روبرتو دى آنجلو + فرانچسكا فدئلى: درس زندگى، در بيمارى كودكمان
-
0:01 - 0:03فرانچسكو فدئلى: چائو.
-
0:03 - 0:06اين ماريو ست. پسرمان.
-
0:06 - 0:09دو سال و نيم پيش متولد شد،
-
0:09 - 0:13و من حاملگى سختى را گذروندم
-
0:13 - 0:17چون بايد براى چيزى حدود هشت ماه توى تخت بيحركت میموندم.
-
0:17 - 0:20اما در پايان بنظر ميرسيد كه همه چيز تحت كنترل باشه،
-
0:20 - 0:23چون زمان تولد وزنش مناسب بود.
-
0:23 - 0:25شاخص آپگار (تن سنجى نوزاد: قد، وزن،...) درستى داشت.
-
0:25 - 0:28در نتيجه كاملاً از اين قضيه مطمئن بوديم.
-
0:28 - 0:35اما، ده روز بعد از اينكه بدنيا اومد،
-
0:35 - 0:37فهميديم كه سكته مغزی كرده.
-
0:37 - 0:39همانطور كه مىدونيد،
-
0:39 - 0:42سكته، آسيب مغزى است.
-
0:42 - 0:44سكته دوره قبل از تولد مىتونه چيزى باشه
-
0:44 - 0:48كه در طى نه ماه حاملگى يا ناگهان درست در
-
0:48 - 0:51لحظه تولد اتفاق مىافته،
-
0:51 - 0:54و در اين مورد، همانطورى كه مشاهده مىكنيد،
-
0:54 - 0:58روى بخش راست مغزش اثر گذاشته است.
-
0:58 - 1:03خب تاثيرى كه اين سكته مىتوانسته روى بدن ماريو داشته باشه
-
1:03 - 1:07مىتونست اين باشه كه او توانايى كنترل كردن سمت چپ
-
1:07 - 1:09بدنش را ندارد.
-
1:09 - 1:13فقط تصور كنيد كه كامپيوتر و چاپگرى داريد
-
1:13 - 1:17و مىخواهيد دادههاى مربوط به مدركى را براى چاپ شدن منتقل كنيد،
-
1:17 - 1:21اما چاپگر درايوهاى صحيح را ندارد،
-
1:21 - 1:24همين داستان را ماريو داره.
-
1:24 - 1:27درست مثل اين میمونه كه ماريو ميخواد سمت چپش بدنش را
-
1:27 - 1:31حركت بده، اما قادر به انتقال صحيح دادهها براى حركت دادن
-
1:31 - 1:36بازوى چپ و پاى چپش نيست.
-
1:36 - 1:38پس زندگى بايد تغيير مىكرد.
-
1:38 - 1:40لازم بود برنامهمون را تغيير دهيم.
-
1:40 - 1:46لازم بود تاثيرى كه اين تولد بر زندگى ما داشت
-
1:46 - 1:48را تغيير بديم.
-
1:48 - 1:50روبرتو دى آنجلو: همانطور كه ممكن است تصور كنيد،
-
1:50 - 1:53متاسفانه، ما آمادگى نداشتيم.
-
1:53 - 1:57هيچكس به ما نحوه برخورد با چنين معلوليتهايى را آموزش نداد،
-
1:57 - 1:59و پرسشهای بسیار زیادی
-
1:59 - 2:01به ذهنمون خطور كرد.
-
2:01 - 2:04و واقعاً دوران خيلى دشوارى برامون بودش.
-
2:04 - 2:06پرسشهاى اساسی ، مثل اينكه
-
2:06 - 2:08چرا اين اتفاق برامون افتاد؟
-
2:08 - 2:10و چى اشتباهى شد؟
-
2:10 - 2:13برخى مواقع هم واقعاً سختتر بود مثل اينكه
-
2:13 - 2:15تاثير اون بر زندگى ماريو چه خواهد بود؟
-
2:15 - 2:16منظورم اين كه آخرش مىتونست كار كنه؟
-
2:16 - 2:18آيا مىتونست عادى باشه؟
-
2:18 - 2:21و مىدونيد بعنوان يك پدر، بخصوص وقتى براى اولين بار باشه،
-
2:21 - 2:25بخودتون مىگوييد چرا قرار نيست از ما بهتر شه؟
-
2:25 - 2:28و راستش گفتن اين حرف خيلى سخت است،
-
2:28 - 2:31اما چند ماه ديگه، تشخيص داديم كه
-
2:31 - 2:34حسمون مثل بازندهها بود.
-
2:34 - 2:37منظورم اين است كه، تنها محصول واقعى زندگيمون،
-
2:37 - 2:39آخرش به شكست ختم شده بود.
-
2:39 - 2:45و مىدونيد كه اون قضيه بخودى خود شكست شخص ما نبود،
-
2:45 - 2:50اما شكستى بود كه روى كل زندگيش اثر مىگذاشت.
-
2:50 - 2:51صادقانه بگم، روحيهمون پايين اومده بود.
-
2:51 - 2:55يعنى واقعاً روحيهمون ضعيف بود،اما آخرش
-
2:55 - 2:57شروع كرديم به نگاه كردن به او،
-
2:57 - 2:59و گفتيم، بايد دست به كار شويم.
-
2:59 - 3:02در نتيجه فوراً، همانطورى كه فرانچسكا گفت، زندگيمان را تغيير داديم.
-
3:02 - 3:05شروع كرديم به فيزيوتراپى، و توانبخشى را شروع كرديم،
-
3:05 - 3:07و يكى از مسيرهايى كه در دوره توانبخشى
-
3:07 - 3:10دنبال كرديم هدايت نرونهاى آينهاى بود.
-
3:10 - 3:14ابتداً، ماههايى را صرف انجام اين كار با ماريو كرديم.
-
3:14 - 3:17يك شى را داشتيم و به ماريو نشان مىداديم
-
3:17 - 3:19كه چطورى آن را بگيره.
-
3:19 - 3:22ساده بگم اين نظريه نرونهاى آينهاى بيان مىكنه كه
-
3:22 - 3:26در مغزتون، دقيقاً همين الان، در حاليكه شما به من كه اين كار را انجام مىدم نگاه مىكنيد،
-
3:26 - 3:28دقيقاً همون نرونهايى را فعال مىكنيد
-
3:28 - 3:32كه موقع انجام دادنش مىكنيد.
-
3:32 - 3:36بنظر مىرسه كه اين روش پیشرو در زمينه توانبخشى باشه.
-
3:36 - 3:39اما يك روز فهميديم كه ماريو
-
3:39 - 3:43به دست ما نگاه نمىكرد.
-
3:43 - 3:45به ما نگاه مىكرد.
-
3:45 - 3:48ما آينهاش بوديم.
-
3:48 - 3:50و همانطورى كه ممكن است حس كرده باشيد، مشكل،
-
3:50 - 3:52اين بود كه ما افسرده بوديم و روحيهمون پايين بود،
-
3:52 - 3:54ما به او بعنوان مشكل نگاه مىكرديم،
-
3:54 - 3:59نه بعنوان پسرمون، نه از ديد مثبت.
-
3:59 - 4:02و اون روز واقعاً ديد ما تغيير كرد.
-
4:02 - 4:06تشخيص داديم كه بايد
-
4:06 - 4:08آينهاى بهتر براى ماريو شويم.
-
4:08 - 4:10از نقاط قوتمان شروع كرديم،
-
4:10 - 4:14و در همان حال از نقاط قوتش شروع كرديم.
-
4:14 - 4:17از اين كه بهش بعنوان مشكل نگاه كنيم، دست كشيديم،
-
4:17 - 4:21و شروع كرديم تا به او بعنوان فرصتى براى بهتر شدن نگاه كنيم.
-
4:21 - 4:24و واقعاً، اين تغيير بود،
-
4:24 - 4:27و از طرف خودمون، گفتيم كه
-
4:27 - 4:30" نقاط قوت ما چه چيزهايى بودن كه واقعاً مىتونستيم براى ماريو بكار بگيريم؟"
-
4:30 - 4:31و از علاقمندىهامون شروع كرديم.
-
4:31 - 4:33منظورم اين كه من و همسرم خب
-
4:33 - 4:34با هم كاملاً فرق داريم،
-
4:34 - 4:37اما خيلى چيزهاى مشترك داريم.
-
4:37 - 4:39ما عاشق سفريم، عاشق موسيقى،
-
4:39 - 4:41و ما عاشق بودن در در جاهايى مثل اينجا هستيم،
-
4:41 - 4:43و شروع كرديم به آوردن ماريو با خودمون
-
4:43 - 4:47كه فقط بهش بهترين چيزهايى كه از ما میتوننیم را نشون بديم.
-
4:47 - 4:53اين ويديوى كوتاه مربوط هفته پيش است.
-
4:53 - 4:54من نمىگم--
-
4:54 - 4:56(تشويق حضار)--
-
4:56 - 4:59نمىگم كه يه معجزه است. اين پيغام نيست،
-
4:59 - 5:01چون ما تازه در ابتداى مسير قرار داريم.
-
5:01 - 5:05و ما مىخوايم چيزى كه كليد يادگيرى بود را به اشتراك بگذاريم،
-
5:05 - 5:07كليد يادگيرى كه ماريو ما را به سمتش سوق داد
-
5:07 - 5:10اين كه اون چيزى كه داريد را بعنوان هديهاى تصور كنيد
-
5:10 - 5:14و نه تنها آن چيزى را كه نداريد،
-
5:14 - 5:18و هر چيزى كه از دست مىدين را فقط بعنوان يك فرصت بهش فكر كنيد.
-
5:18 - 5:21و اين پيامى است كه ما مىخوايم با شما به اشتراك بگذاريم.
-
5:21 - 5:25بهمين خاطر است كه ما اينجا هستيم.
-
5:25 - 5:27ماريو!
-
5:27 - 5:28و بهمين خاطر است كه --
-
5:28 - 5:33(تشويق حضار)--
-
5:33 - 5:38و به اين دليل است كه
-
5:38 - 5:44تصميم گرفتيم بهترين آينه جهان را با او به اشتراگ بگذاريم.
-
5:44 - 5:47و ما از شما خيلى سپاسگزاريم، همگى شما.
-
5:47 - 5:49فرانچسكو فدئلى: متشكرم.
روبرتو دى آنجلو: متشكرم. خداحافظ. -
5:49 - 5:53(تشويق حضار)--
-
5:53 - 5:58فرانچسكو فدئلى: متشكرم. (تشويق حضار)--
- Title:
- روبرتو دى آنجلو + فرانچسكا فدئلى: درس زندگى، در بيمارى كودكمان
- Speaker:
- Roberto D'Angelo + Francesca Fedeli
- Description:
-
روبرتو دى آنجلو و فرانچسكا فدئلى فكر مىكردند نوزاد پسرشان سالم است-- تا اين كه وقتى او ١٠ روزه بود فهميدند که او در دوران قبل از تولد سكته كرده است. آنها با ماريو كه قادر به كنترل سمت چپ بدنش نبود، با هجوم سوالات دشوارى روبه رو شدند: آيا او مىتوانست "طبیعی" شود؟ آيا مىتوانست زندگى كاملى را داشته باشد؟ داستان تند و تلخ والدينى كه با ترسهايشان مواجهاند-- و اينكه چگونه آنها تغيير كردهاند.
- Video Language:
- English
- Team:
- closed TED
- Project:
- TEDTalks
- Duration:
- 06:17
b a approved Persian subtitles for In our baby's illness, a life lesson | ||
b a edited Persian subtitles for In our baby's illness, a life lesson | ||
b a edited Persian subtitles for In our baby's illness, a life lesson | ||
soheila Jafari accepted Persian subtitles for In our baby's illness, a life lesson | ||
soheila Jafari edited Persian subtitles for In our baby's illness, a life lesson | ||
Leila Ataei edited Persian subtitles for In our baby's illness, a life lesson | ||
Leila Ataei edited Persian subtitles for In our baby's illness, a life lesson |