Return to Video

گابریل بارسیا-کلمبو: ضبط خاطرات در هنر ویدئویی

  • 0:01 - 0:03
    من عاشق اینم که چیزجمع کنم.
  • 0:03 - 0:05
    ازوقتی که من بچه بودم، مجموعه های عظیم از چیزهای تصادفی را جمع آوری میکردم،
  • 0:05 - 0:08
    همه چیز از سس های تندِ عجیب و غریبی از سراسر دنیا
  • 0:08 - 0:11
    تا حشراتی که میگرفتم وتوی شیشه می انداختمشون.
  • 0:11 - 0:14
    تا حشراتی که میگرفتم وتوی شیشه می انداختمشون.
  • 0:14 - 0:16
    هیچ رازی در کار نیست زیرا من به جمع آوری چیزها علاقه دارم،
  • 0:16 - 0:18
    من عاشق موزه تاریخ طبیعی و مجموعههای سه بعدی حیوانات در موزه تاریخ طبیعی هستم.
  • 0:18 - 0:19
    من عاشق موزه تاریخ طبیعی و مجموعههای سه بعدی حیوانات در موزه تاریخ طبیعی هستم.
  • 0:19 - 0:21
    من عاشق موزه تاریخ طبیعی و مجموعههای سه بعدی حیوانات در موزه تاریخ طبیعی هستم.
  • 0:21 - 0:23
    اینها برای من مثل مجسمه هایی زنده هستند، که میتونید بروید و اونها را تماشا کنید،
  • 0:23 - 0:24
    اینها برای من مثل مجسمه هایی زنده هستند، که میتونید بروید و اونها را تماشا کنید،
  • 0:24 - 0:26
    و آنها یادآور یک دوره خاص از زمان در زندگی این حیوانه.
  • 0:26 - 0:28
    و آنها یادآور یک دوره خاص از زمان در زندگی این حیوانه.
  • 0:28 - 0:30
    من درباره زندگی خودم فکر میکردم
  • 0:30 - 0:31
    که چطور میخوام زندگی خودم را برای سالهای طولانی به خاطر بسپرم،
  • 0:31 - 0:34
    که چطور میخوام زندگی خودم را برای سالهای طولانی به خاطر بسپرم،
  • 0:34 - 0:37
    وهمچنین زندگی دوستانم--( خنده تماشاگران)
  • 0:37 - 0:39
    اما مسئله در این مورد اینه که دوستانم خیلی مشتاق ایده تاکسیدرمی کردنشان نیستند.( خنده تماشاگران)
  • 0:39 - 0:43
    اما مسئله در این مورد اینه که دوستانم خیلی مشتاق ایده تاکسیدرمی کردنشان نیستند.( خنده تماشاگران)
  • 0:43 - 0:45
    خُب به جای اون، من به سراغ ویدئو رفتم،
  • 0:45 - 0:48
    ویدئو بهترین راه برای حفظ و به یاد نگه داشتن یه فرد
  • 0:48 - 0:50
    و بهترین وسیله برای ثبت لحظه خاصی از زمان است.
  • 0:50 - 0:52
    خُب کاری که من کردم اینه که، من از شش تا از دوستانم فیلمبرداری کردم،
  • 0:52 - 0:55
    و سپس با استفاده از انطباق تصویری و نورپردازی ویدئویی،
  • 0:55 - 0:57
    من یه مجسمۀ ویدئویی از این شش دوستام ساختم که انداختمشون توی شیشه در بسته. (خنده تماشاگران)
  • 0:57 - 1:01
    من یه مجسمۀ ویدئویی از این شش دوستام ساختم که انداختمشون توی شیشه در بسته. (خنده تماشاگران)
  • 1:01 - 1:03
    خُب حالا من این کلکسیون را از دوستانم دارم که میتونم اونا رو هر جایی با خودم ببرم،
  • 1:03 - 1:05
    خُب حالا من این کلکسیون را از دوستانم دارم که میتونم اونا رو هر جایی با خودم ببرم،
  • 1:05 - 1:07
    و به آن انیمالیا کرداتا "Animalia Chordata" میگن،
  • 1:07 - 1:09
    که نامگذاری لاتین برای در سیستم طبقه بندی انسان هست.
  • 1:09 - 1:11
    که نامگذاری لاتین برای در سیستم طبقه بندی انسان هست.
  • 1:11 - 1:14
    خُب این قسمت، دوستانم را در این شیشه حفط میکنه،
  • 1:14 - 1:18
    در واقع اونا همه جا در حرکتند.( خنده تماشاگران)
  • 1:18 - 1:20
    خُب، این برای من جالبه، اما این عنصر معینی از انسانیت را کم داره.( خنده تماشاگران)
  • 1:20 - 1:24
    خُب، این برای من جالبه، اما این عنصر معینی از انسانیت را کم داره.( خنده تماشاگران)
  • 1:24 - 1:26
    این یه مجسمه دیجیتالیست، بنابراین میخواستم یک سیستم تعاملی اضافه کنم.
  • 1:26 - 1:27
    خُب کاری که من کردم این بود،
  • 1:27 - 1:29
    یک حسگر تشخیص دهنده حضور اشیاء اطراف را به آن اضافه کردم، پس وقتی که
  • 1:29 - 1:31
    نزدیک این افراد در این شیشه میشید، اونها به تو واکنشی متفاوت نشون میدن.
  • 1:31 - 1:33
    دقیقا مثل واکنش مردم در خیابان، وقتی که خیلی بهشون نزدیک میشوی.
  • 1:33 - 1:35
    دقیقا مثل واکنش مردم در خیابان، وقتی که خیلی بهشون نزدیک میشوی.
  • 1:35 - 1:38
    بعضی از مردم واکنش از وحشت نشان میدن. (خنده تماشاگران)
  • 1:38 - 1:40
    بعضی واکنشی برای گرفتن کمک از تو نشون میدن و بعضی دیگر از تو پنهان میشن.
  • 1:40 - 1:43
    بعضی واکنشی برای گرفتن کمک از تو نشون میدن و بعضی دیگر از تو پنهان میشن.
  • 1:43 - 1:45
    ایده پایین کشیدن ویدیو از صفحه نمایش و استفاده کردن از ویدیو در زندگی واقعی
  • 1:45 - 1:47
    ایده پایین کشیدن ویدیو از صفحه نمایش و استفاده کردن از ویدیو در زندگی واقعی
  • 1:47 - 1:49
    و اضافه کردن سیستم کنش و واکنش به مجسمه ها، برای من بسیار جالب بود.
  • 1:49 - 1:53
    در طول سال بعد، من ۴۰ تا از دوستان دیگرم را هم مستند کردم
  • 1:53 - 1:55
    و توی شیشه به دامشون انداختم و یه فیلم به نام باغ ( Garden) ساختم،
  • 1:55 - 1:57
    و توی شیشه به دامشون انداختم و یه فیلم به نام باغ ( Garden) ساختم،
  • 1:57 - 1:59
    که دقیقا یه باغی از انسانیت بود.
  • 1:59 - 2:01
    اما یه چیزی راجع به موضوع اول،
  • 2:01 - 2:03
    انیمال کرادو" Animali Chordata"، ایده تعامل با هنر دائم به ذهنم می رسید،
  • 2:03 - 2:05
    انیمال کرادو" Animali Chordata"، ایده تعامل با هنر دائم به ذهنم می رسید،
  • 2:05 - 2:07
    من واقعا ایده توانایی افراد در داشتن روابط متقابل
  • 2:07 - 2:10
    و همچنین به چالش کشیده شدنشان در ارتباط با هنر را دوست دارم.
  • 2:10 - 2:12
    میخواستم یه فیلم دیگه بسازم که در واقع مردم را مجبور کنه که به یه چیزی واکنش نشون بدهند.
  • 2:12 - 2:13
    میخواستم یه فیلم دیگه بسازم که در واقع مردم را مجبور کنه که به یه چیزی واکنش نشون بدهند.
  • 2:13 - 2:15
    وشیوۀ انجام کارم این بود که در واقع تصویر یه خانم خانه دار
  • 2:15 - 2:20
    مربوط به سال 1950 را داخل مخلوط کن انداختم.( خنده تماشاگران)
  • 2:20 - 2:22
    این یه قطعه فیلم به نام مخلوط کنه، کاری که این میکنه
  • 2:22 - 2:24
    اینه که شما را بطور مجازی وارد این کار هنری میکنه.
  • 2:24 - 2:26
    شما شاید هرگز همه چیز را خودتان تجربه نکنید.
  • 2:26 - 2:29
    میتونید از اینجا بروید، میتونید خیلی راحت به کسی
  • 2:29 - 2:31
    که در این مخلوط کن ایستاده و به شما نگاه می کنه، بنگرید،
  • 2:31 - 2:33
    و یا اینکه به میل خود با او ارتباط برقرار کنید.
  • 2:33 - 2:37
    خُب اگر شما انتخاب کنید که با این قطعه تعامل کنی،
  • 2:37 - 2:39
    و دکمه مخلوط کن را فشار بدید، این فرد را به سرگیجه و آشفتگی میفرسته.
  • 2:39 - 2:43
    و دکمه مخلوط کن را فشار بدید، این فرد را به سرگیجه و آشفتگی میفرسته.
  • 2:43 - 2:46
    با انجام این، شما بخشی از این قطعه فیلم هستید.
  • 2:46 - 2:48
    شما هم مثل افرادی که در پروژه من اسیر شدند،
  • 2:48 - 2:52
    --( صدای مخلوط کن، خنده تماشاگران)--
  • 2:52 - 3:00
    بخشی از پروژه من می شوید.( خنده تماشاگران)
  • 3:00 - 3:02
    ( خنده تماشاگران)
  • 3:02 - 3:04
    ( تشویق تماشاگران)
  • 3:04 - 3:08
    اما، به نظر یه کمی ناعادلانه است، درسته؟
  • 3:08 - 3:10
    من دوستانم را در شیشه گذاشتم و این فرد در حال انقراض را هم در مخلوط کن گذاشتم .
  • 3:10 - 3:13
    من دوستانم را در شیشه گذاشتم و این فرد در حال انقراض را هم در مخلوط کن گذاشتم .
  • 3:13 - 3:15
    اما من هیچ کاری در مورد خودم نکردم.
  • 3:15 - 3:17
    من هرگز خودم را برای یادگاری نگه نداشتم.
  • 3:17 - 3:19
    خُب تصمیم گرفتم که یه قطعه ای از چهره نگاری خودم را بسازم.
  • 3:19 - 3:21
    این یه نوع تاکسیدرمی خود چهره نگاری کپسول زمانه
  • 3:21 - 3:24
    که بهش میگن "لحظۀ تازه گذشته "،
  • 3:24 - 3:26
    که در اون من خودم را روی یک ساعت پانچ کارت طراحی کردم،
  • 3:26 - 3:28
    این به شما بستگی داره.
  • 3:28 - 3:30
    اگر بخواهید این کارت را پانچ کنید،
  • 3:30 - 3:32
    در واقع سن من را زیاد کردید.
  • 3:32 - 3:34
    خوب من از دوران نوزادی شروع کردم، و اگر ساعت را پانچ کنید،
  • 3:34 - 3:39
    نوزاد را به یه پچه نوپا تبدیل کردید،
  • 3:39 - 3:42
    و از نوپایی من تبدیل به یک نوجوان میشم.
  • 3:42 - 3:45
    و از نوجوانی، به سن الانم تبدیل میشم.
  • 3:45 - 3:48
    و از سن الانم به میانسالی میرسم، وسپس ، از آنجا به پیرمردی میرسم.
  • 3:48 - 3:52
    و از سن الانم به میانسالی میرسم، وسپس ، از آنجا به پیرمردی میرسم.
  • 3:52 - 3:54
    و اگر صد بار در یه روز کارت ساعت را پانچ کنید،
  • 3:54 - 3:58
    این فیلم سیاه میشه، و تا روز بعد دیگه روشن نمیشه.
  • 3:58 - 4:00
    این فیلم سیاه میشه، و تا روز بعد دیگه روشن نمیشه.
  • 4:00 - 4:02
    خُب با انجام زیاد این کار ، شما زمان را پاک میکنید.
  • 4:02 - 4:04
    در واقع با انجام این کار بطور ضمنی شما زندگی من را پاک میکنید.
  • 4:04 - 4:06
    در واقع با انجام این کار بطور ضمنی شما زندگی من را پاک میکنید.
  • 4:06 - 4:08
    خُب من ویدئوی تعاملی مجسمه را دوست دارم،
  • 4:08 - 4:10
    که در واقع شما میتونید با اون کنش و واکنش داشته باشید،
  • 4:10 - 4:12
    اینکه همه شما میتونید یه کار هنری را لمس کنید و بتونید خود بخشی از کار هنری باشید.
  • 4:12 - 4:14
    اینکه همه شما میتونید یه کار هنری را لمس کنید و بتونید خود بخشی از کار هنری باشید.
  • 4:14 - 4:16
    امیدوارم یه روزی، همه شما تک تک به دام من در این شیشه بیفتید.( خنده تماشاگران)
  • 4:16 - 4:18
    امیدوارم یه روزی، همه شما تک تک به دام من در این شیشه بیفتید.( خنده تماشاگران)
  • 4:18 - 4:23
    سپاسگزارم. (تشویق تماشگران)
Title:
گابریل بارسیا-کلمبو: ضبط خاطرات در هنر ویدئویی
Speaker:
Gabriel Barcia-Colombo
Description:

هنرمند گابریل بارسیا کلمبو با استفاده از ترسیم و طرح های ویدئویی، خاطرات و دوستی‌هایش را نگهداری کرده و آنها را با ما درمیان میگذارد. او درسخنرانی در TED Fellow ، کار جذاب متفکرانه خود را نشان می دهد که به نظر می رسد افراد زندگی اش را در شیشه در بسته، چمدان، مخلوط کن و ... حفظ میکند.

more » « less
Video Language:
English
Team:
closed TED
Project:
TEDTalks
Duration:
04:45

Persian subtitles

Revisions