشق را برانگیزید،
  • 15:09 - 15:10
    این حس را وقتی داریم که به بچه حیوانات نگاه می کنیم،
  • 15:10 - 15:12
    وقتی به آنها بیش از اندازه نیاز داریم.
  • 15:12 - 15:14
    و اینجا برای شما رازی از ادبیات علمی است.
  • 15:14 - 15:18
    اگر بطریقی بتوانید برای هر حس منفی، سه حس مثبت را
  • 15:18 - 15:22
    در طول یکساعت، یک روز، یا یک هفته تجربه کنید،
  • 15:22 - 15:25
    شما بطور خارق العاده ای،
  • 15:25 - 15:28
    سلامتی و توانایی برخورد موفقیت آمیز با هر مشکلی که با آن روبرو هستید را تقویت می بخشید.
  • 15:28 - 15:30
    سلامتی و توانایی برخورد موفقیت آمیز با هر مشکلی که با آن روبرو هستید را تقویت می بخشید.
  • 15:30 - 15:33
    و نام آن میزان سه- به- یک حس مثبت است.
  • 15:33 - 15:35
    اون کلک سوپربِتر مورد علاقه منه، پس ادامه دهید.
  • 15:35 - 15:38
    خیلی خوب، یک را انتخاب کنید، ماموریت آخر:
  • 15:38 - 15:39
    با کسی برای مدت ۶ ثانیه دست دهید،
  • 15:39 - 15:41
    یا یک تشکر کوتاه برای کسی بفرستید
  • 15:41 - 15:43
    از طریق پیام کوتاه، فیسبوک، یا تویتر. شروع!
  • 15:43 - 15:48
    (صدای گفتگو)
  • 15:48 - 15:50
    بنظر خوب می یاد، خوبه.
  • 15:50 - 15:53
    خوبه، خوبه.
  • 15:53 - 15:56
    ادامه دهید. عالیه!
  • 15:56 - 16:00
    خیلی خُب، همه دقت کنید، این انعطاف پذیری اجتماعی بعلاوه یک (۱+) است،
  • 16:00 - 16:03
    یعنی شما در واقع انرژی بیشتری از دوستانتان،
  • 16:03 - 16:05
    همسایگان، خانواده و جامعه خود می گیرید.
  • 16:05 - 16:08
    حالا، یک راه عالی برای تقویت بهبود اجتماعی، حس قدردانی است.
  • 16:08 - 16:10
    لمس کردن، بهتر هم هست.
  • 16:10 - 16:12
    یک راز دیگه برای شما:
  • 16:12 - 16:14
    دست دادن با کسی برای شش ثانیه
  • 16:14 - 16:17
    بطور شگفت انگیزی، میزان اکسی توسین خون شما بالا می برد،
  • 16:17 - 16:18
    این هورمون اعتماد است.
  • 16:18 - 16:21
    یعنی همه شمایی که همین حالا دست دادید
  • 16:21 - 16:24
    از لحاظ بیوشیمیایی آماده دوست داشتن بوده و تمایل به کمک بیکدیگر را دارید.
  • 16:24 - 16:27
    اینکار بیرون از جلسه در زمان وقت استراحت طولانی تر خواهد بود،
  • 16:27 - 16:29
    پس از موقعیتهای ارتباطی نهایت استفاده را ببرید.
  • 16:29 - 16:31
    (خنده حاضرین)
  • 16:31 - 16:33
    خُب، شما چهار ماموریت خود را بصورت موفقیت آمیزی به اتمام رساندید،
  • 16:33 - 16:36
    پس بیایید ببینیم آیا من ماموریت خودم را در دادن هفت دقیقه و نیم وقت اضافی زندگی به شما، با موفقیت انجام دادم.
  • 16:36 - 16:38
    پس بیایید ببینیم آیا من ماموریت خودم را در دادن هفت دقیقه و نیم وقت اضافی زندگی به شما، با موفقیت انجام دادم.
  • 16:38 - 16:40
    و اینجا مایلم یک کوچولوی دیگه از علم را با شما در میان بگذارم.
  • 16:40 - 16:43
    اینطور معلومه که افرادی که بطور دائم
  • 16:43 - 16:44
    این چهار نوع انعطاف پذیری را تقویت می کنند،
  • 16:44 - 16:47
    -- جسمی، روحی، احساسی و اجتماعی --
  • 16:47 - 16:50
    نسبت به بقیه، ده سال بیشتر عمر می کنند.
  • 16:50 - 16:51
    بدین ترتیب این حقیقته.
  • 16:51 - 16:53
    اگر بطور منظم به میزان سه- به- یک دست بیابید،
  • 16:53 - 16:55
    اگر بطور منظم به میزان سه- به- یک دست بیابید،
  • 16:55 - 16:58
    اگر هیچوقت برای بیش از یکساعت بطور ساکن ننشینید،
  • 16:58 - 17:02
    اگر هر روز با کسی که دوستش دارید، تماس داشته باشید،
  • 17:02 - 17:06
    اگر به اهداف کوچکی برای تقویت اراده خود، بپردازید،
  • 17:06 - 17:08
    شما ده سال بیش از دیگران عمر خواهید کرد،
  • 17:08 - 17:11
    و اینجا ریاضیاتی که در ابتدا به شما نشان دادم، وارد بحث می شه.
  • 17:11 - 17:15
    بدین ترتیب، میانگین طول عمر درآمریکا و انگلیس، ۷۸/۱ است،
  • 17:15 - 17:18
    ولی ما بر اساس بیش از ۱۰۰۰ مطالعه علمی که مروری دقیق بر آنها شده،
  • 17:18 - 17:20
    می دانیم که شما می توانید با تقویت چهار حالت انعطاف پذیری خود، ده سال به عمرتان اضافه کنید.
  • 17:20 - 17:22
    می دانیم که شما می توانید با تقویت چهار حالت انعطاف پذیری خود، ده سال به عمرتان اضافه کنید.
  • 17:22 - 17:24
    پس هر یکسالی که شما چهار حالت انعطاف پذیری خود را تقویت می کنید،
  • 17:24 - 17:25
    پس هر یکسالی که شما چهار حالت انعطاف پذیری خود را تقویت می کنید،
  • 17:25 - 17:27
    به سالهای خود اضافه می کنید. ۱۲۸ سال زندگی بیشتر،
  • 17:27 - 17:32
    یا ۴۶ روز زندگی بیشتر، یا ۶۷,۲۹۸ دقیقه زندگی بیشتر،
  • 17:32 - 17:37
    بدین معنی که هر یک روز، شما ۱۸۴ دقیقه زندگی کسب می کنید،
  • 17:37 - 17:40
    یا هر یک ساعت که چهار حالت انعطاف پذیری خود را تقویت می کنید،
  • 17:40 - 17:43
    مثل همین که الآن انجام دادیم، ۷/۶۸۲۴۵۸۳۷ دقیقه بیشتر در زندگی کسب کردید.
  • 17:43 - 17:44
    مثل همین که الآن انجام دادیم، ۷/۶۸۲۴۵۸۳۷ دقیقه بیشتر در زندگی کسب کردید.
  • 17:44 - 17:46
    تبریک میگم، همۀ اون هفت دقیقه و نیم مال شماست. شما همه آن را کسب کردید.
  • 17:46 - 17:48
    تبریک میگم، همۀ اون هفت دقیقه و نیم مال شماست. شما همه آن را کسب کردید.
  • 17:48 - 17:49
    (تشویق حاضرین)
  • 17:49 - 17:53
    آره! شگفت انگیزه.
  • 17:53 - 17:56
    صبر کنید، صبر کنید، صبر کنید.
  • 17:56 - 17:58
    هنوز ماموریت مخصوص شما مانده،
  • 17:58 - 17:59
    ماموریت مخفی شما.
  • 17:59 - 18:01
    چطور می خواهید این هفت دقیقه و نیم اضافی زندگی را سپری کنید؟
  • 18:01 - 18:02
    چطور می خواهید این هفت دقیقه و نیم اضافی زندگی را سپری کنید؟
  • 18:02 - 18:03
    خُب، این پیشنهاد منه.
  • 18:03 - 18:07
    این هفت دقیقه و نیم اضافی زندگی، یک جورایی مثل آرزوهای جینی است.
  • 18:07 - 18:11
    می توانید از آرزوی اول خود استفاده کرده و میلیونها آرزوی دیگر بکنید.
  • 18:11 - 18:12
    خیلی زیرکانه است، درسته؟
  • 18:12 - 18:15
    بدین ترتیب، اگر امروز این هفت دقیقه و نیم اضافی زندگی را به کاری بپردازید
  • 18:15 - 18:18
    که شما را خوشحال کنه،
  • 18:18 - 18:20
    یا شما را از لحاظ جسمی به تحرک وا داره،
  • 18:20 - 18:23
    یا ارتباط شما را با کسی که دوستش دارید برقرار کنه،
  • 18:23 - 18:25
    یا حتی فقط یک کار کوچک را انجام بده،
  • 18:25 - 18:27
    شما انعطاف پذیری خود را تقویت خواهید بخشید،
  • 18:27 - 18:29
    بنابراین دقایق بیشتری کسب خواهید کرد.
  • 18:29 - 18:32
    و خبر خوب اینه که می توانید به اینکار ادامه دهید.
  • 18:32 - 18:34
    هر ساعت روز، هر روز زندگی تان،
  • 18:34 - 18:36
    همینطوری تا زمان مرگ،
  • 18:36 - 18:38
    که در حال حاضر، ۱۰ سال دیر تر از آنچه قبلا" بود، خواهد شد.
  • 18:38 - 18:42
    و وقتی به آنجا رسیدید، به احتمال زیاد،
  • 18:42 - 18:45
    شما دیگر اون پنج افسوس را نخواهید داشت،
  • 18:45 - 18:48
    چون شما توانایی و انعطاف پذیری را برای
  • 18:48 - 18:51
    یک زندگی حقیقی تر در جهت آرزوهایتان، تقویت بخشیدید.
  • 18:51 - 18:55
    و با ۱۰ سال زندگی اضافه تر، احتمالا" وقت کافی دارید
  • 18:55 - 18:57
    تا چند تایی بازی کامپیوتری بیشتر انجام دهید.
  • 18:57 - 18:58
    سپاسگزارم.
  • 18:58 - 19:09
    (تشویق حاضرین)
Title:
جِین مک گونیکال: بازی کامپیوتری که می تواند ۱۰ سال عمر بیشتر به شما دهد
Speaker:
Jane McGonigal
Description:

وقتی جِین مک گونیکال، طراح بازی کامپیوتری، بدنبال ضربه مغزی شدید، خود را در بستر بیماری و مستعد خودکشی دید، یک ایده شگفت انگیزی برای بهبودی یافت. او به عمق تحقیقات علمی رفته و یک بازی کامپیوتری درمان کننده به نام 'سوپربِتر' خلق کرد. در این سخنرانی تکان دهنده، مک گونیکال توضیح می دهد که چطور یک بازی کامپیوتری می تواند انعطاف پذیری را افزایش دهد -- و قول می دهد که هفت و نیم دقیقه به عمر شما اضافه کند.

more » « less
Video Language:
English
Team:
closed TED
Project:
TEDTalks
Duration:
19:30

Persian subtitles

Revisions