0:00:11.528,0:00:16.732 هر روز داستانهای دهشتناک از[br]مردمانی را میشنوم كه براى نجات جانشان 0:00:17.068,0:00:20.762 از مرزهای خطرناک و[br]دریاهای پرخروش میگریزند. 0:00:21.857,0:00:26.236 اما داستانی هست که [br]شبها نمیگذارد بخوابم، 0:00:26.236,0:00:28.220 و درباره دعا است. 0:00:28.220,0:00:30.495 یک پناهجوی سوری ۱۹ ساله، 0:00:30.495,0:00:34.776 که در مصر زندگی پرمحنتی داشت. 0:00:35.898,0:00:38.898 او روزمزدی کار میکرد. 0:00:38.915,0:00:43.348 پدرش دائما به فکر كسب و کار[br]پررونقاش در سوریه بود 0:00:43.348,0:00:46.495 که با انفجار بمب هزار تکه شده بود. 0:00:47.264,0:00:53.316 و جنگی که آنان را به مصر کشانده بود[br]برای چهارمین سال ادامه داشت. 0:00:54.278,0:00:57.157 و مردمانی که روزی از آنان استقبال میکردند 0:00:57.157,0:00:59.472 از دستشان به ستوه آمده بودند. 0:01:00.330,0:01:03.581 یک روز مردی موتورسوار[br]میخواست او را برباید. 0:01:04.361,0:01:08.563 او که روزی دانش آموزی باانگیزه بود که [br]به آینده فکر میکرد، 0:01:08.563,0:01:12.361 حالا هر لحظه در وحشت بود. 0:01:13.535,0:01:15.710 اما در عین حال پر از امید بود، 0:01:15.710,0:01:20.738 چرا که عاشق یک [br]پناهجوی سوری دیگر به نام باسم بود. 0:01:20.738,0:01:25.437 باسم هم در مصر روزگار سختی داشت،[br]و به دعا گفت، 0:01:25.437,0:01:28.999 «بیا برویم اروپا، به دنبال پناه و امنیت. 0:01:28.999,0:01:33.526 من کار میکنم، تو میتوانی درس بخوانی--[br]وعده یک زندگی جدید.» 0:01:34.338,0:01:37.319 و او را از پدرش خواستگاری کرد. 0:01:37.944,0:01:39.677 و پدرش جواب مثبت داد، 0:01:40.476,0:01:44.399 اما آنها میدانستند که برای رسیدن به اروپا[br]باید زندگی شان را خطر کنند، 0:01:45.936,0:01:48.724 از دریای مدیترانه عبور کنند، 0:01:48.724,0:01:53.173 خودشان را به دست قاچاقچیانی بسپارند،[br]که به بی رحمی معروفند. 0:01:54.620,0:01:57.943 و دعا از آب می ترسید. 0:01:59.172,0:02:02.222 همیشه همینطور بود. [br]هرگز شنا یاد نگرفت. 0:02:03.745,0:02:08.251 ماه اوت بود، [br]و تا آن موقع ۲٫۰۰۰ نفر 0:02:08.251,0:02:10.970 در تلاش برای عبور از مدیترانه [br]جان باخته بودند، 0:02:10.970,0:02:15.386 اما دعا میدانست که یکی از دوستانش [br]خود را به شمال اروپا رسانده، 0:02:15.386,0:02:17.739 و با خودش فکر کرد: «شاید ما هم موفق شویم.» 0:02:17.739,0:02:20.791 پس از پدر و مادرش اجازه رفتن گرفت، 0:02:20.791,0:02:24.387 و بعد از بحثهای زجرآور،[br]موافقت کردند، 0:02:24.705,0:02:29.933 و باسم پسانداز تمام عمرش --[br]نفری ۲,۵۰۰ دلار-- 0:02:30.518,0:02:32.515 به قاچاقچی ها داد. 0:02:33.033,0:02:35.587 یک صبح شنبه بود که تلفن دریافت کردند، 0:02:36.205,0:02:40.562 و با اتوبوس به یک ساحل بردنشان. [br]صدها نفر در ساحل بودند. 0:02:41.012,0:02:44.904 بعد با قایقهای کوچک[br]به قایقهای کهنه ماهیگیری منتقل شدند، 0:02:44.904,0:02:47.871 ۵۰۰ نفر سوار قایق بودند، 0:02:47.871,0:02:50.515 ۳۰۰ نفر پایین، ۵۰۰ نفر بالا. 0:02:51.477,0:02:56.136 سوریهای، فلسطینی، آفریقایی،[br]مسلمان و مسیحی، 0:02:56.316,0:03:02.892 ۱۰۰ کودک از جمله سندرا--[br]سندرای کوچک شش ساله-- 0:03:03.676,0:03:06.208 و ماسای ۱۸ ماهه. 0:03:07.585,0:03:11.030 خانوادهها در قایق بودند، چسبیده به هم،[br]شانه به شانه هم، 0:03:11.160,0:03:12.665 پابه پای هم. 0:03:13.055,0:03:18.037 دعا نشسته بود و پاهایش را[br]در سینه جمع کرده بود، 0:03:18.633,0:03:21.239 باسم دست او را گرفته بود. 0:03:22.115,0:03:24.995 روز دوم روی آب، [br]نگرانی امانشان را بریده بود 0:03:24.995,0:03:28.073 و دریای متلاطم دلشان را برهم میزد. 0:03:28.839,0:03:31.997 روز سوم، دعا دلشوره گرفت، 0:03:32.870,0:03:36.783 و به باسم گفت،[br]«میترسم موفق نشویم. 0:03:37.271,0:03:40.276 میترسم قایق غرق شود.» 0:03:40.276,0:03:43.068 باسم به او گفت:[br]«لطفا صبور باش. 0:03:43.400,0:03:46.405 خودمان را به سوئد میرسانیم،[br]و عروسی میکنیم. 0:03:46.405,0:03:48.507 و آینده پیش رویمان خواهد بود.» 0:03:50.198,0:03:53.503 روز چهارم، مسافران کلاقه شده بودند. 0:03:53.693,0:03:56.745 از کاپیتان میپرسیدند، [br]«پس کی میرسیم؟» 0:03:56.745,0:04:00.469 کاپیتان گفت دهانشان را ببندند، [br]و تحقیرشان کرد. 0:04:01.206,0:04:05.237 گفت: «۱۶ ساعت دیگر به ایتالیا میرسیم.» 0:04:05.338,0:04:07.591 ضعیف و درمانده بودند. 0:04:08.192,0:04:11.899 کمی بعد دیدند قایق کوچکتری[br]با ده مرد سرنشین نزدیک میشود، 0:04:11.899,0:04:14.929 مردها به سوی آنان فریاد میکشیدند، [br]و به آنها دشنام میدادند، 0:04:15.397,0:04:19.923 به طرفشان چوب پرت کردند و گفتند [br]قایق را تخلیه کنید 0:04:20.035,0:04:23.666 و سوار قایق کوچکتر و لرزانتری شوند. 0:04:23.711,0:04:26.947 پدر و مادرها نگران فرزندانشان بودند، 0:04:27.318,0:04:31.211 و همگی از تخلیه قایق سرباز زدند. 0:04:32.461,0:04:34.797 و قایق در فضایی عصبانی دور شد، 0:04:35.427,0:04:38.576 و نیم ساعت بعد برگشت 0:04:39.931,0:04:45.426 و عمدا شروع کرد[br]به سوراخ کردن کناره قایق دعا، 0:04:46.060,0:04:48.686 درست زیر همانجایی که[br]او و بسام نشسته بودند. 0:04:50.568,0:04:53.367 دعا فریادهایشان را میشنید که میگفتند، [br] 0:04:53.877,0:04:56.905 «بگذار خوراک ماهیها شوید.» 0:04:58.220,0:05:03.421 و با واژگون و غرق شدن قایق[br]میخندیدند. 0:05:04.598,0:05:07.561 ۳۰۰ نفری که زیر عرشه بودند[br]محکوم به مرگ بودند. 0:05:08.377,0:05:11.820 دعا کناره قایق در [br]حال غرق شدن را گرفته بود، 0:05:12.987,0:05:19.441 و وحشتزده به چشم خود دید که [br]کودکی با چرخش پروانه کشتی تکه تکه شد. 0:05:20.961,0:05:23.396 باسم به او گفت: «ولش کن، 0:05:23.396,0:05:26.235 وگرنه تو هم کشیده میشوی[br]و پروانه تو را هم میکشد.» 0:05:27.011,0:05:29.378 و یادمان نرود-- او شنا نمیداند. 0:05:29.564,0:05:34.014 اما دستش را ول کرد و[br]شروع کرد به تکان دادن دست و پایش، 0:05:34.014,0:05:35.593 فکر کرد، «این شنا است.» 0:05:35.593,0:05:39.470 به طرز معجزهآسایی باسم[br]یک لاستیک نجات گیر آورد. 0:05:40.291,0:05:42.625 یکی از آن تیوبهای مخصوص بچهها 0:05:42.625,0:05:46.328 که در استخر و امواج آرام دریا [br]با آن بازی میکنند. 0:05:46.970,0:05:48.780 دعا روی تیوب قرار گرفت، 0:05:48.780,0:05:52.482 دستها و پاهایش از دو طرف آویزان بود. 0:05:53.589,0:05:55.469 باسم شناگر ماهری بود، 0:05:55.469,0:05:58.152 دست دعا را گرفت و روی آب ماند. 0:06:01.303,0:06:03.235 اطرافشان پر بود از اجساد مردگان. 0:06:03.260,0:06:05.806 در ابتدا حدود صد نفر زنده بودند، 0:06:05.831,0:06:09.452 گروه گروه دور هم جمع میشدند،[br]و دعا می کردند برای نجات. 0:06:10.328,0:06:14.645 ولی یک روز گذشت و هیچکس نیامد، 0:06:14.724,0:06:16.549 بعضی امیدشان را از دست دادند، 0:06:16.573,0:06:18.747 دعا و باسم می دیدند 0:06:18.771,0:06:25.352 که مردانی در دوردست جلیقههای نجاتشان[br]را درمی آوردند و در آب غرق میشدند. 0:06:26.352,0:06:32.275 مردی به طرفشان آمد[br]با یک بچه کوچک روی کولش، 0:06:32.299,0:06:33.949 بچه ای ۹ ماهه، به نام ملک. 0:06:33.973,0:06:39.052 مرد روی یک کپسول گاز خود را نگاه داشته بود[br]تا غرق نشود. به آنها گفت، 0:06:39.076,0:06:41.364 «میترسم که نجات پیدا نکنم. 0:06:41.438,0:06:44.104 خیلی ضعیفم. دیگر طاقت و جرأت ندارم.» 0:06:44.129,0:06:49.275 و ملک کوچک را به دعا و باسم سپرد، 0:06:49.687,0:06:52.399 و آنها او را روی تیوب نجات قرار دادند. 0:06:53.873,0:06:59.287 حالا سه تا شده بودند، [br]دعا، باسم و ملک کوچولو. 0:06:59.312,0:07:02.441 بگذارید این داستان را همینجا متوقف کنم 0:07:02.465,0:07:04.763 و بپرسم: 0:07:04.787,0:07:09.580 چرا پناهجویانی مثل دعا [br]این خطرها را به جان میخرند؟ 0:07:11.161,0:07:16.004 میلیونها پناهجو در تبعید[br]و در برزخ به سر میبرند. 0:07:17.332,0:07:21.632 آنها در این کشورها زندگی میکنند [br]و از جنگی گریختهاند 0:07:21.656,0:07:23.940 [br]که چهار سال است ادامه دارد. 0:07:26.134,0:07:29.295 حتی اگر میخواستند که برگردند نمیتوانستند. 0:07:29.319,0:07:32.081 خانههایشان ، کار و زندگیشان، 0:07:32.105,0:07:35.627 شهرها و روستاهایشان[br]یکسره ویران شده بود. 0:07:35.652,0:07:37.382 من این را به چشم خود دیدم، 0:07:37.466,0:07:40.626 در سفری که اخیرا به حمص در سوریه داشتم. 0:07:41.851,0:07:44.675 اینجا یک شهر میراث جهانی[br]زیر حمایت یونسکو است، 0:07:44.887,0:07:49.196 و آن جای سرشار از زندگی حالا این شکلی است. 0:07:50.297,0:07:54.837 بنابراین مردم همچنان [br]از مرزها خارج میشوند، 0:07:54.869,0:07:56.669 و به کشورهای همسایه میروند، 0:07:56.986,0:08:00.585 و ما در وسط بیابان برایشان [br]کمپهای پناهندگی میسازیم. 0:08:00.609,0:08:04.619 صدها هزار نفر در کمپهای[br]شبیه به این زندگی میکنند. 0:08:04.643,0:08:09.616 و هزاران هزار نفر، میلیونها نفر در شهرها [br]و روستاهایی شبیه به این به سر میبرند. 0:08:09.640,0:08:10.858 و جوامع، 0:08:10.882,0:08:13.738 و کشورهای همسایهای که [br]روزی از آنان استقبال میکردند 0:08:13.762,0:08:15.524 با آغوش و قلبهای گشاده 0:08:15.548,0:08:17.166 کلافه شدهاند. 0:08:18.031,0:08:22.483 مدرسه، سیستم آب و بهداشت کافی وجود ندارد. 0:08:23.047,0:08:27.670 حتی کشورهای ثروتمند اروپایی[br]قادر به اداره چنین موجی نیستند 0:08:27.694,0:08:30.937 بدون آن که سرمایه گذاری[br]گستردهای کرده باشند. 0:08:32.707,0:08:37.732 جنگ سوریه تقریبا چهار میلیون نفر[br]را به خروج از مرزهای آن کشور واداشته است، 0:08:37.756,0:08:42.693 اما بیش از هفت میلیون نفر در داخل کشور آوارهاند. 0:08:43.318,0:08:47.009 این یعنی بیش از نیمی از جمعیت سوریه 0:08:47.033,0:08:49.293 ناگزیر به فرار شده است. 0:08:49.666,0:08:53.958 برگردیم به کشورهای همسایهای[br]که میزبان آن همه آدم هستند. 0:08:55.014,0:09:00.047 آنان میگویند کشورهای ثروتمند جهان [br]در حمایت از آوارگان کم کاری کردهاند. 0:09:01.300,0:09:05.698 روزها تبدیل به ماه شده و[br]ماهها تبدیل به سال شده است. 0:09:06.883,0:09:10.455 اقامت پناهجو قرار است که موقتی باشد. 0:09:10.479,0:09:13.800 برگردیم به دعا و باسم وسط آب. 0:09:13.824,0:09:18.173 دو روز میگذشت و[br]باسم قدرت خود را از دست داده بود. 0:09:19.164,0:09:23.165 و حالا نوبت دعا بود تا به باسم بگوید، 0:09:23.189,0:09:28.872 «عشق من، امیدت به آینده را حفظ کن.[br]ما موفق میشویم.» 0:09:29.776,0:09:32.457 باسم به او گفت، 0:09:32.481,0:09:36.918 «من را ببخش عزیزم،[br]که تو را در این وضع قرار دادم. 0:09:36.942,0:09:41.619 هیچوقت هیچکس را [br]به اندازه تو دوست نداشتهام.» 0:09:43.271,0:09:46.669 و خود را در آب رها کرد، 0:09:46.693,0:09:52.949 و عشق زندگی دعا جلوی چشمانش [br]در آب فرو رفت و غرق شد. 0:09:56.288,0:09:58.704 کمی بعدتر در آن روز، 0:09:58.728,0:10:04.379 مادری به دخترک ۱۸ ماههاش[br]«ماسا» پیش دعا آمد. 0:10:05.141,0:10:08.066 این همان دختری است که کمی قبلتر [br]عکسش را نشانتان دادم، 0:10:08.090,0:10:09.938 که جلیقه نجات پوشیده بود. 0:10:09.962,0:10:12.155 خواهر بزرگترش سندرا کمی پیشتر غرق شده بود، 0:10:12.179,0:10:16.298 و مادرش میدانست باید هرآنچه[br]در توان دارد را به کار بگیرد 0:10:16.322,0:10:17.814 تا دخترش را نجات دهد. 0:10:18.393,0:10:22.250 به دعا گفت، [br]«خواهش میکنم این بچه را بگیر، 0:10:22.274,0:10:26.302 بگذار پارهای از تو شود.[br]من زنده نمیمانم.» 0:10:27.525,0:10:30.867 و بعد او هم فرو رفت و غرق شد. 0:10:32.225,0:10:36.459 حالا دعا، پناهجوی ۱۹ سالهای [br]که از آب وحشت دارد، 0:10:36.483,0:10:38.375 که شنا بلد نیست، 0:10:38.399,0:10:43.991 ناگهان خود را مسئول دو بچه کوچک یافت. 0:10:44.015,0:10:47.696 گرسنه و تشنه بودند[br]و پریشان حال، 0:10:47.720,0:10:50.418 دعا تمام سعیاش را کرد تا سر بچهها را گرم کند، 0:10:50.442,0:10:54.475 برایشان آواز بخواند، کلماتی از قرآن را [br]برایشان بگوید. 0:10:56.134,0:11:00.568 اطرافشان اجساد مردگان در آب باد میکردند و [br]کبود میشدند. 0:11:00.592,0:11:02.338 آفتاب در روز تند بود. 0:11:02.362,0:11:05.082 شب ماه سرد بود و مه. 0:11:05.106,0:11:07.082 وحشتناک بود. 0:11:09.547,0:11:14.286 روز چهارم بر آب، یک نفر دیگر آمد-- 0:11:15.847,0:11:19.325 و احتمالا دعا آن زمان چنین وضعی داشت 0:11:19.839,0:11:21.960 روی تیوب با دو بچه. 0:11:22.784,0:11:26.331 روز چهارم زنی به او نزدیک شد 0:11:26.355,0:11:29.466 و از او خواست یک بچه دیگر را هم بگیرد-- 0:11:29.490,0:11:32.505 پسری کوچک، که فقط چهار سال داشت. 0:11:33.899,0:11:37.916 وقتی دعا پسرک را گرفت [br]و مادر در آب غرق شد، 0:11:37.940,0:11:39.900 به کودک گریان گفت، 0:11:39.924,0:11:43.360 «رفت برایت آب و غذا بیاورد.» 0:11:45.288,0:11:47.281 اما چیزی نگذشت که قلب پسرک [br]از تپش ایستاد، 0:11:47.305,0:11:50.978 و دعا مجبور شد پسرک را [br]در آب رها کند. 0:11:51.923,0:11:53.948 کمی بعدتر در آن روز، 0:11:53.972,0:11:57.251 دعا امیدوارانه به بالا نگاه کرد، 0:11:57.275,0:12:01.290 زیرا دید که دو هواپیما[br]در آسمان حرکت میکنند. 0:12:01.314,0:12:05.813 دستهایش را تکان داد،[br]به این امید که او را ببینند، 0:12:05.837,0:12:07.693 اما هواپیماها رفته بودند. 0:12:08.917,0:12:11.820 اما آن روز بعد از ظهر، [br]وقتی خورشید غروب میکرد، 0:12:11.844,0:12:14.700 قایقی را دید، یک قایق باری. 0:12:15.709,0:12:19.726 گفت: «ای خدا، کاری کن نجاتم دهند.»[br] 0:12:19.750,0:12:23.710 برایشان دست تکان داد و خودش احساس میکند [br]که حدود دو ساعت داشت فریاد کمک میکشید. 0:12:23.734,0:12:28.344 تاریک شده بود،[br]ولی بالاخره نورافکنها او را یافتند 0:12:28.368,0:12:30.575 و طنابی به سویش انداختند، 0:12:30.599,0:12:35.568 شگفتزده بودند از دیدن زنی[br]که دو کودک را محکم چسبیده. 0:12:36.370,0:12:39.858 آنها را به درون قایق کشیدند،[br]بهشان اکسیژن وصل کردند و پتو دادند، 0:12:39.882,0:12:42.889 و یک هلیکوپتر یونانی آمد دنبالشان 0:12:42.913,0:12:45.025 و آن ها را به جزیره کرت برد. 0:12:45.953,0:12:49.460 دعا پایین را نگاه کرد و پرسید، [br]«پس ملک چی؟» 0:12:50.000,0:12:53.575 و جواب شنید که طفل کوچکش طاقت نیاورده-- 0:12:53.599,0:12:56.986 او آخرین نفسش را در [br]کلینیک روی قایق کشیده بود. 0:12:57.803,0:13:03.575 اما دعا اطمینان داشت که وقتی به قایق نجات [br]کشیده شدند،[br] 0:13:03.599,0:13:06.846 دخترک داشت لبخند میزد. 0:13:09.278,0:13:15.280 فقط ۱۱ نفر از آن ۵۰۰ نفر [br]کشتیشکستگان نجات پیدا کردند. 0:13:16.304,0:13:20.975 هرگز درباره آنچه که اتفاق افتاد [br]تحقیق بینالمللی صورت نگرفت. 0:13:20.999,0:13:25.094 چند گزارش رسانهای درباره [br]کشتار جمعی در دریا منتشر شد، 0:13:25.118,0:13:26.443 یک تراژدی دهشتناک، 0:13:26.467,0:13:28.934 اما این گزارشها فقط برای [br]یک روز مخابره شدند. 0:13:29.490,0:13:33.314 و بعد چرخه اخبار حرکت کرد و رفت. 0:13:34.536,0:13:39.078 همزمان، در کلینیک کودکان جزیره کرت، 0:13:39.102,0:13:42.474 ماسای کوچک در آستانه مرگ بود. 0:13:43.681,0:13:47.391 تمام آب بدنش را از دست داده بود.[br]کلیههایش داشت از کار میافتاد. 0:13:47.415,0:13:49.439 قند خونش به حد خطرناکی پایین بود. 0:13:49.463,0:13:53.029 دکترها هر آنچه در توان داشتند[br]به کار بردند تا نجاتش دهند، 0:13:53.053,0:13:56.713 و پرستارهای یونانی دائم بالای سرش بودند، 0:13:56.737,0:13:58.864 بغلش میکردند، در آغوشش میگرفتند، [br]برایش شعر میخواندند. 0:13:58.888,0:14:04.457 همکارانم نیز او را دیدند و به عربی [br]حرفهای قشنگقشنگ برایش زدند. 0:14:04.481,0:14:08.677 ماسای کوچک شگفتانگیز زنده ماند. 0:14:09.040,0:14:14.976 و خیلی زود رسانههای یونانی شروع کردند به گزارش دادن [br]از نجات معجزهآسای یک بچه، 0:14:15.001,0:14:20.668 که چهار روز تمام بدون آب و غذا[br]روی آب شناور بود، 0:14:21.843,0:14:26.577 و پیشنهاد برای به فرزندی گرفتن او [br]از همه کشورها سرازیر شد. 0:14:28.066,0:14:31.456 و همزمان، دعا در[br]بیمارستان دیگری در کرت بود، 0:14:31.480,0:14:33.092 آب بدنش از دست رفته و با حال نزار. 0:14:34.171,0:14:39.545 یک خانواده مصری تمام مدت در کنارش بودند 0:14:39.570,0:14:43.512 و وقتی از بیمارستان مرخص شد[br]او را به خانهشان بردند. 0:14:44.748,0:14:49.495 خیلی زود حرف و حدیث [br]درباره نجات دعا همه جا پیچید، 0:14:49.519,0:14:52.697 و شماره تلفنی روی فیسبوک منتشر شد. 0:14:53.800,0:14:56.365 سیل پیغام بود که میآمد. 0:14:57.499,0:15:02.287 «دعا، میدانی برای برادرم چه اتفاقی افتاد؟ 0:15:02.311,0:15:08.852 خواهرم؟ والدینم؟ دوستانم؟ [br]خبر داری که زنده ماندند یا نه؟» 0:15:09.701,0:15:13.475 یکی از این پیامها میگفت، 0:15:13.499,0:15:17.947 «دعا، گمان می کنم که[br]خواهرزادهام ماسا را نجات دادی.» 0:15:20.349,0:15:22.841 و این عکس را فرستاد. 0:15:24.441,0:15:26.703 پیام از طرف دایی ماسا بود، 0:15:26.727,0:15:31.449 یک پناهجوی سوری که با خانوادهاش [br]خود را به سوئد رسانده بود 0:15:31.473,0:15:33.680 و خواهر بزرگتر ماسا هم پیششان بود. 0:15:34.347,0:15:40.031 امیدواریم که به زودی ماسا [br]در سوئد به آنها محلق شود، 0:15:40.055,0:15:45.579 و تا آن زمان در یک یتیمخانه زیبا در آتن [br]تحت مراقبت است. 0:15:46.921,0:15:52.703 و اما دعا؟ خب، حکایت نجات او همه جا پیچید. 0:15:53.699,0:15:57.412 و رسانهها از این زن لاغر اندام نوشتند،[br] 0:15:57.436,0:16:01.348 و حیرت کردند از این که چطور [br]تمام این زمان را تاب آورده 0:16:01.372,0:16:04.366 تحت چنان شرایطی در وسط دریا، 0:16:04.390,0:16:07.421 و تازه جان یک نفر دیگر را هم نجات داده. 0:16:09.459,0:16:14.846 آکادمی آتن، یکی از [br]متشخصترین موسسات یونان، 0:16:14.870,0:16:18.226 به او جایزه شجاعت داد، 0:16:18.250,0:16:21.241 و او شایسته این افتخار است، 0:16:21.265,0:16:23.686 و شایسته یافتن فرصتی دوباره است. 0:16:24.999,0:16:28.439 اما میخواهد که به سوئد برود. 0:16:28.463,0:16:30.693 میخواهد به خانوادهاش در آنجا بپیوندد. 0:16:30.717,0:16:34.828 میخواهد مادر و پدر و خواهر[br]و برادرهای کوچکترش را 0:16:34.852,0:16:37.170 از مصر به آنجا ببرد. 0:16:37.194,0:16:40.375 و من میدانم که موفق خواهد شد. 0:16:40.399,0:16:43.121 میخواهد وکیل یا سیاستمدار شود 0:16:43.145,0:16:48.039 یا چیز دیگری که بتواند با بیعدالتی مبارزه کند. 0:16:48.063,0:16:51.127 او یک نجاتیافته خارقالعاده است. 0:16:52.215,0:16:54.779 ولی باید بپرسم: 0:16:54.803,0:16:57.075 اگر مجبور نبود این [br]ریسک را به جان بخرد چه؟ 0:16:57.099,0:16:59.575 چرا باید تمام این کارها را می کرد؟ 0:17:00.226,0:17:05.290 چرا روشی قانونی برایش وجود نداشت [br]تا در اروپا تحصیل کند؟ 0:17:05.314,0:17:09.609 چرا ماسا نتوانست با هواپیما به سوئد برود؟ 0:17:09.634,0:17:12.006 چرا باسم نتوانست کار پیدا کند؟ 0:17:13.125,0:17:18.547 چرا یک برنامه بزرگ اسکان دوباره [br]برای پناهجویان سوری وجود ندارد؟ 0:17:18.570,0:17:22.191 برای قربانیان بدترین جنگ دوران ما؟ 0:17:22.778,0:17:28.282 جهان این کار را برای ویتنامی ها[br]در دهه ۱۹۷۰ کرد. چرا حالا نمیکند؟ 0:17:29.624,0:17:34.241 چرا سرمایه گذاری در این زمینه 0:17:34.265,0:17:36.931 در کشورهای همسایه میزبان[br]پناهندگان بیشمار اینقدر کم است؟ 0:17:38.113,0:17:40.975 و چرا، سوال ریشهای، 0:17:40.999,0:17:47.395 چرا اینقدر کم کاری شده [br] 0:17:47.419,0:17:51.974 در امر توقف جنگ، ظلم و فقری که [br]این همه انسان را 0:17:51.999,0:17:53.851 به سواحل اروپا میکشاند؟ 0:17:54.999,0:17:57.608 مادامی که این مسائل حل نشود، 0:17:57.632,0:18:00.967 افراد همچنان به دریا خواهند زد 0:18:00.991,0:18:04.420 و به جستوجوی امنیت و پناه خواهند بود. 0:18:05.103,0:18:06.761 بعد چه میشود؟ 0:18:07.253,0:18:10.084 خب، ین بیشتر انتخاب اروپا است. 0:18:10.108,0:18:13.139 من ترس مردم را درک میکنم. 0:18:14.005,0:18:19.932 آنها نگران امنیتشان، [br]اقتصادشان، و تغییر فرهنگ خود هستند. 0:18:20.893,0:18:25.034 اما اهمیت اینها از نجات جان انسانها [br]مهمتر است؟ 0:18:25.859,0:18:28.638 چرا که اینجا یک مسئله بنیادین در میان است 0:18:28.662,0:18:31.466 که به نظر من بقیه چیزها[br]را تحت الشعاع قرار میدهد، 0:18:31.490,0:18:35.052 و این انسانیت مشترک ما است. 0:18:35.719,0:18:40.188 هیچ فرد گریزان از جنگ و بازداشت 0:18:40.212,0:18:45.373 نباید برای رسیدن به امنیت [br]در راه عبور از دریا جان دهد. 0:18:45.397,0:18:51.729 (تشویق حاضران) 0:19:02.053,0:19:03.220 یک چیز قطعی است، 0:19:03.244,0:19:06.427 این که هیچ پناهجویی [br]سوار آن قایقهای خطرناک نمیشد 0:19:06.451,0:19:08.799 اگر در جایی که بود امکان[br]رشد و ثبات وجود داشت. 0:19:08.823,0:19:12.101 و هیچ مهاجری آن مسیر خطرناک را [br]در پیش نمیگرفت 0:19:12.125,0:19:16.011 اگر برای خود و فرزندانش خوراک کافی داشت. 0:19:16.035,0:19:18.654 و هیچکس اندوخته زندگیاش را 0:19:18.678,0:19:21.471 در دستان آن قاچاقچیهای بدنام نمیگذاشت 0:19:21.495,0:19:23.922 اگر که راهی قانونی برای مهاجرت بود. 0:19:25.971,0:19:29.566 بنابراین از طرف ماسای کوچک 0:19:29.590,0:19:31.859 و از طرف دعا 0:19:31.883,0:19:33.607 و باسم 0:19:33.631,0:19:38.768 و آن ۵۰۰ نفری که [br]همراهشان غرق شدند، 0:19:38.792,0:19:41.935 میتوانیم به یقین بگوییم که[br]آنان بیهوده نمردند؟ 0:19:42.808,0:19:46.475 میشود از آنچه که روی داد الهام بگیریم، 0:19:46.499,0:19:52.450 و برای جهانی بایستیم که در آن[br]تک تک جانها اهمیت دارند؟ 0:19:53.499,0:19:54.810 سپاسگذارم. 0:19:54.834,0:20:01.428 (تشویق حاضران) 0:20:15.548,0:20:18.475 میزبان: خیلی متشکرم ملیسا. 0:20:18.475,0:20:20.783 فکر کردم شاید مایل باشید[br]اینجا کنار من بمانید. 0:20:26.796,0:20:29.272 داستان غیرقابل باوری است. 0:20:29.496,0:20:32.781 نمیدانم با چند مورد اینچنینی [br] 0:20:32.781,0:20:35.279 طی چند ماه گذشته برخورد کردهای. 0:20:35.279,0:20:38.371 ولی داستان شادی است. [br]آخر داستان خوش است. [br] 0:20:39.552,0:20:44.513 و داستانی است که نکته آخر شما را [br]یکجا در خود دارد. 0:20:45.232,0:20:47.748 مهم انسانیت ما است. 0:20:48.115,0:20:50.612 ملیسا فلمینگ: درسته. 0:20:53.223,0:20:56.263 همه ما چیزهای زیادی میشنویم [br]درباره افزایش آمار، 0:20:56.267,0:20:59.264 پناهجویان ۴۰۰٪ بیشتر از[br]قبل به یونان میآیند، 0:21:00.190,0:21:03.542 میلیونها پناهجو برای نجات جانشان [br]فرار میکنند- 0:21:03.542,0:21:07.462 هضم این ارقام برای هر انسانی سخت است. 0:21:08.058,0:21:10.473 و فکر میکنم جیزی که لازم است انجام دهیم، 0:21:10.473,0:21:13.224 وظیفه ما است که روایات انسانی را بیابیم، 0:21:13.224,0:21:15.199 داستان آدمها را. 0:21:16.066,0:21:18.925 و یکی از چیزهایی که همواره [br]در میان پناهجویان میبینم 0:21:19.179,0:21:22.551 مقاومت باورنکردنی آنها است، 0:21:24.394,0:21:27.447 داستانهایی میشنوم که حتی نمیتوانم تصور کنم [br]خودم در معرض شنیدنش قرار گرفتهام 0:21:27.447,0:21:30.444 و همزمان با آن زندگی کردهام، [br]ولی این اتفاقات میافتد[br][br] 0:21:30.615,0:21:33.703 و آنچه که لازم است [br]تنها کمی انسانیت است، 0:21:33.740,0:21:35.743 و تکانی از سوی جهان، 0:21:35.743,0:21:39.518 چرا که این آدمها قطعا[br]داوطلبانه و دلبخواه اینجا نمیآیند. 0:21:39.562,0:21:42.432 بلکه قطعا ترجیح میدهند[br]در خانههایشان باشند. 0:21:43.634,0:21:47.281 میزبان: خیلی متشکرم ملیسا. [br]ملیسا فلمینگ: سپاسگذارم. 0:21:47.361,0:21:49.336 (تشویق حاضران)