1 00:00:00,788 --> 00:00:02,415 کاری که می خواهم امروز بعد از ظهر انجام دهم 2 00:00:02,415 --> 00:00:05,280 کمی با روال معمول متفاوت است. 3 00:00:05,280 --> 00:00:07,226 اگر به دنبال سیاست خارجی هستید، می توانید با تماشای، چه می دانم، 4 00:00:07,226 --> 00:00:10,260 برنامه ی راشل مادو (مجری برنامه ی سیاسی) یا یک نفر دیگر از آن خبردار شوید. 5 00:00:10,260 --> 00:00:12,094 اما -- (خنده ی حاضرین) -- 6 00:00:12,094 --> 00:00:15,656 می خواهم دربارهی جوانان و اصول و قوانین صحبت کنم، 7 00:00:15,656 --> 00:00:17,623 جوانان و اصول و قوانین. 8 00:00:17,623 --> 00:00:19,871 بعد از ظهر چهارشنبه ی پیش در مدرسه ای دربروکلین نیویورک بودم، 9 00:00:19,871 --> 00:00:22,375 بعد از ظهر چهارشنبه ی پیش در مدرسه ای دربروکلین نیویورک بودم، 10 00:00:22,375 --> 00:00:25,309 در دبیرستان "کریستو رای" که توسط "جیسوییتس" اداره می شود. 11 00:00:25,309 --> 00:00:29,146 و با گروهی از دانش آموزان در حال صحبت، و بررسی شرایط آن ها بودم. 12 00:00:29,146 --> 00:00:31,613 آن ها در سه طرف، به دور من نشسته بودند. 13 00:00:31,613 --> 00:00:34,409 می بینید که تقریباً تمام آن ها از اقلیت های قومیتی هستند. 14 00:00:34,409 --> 00:00:36,254 می بیند که دکور اتاق خیلی ساده است. 15 00:00:36,254 --> 00:00:40,385 این ساختمان یک مدرسه ی قدیمی در نیویورک است، چندان پر زرق و برق نیست. 16 00:00:40,385 --> 00:00:42,916 آن ها هنوز از تخته سیاه و سایر خرت و پرت ها استفاده می کنند. 17 00:00:42,916 --> 00:00:45,507 و در حدود ۳۰۰ دانش آموز در این مدرسه درس می خوانند، 18 00:00:45,507 --> 00:00:48,159 و این مدرسه چهار سال پیش افتتاح شده است، 19 00:00:48,159 --> 00:00:51,113 و دارد اولین سری دانش آموزانش را فارغ التحصیل می کند. 20 00:00:51,113 --> 00:00:53,184 بیست و دو دانش آموز دارند فارغ التحصیل می شوند، 21 00:00:53,184 --> 00:00:55,427 و همهی آن ۲۲ نفر به کالج می روند. 22 00:00:55,427 --> 00:00:58,167 تقریباً همه ی آن ها تنها با یک نفر دیگر زندگی می کنند، 23 00:00:58,167 --> 00:01:00,690 تقریباً همه ی آن ها تنها با یک نفر دیگر زندگی می کنند، 24 00:01:00,690 --> 00:01:03,596 معمولاً مادر یا مادر بزرگ، و تنها همین، 25 00:01:03,596 --> 00:01:06,083 و آن ها برای تحصیل، و به دست آوردن اصول و قوانین به این جا آمده اند. 26 00:01:06,083 --> 00:01:07,496 و آن ها برای تحصیل، و به دست آوردن اصول و قوانین به این جا آمده اند. 27 00:01:07,496 --> 00:01:10,304 من این عکس را از آن جا گرفتم، 28 00:01:10,304 --> 00:01:12,797 و هفته ی گذشته در صفحه ی فیس بوکم گذاشتم، 29 00:01:12,797 --> 00:01:14,431 و یک نفر برای آن نظری گذاشت که می گفت، 30 00:01:14,431 --> 00:01:19,417 "هی، چرا این جوان را مجبور کرده ای این طور خبردار بایستد؟" 31 00:01:19,417 --> 00:01:23,788 اما بعدش نوشته بود، "در عوض خوش تیپه." (خنده ی حاضرین) 32 00:01:23,788 --> 00:01:26,498 او به این خاطر خوش تیپ به نظر می رسد که بچه ها نیاز به اصول دارند، 33 00:01:26,498 --> 00:01:30,004 و حقه ای که برای ظاهر مدرسه ام به کار می برم 34 00:01:30,004 --> 00:01:32,903 این است که بعد از موعظه ی کوتاهم برای بچه ها، 35 00:01:32,903 --> 00:01:35,087 از آن ها می خواهم تا سؤالاتشان را از من بپرسند، 36 00:01:35,087 --> 00:01:36,952 و وقتی دستانشان را بالا می برند، می گویم، " بیا جلو"، 37 00:01:36,952 --> 00:01:39,291 و آن ها را مجبور می کنم بیایند و جلوی من بایستند. 38 00:01:39,291 --> 00:01:41,405 آن ها را مجبور می کنم که مثل یک سرباز خبردار بایستند. 39 00:01:41,405 --> 00:01:43,187 دستانشان را صاف کنارشان بگیرند، 40 00:01:43,187 --> 00:01:46,639 سر هایشان بالا، چشم هایشان باز، نگاه به روبرو، 41 00:01:46,639 --> 00:01:50,074 و سؤالشان را با صدای بلند بپرسند طوری که بقیه هم بشنوند. 42 00:01:50,074 --> 00:01:53,331 نه این که شل و ول بایستند، نه با شلوارهای آویزان، و کار هایی از این قبیل. 43 00:01:53,331 --> 00:01:54,702 (خنده ی حاضرین) 44 00:01:54,702 --> 00:01:57,967 و این آقای جوان، که نام او -- منظورم فامیل او کروز است -- 45 00:01:57,967 --> 00:02:01,804 خیلی از این کار خوشش آمد. این عکس را در صفحه ی فیس بوکش گذاشت و خیلی سریع همه جا پخش شد. 46 00:02:01,804 --> 00:02:03,991 (خنده ی حاضرین) 47 00:02:03,991 --> 00:02:06,734 خب مردم فکر می کنند من به این بچه سخت گرفتم. 48 00:02:06,734 --> 00:02:08,378 نه، در اصل ما کمی تفریح می کنیم. 49 00:02:08,378 --> 00:02:10,792 من سال هاست که دارم این کار را انجام می دهم، 50 00:02:10,792 --> 00:02:13,952 و هر چه آن ها جوان تر باشند، بیشتر بهشان خوش می گذرد. 51 00:02:13,952 --> 00:02:16,892 هر وقت به گروهی از بچه های شش یا هفت ساله برمی خورم، 52 00:02:16,892 --> 00:02:18,771 مجبورم راهی برای ساکت نگه داشتن آن ها پیدا کنم. 53 00:02:18,771 --> 00:02:20,774 می دانید که معمولاً خیلی سر و صدا می کنند. 54 00:02:20,774 --> 00:02:22,379 بنابراین پیش از این که آن ها را وادار کنم خبردار بایستند 55 00:02:22,379 --> 00:02:23,951 بازی کوچکی با آن ها می کنم. 56 00:02:23,951 --> 00:02:26,224 بهشان می گویم، "خوب گوش کنید. در ارتش، 57 00:02:26,224 --> 00:02:28,552 وقتی می خواهند توجه سربازان را جلب کنند، 58 00:02:28,552 --> 00:02:31,737 دستوری می دهند به نام "خبردار." 59 00:02:31,737 --> 00:02:35,311 یعنی همه ساکت باشند و توجه کنند. گوش کنند. 60 00:02:35,311 --> 00:02:36,449 فهمیدید؟" 61 00:02:36,449 --> 00:02:41,314 "اوهوم، اوهوم، اوهوم." "بیایید شروع کنیم. همه شروع کنند به پچ پچ کردن." 62 00:02:41,314 --> 00:02:44,611 و اجازه می دهم به مدت ده ثانیه حرف بزنند و ناگهان می گویم، "خبردار!" 63 00:02:44,611 --> 00:02:48,116 "ها!" ( خنده حضار) 64 00:02:48,116 --> 00:02:50,638 "بله ژنرال. بله ژنرال." 65 00:02:50,638 --> 00:02:53,041 این کار را با بچه های خودتان تمرین کنید. باور کنید نتیجه می گیرید. (خنده حضار) 66 00:02:53,041 --> 00:02:56,094 حتماً باور نمی کنید. 67 00:02:56,094 --> 00:02:59,108 اما به هر حال، این بازی است که انجام می دهم، 68 00:02:59,108 --> 00:03:00,830 و ظاهراً آن را از تجربیات خدمت در ارتش به دست آورده ام. 69 00:03:00,830 --> 00:03:04,259 چون قسمت اعظم دوران زندگی بزرگسالی ام را 70 00:03:04,259 --> 00:03:08,319 با نوجوانان، که آنان را نوجوانان مسلح می نامم، کار کرده ام. 71 00:03:08,319 --> 00:03:10,764 ما آن ها را به ارتش می آوریم، 72 00:03:10,764 --> 00:03:13,213 و اولین کاری که انجام می دهیم این است که آن ها را در محیطی 73 00:03:13,213 --> 00:03:17,300 با اصول و قوانین قرار می دهیم، و به آن ها را به ترتیب درجه ارزش می دهیم، 74 00:03:17,300 --> 00:03:18,723 آن ها را مجبور می کنیم همگی یک نوع لباس بپوشند، 75 00:03:18,723 --> 00:03:21,217 سر آن ها را می تراشیم تا همگی یک شکل به نظر برسند، 76 00:03:21,217 --> 00:03:23,421 تا مطمئن شویم که تنها ملاک برتری آن ها بر یکدیگر درجه ی آن هاست. 77 00:03:23,421 --> 00:03:25,201 ما به آن ها آموزش می دهیم چگونه به راست و چپ نگاه کنند (حرکتی نظامی)، 78 00:03:25,201 --> 00:03:27,118 تا بتوانند از دستور ها اطاعت کنند 79 00:03:27,118 --> 00:03:30,046 و عواقب نافرمانی از قوانین را بفهمند. 80 00:03:30,046 --> 00:03:31,511 این کار به آن ها اصول و قوانین را می آموزد. 81 00:03:31,511 --> 00:03:35,691 و بعد ما کسی را به آن ها معرفی می کنیم که به سرعت از او متنفر خواهند شد، ارشد گروهان. 82 00:03:35,691 --> 00:03:37,565 و آن ها از او متنفر خواهند شد. 83 00:03:37,565 --> 00:03:39,913 ارشد گروهان سر آن ها فریاد می کشد، 84 00:03:39,913 --> 00:03:43,762 و به آن ها می گوید کار های مزخرفی انجام دهند. 85 00:03:43,762 --> 00:03:46,766 اما بعد به مرور زمان اتفاق خیلی جالبی می افتد. 86 00:03:46,766 --> 00:03:49,792 وقتی این اصول و قوانین جا افتادند، 87 00:03:49,792 --> 00:03:53,010 وقتی آن ها دلیل تمام دستور هایی که بهشان داده شده فهمیدند، 88 00:03:53,010 --> 00:03:57,016 وقتی آن ها فهمیدند، "مامانت این جا نیست، بچه جون. 89 00:03:57,016 --> 00:04:00,836 من بدترین کابوس عمرت هستم. من پدر و مادرتم. 90 00:04:00,836 --> 00:04:03,448 و همینه که هست. فهمیدی، بچه جون؟ 91 00:04:03,448 --> 00:04:06,286 خوبه، وقتی از تو سؤالی می پرسم، تنها سه جواب برای گفتن وجود داره: 92 00:04:06,286 --> 00:04:08,682 بله، قربان؛ نه، قربان؛ نه، ببخشید، قربان. 93 00:04:08,682 --> 00:04:10,845 شروع نکن به توضیح دادن این که چرا یادت رفته کاری رو انجام بدی. 94 00:04:10,845 --> 00:04:13,497 فقط بله، قربان؛ نه، قربان؛ نه، ببخشید، قربان." 95 00:04:13,497 --> 00:04:14,620 "تو اصلاح نکردی." "اما قربان --" 96 00:04:14,620 --> 00:04:17,875 "نه، برای من توضیح نده امروز صبح چند دفعه صورتتو بریدی. 97 00:04:17,875 --> 00:04:19,615 دارم میگم صورتتو اصلاح نکردی." 98 00:04:19,615 --> 00:04:22,821 "نه، ببخشید، قربان." "پسر حرف گوش کن، زود یاد می گیری." 99 00:04:22,821 --> 00:04:25,209 اما باور نمی کنید که وقتی اصول و قوانین را به آن ها آموختید، چه کار هایی می توان با آن ها انجام داد. 100 00:04:25,209 --> 00:04:27,663 اما باور نمی کنید که وقتی اصول و قوانین را به آن ها آموختید، چه کار هایی می توان با آن ها انجام داد. 101 00:04:27,663 --> 00:04:32,521 در عرض ۱۸ هفته، آن ها یک برتری پیدا می کنند. آن ها مرد می شوند. 102 00:04:32,521 --> 00:04:35,638 و می دانید، آن ها کم کم از ارشد گروهان حساب می برند 103 00:04:35,638 --> 00:04:37,536 و هرگز او را فراموش نخواهند کرد. 104 00:04:37,536 --> 00:04:40,171 آن ها کم کم به او احترام می گذارند. 105 00:04:40,171 --> 00:04:44,086 و ما به اصول و قوانین و احترام بیشتری در زندگی فرزندانمان نیاز داریم. 106 00:04:44,086 --> 00:04:46,117 و ما به اصول و قوانین و احترام بیشتری در زندگی فرزندانمان نیاز داریم. 107 00:04:46,117 --> 00:04:48,090 من زمان زیادی را با گروه های جوانان گذرانده ام، 108 00:04:48,090 --> 00:04:51,381 و حرف من با مردم این است، "آموزش از کجا آغاز می شود؟" 109 00:04:51,381 --> 00:04:53,060 ما همیشه درباره ی این صحبت می کنیم که، "مدرسه ها باید تعمیر شوند. 110 00:04:53,060 --> 00:04:56,807 باید برای معلم ها اهمیت بیشتری قائل شد. باید سیستم های کامپیوتری بیشتری در مدارس نصب کرد. 111 00:04:56,807 --> 00:04:59,748 باید همه چیز را اینترنتی کرد." 112 00:04:59,748 --> 00:05:03,054 اما این ها راه حل تمامی مشکلات ما نیستند. این ها تنها راه حل بخشی از مشکلات ما هستند. 113 00:05:03,054 --> 00:05:06,316 اما راه حل واقعی این است که وقتی فرزندمان را به مدرسه می بریم، 114 00:05:06,316 --> 00:05:10,924 اصول و قوانین را از همان اول در قلب و روح او جا بیندازیم. 115 00:05:10,924 --> 00:05:13,793 یادگیری از کجا آغاز می شود؟ آیا از کلاس اول دبستان شروع می شود؟ 116 00:05:13,793 --> 00:05:15,976 نه، نه، آموزش از همان اولین باری آغاز می شود که 117 00:05:15,976 --> 00:05:18,657 یک کودک درون آغوش مادرش 118 00:05:18,657 --> 00:05:21,421 به صورت او نگاه می کند 119 00:05:21,421 --> 00:05:24,785 و می گوید، "آه، این باید مادر من باشد. 120 00:05:24,785 --> 00:05:27,158 او کسی است که به من غذا می دهد. 121 00:05:27,158 --> 00:05:29,364 آره، وقتی حالم خیلی خوب نیست، 122 00:05:29,364 --> 00:05:31,878 او از من مراقبت می کند. 123 00:05:31,878 --> 00:05:34,901 زبانی که یاد می گیرم زبان اوست." 124 00:05:34,901 --> 00:05:37,650 و در آن لحظه آن ها تمام زبان های دیگری را که آن کودک در آن سن می تواند یاد بگیرد از او می گیرند، 125 00:05:37,650 --> 00:05:40,006 و در آن لحظه آن ها تمام زبان های دیگری را که آن کودک در آن سن می تواند یاد بگیرد از او می گیرند، 126 00:05:40,006 --> 00:05:42,955 اما به مدت سه ماه، تنها او در زندگی آن بچه است. 127 00:05:42,955 --> 00:05:45,275 و کسی که این کار را انجام می دهد، چه مادرش باشد و چه مادربزرگش، 128 00:05:45,275 --> 00:05:47,268 هر کسی که می خواهد باشد، 129 00:05:47,268 --> 00:05:49,482 این زمانی است که آموزش کودک شروع می شود. 130 00:05:49,482 --> 00:05:51,210 این زمانی است که برقراری ارتباط با جهان شروع می شود. 131 00:05:51,210 --> 00:05:53,459 .این زمانی است که عشق شروع می شود. این زمانی است که اصول و قوانین شروع می شوند. 132 00:05:53,459 --> 00:05:55,947 این زمانی است که شما شروع به تأثیر گذاشتن بر روی آن بچه می کنید 133 00:05:55,947 --> 00:05:58,165 که "تو بی نظیری، 134 00:05:58,165 --> 00:06:01,354 تو با تمام بچه های جهان فرق می کنی. 135 00:06:01,354 --> 00:06:03,438 و ما برای تو قصه می گوییم." 136 00:06:03,438 --> 00:06:05,509 بچه ای که برایش قصه نگفته باشند 137 00:06:05,509 --> 00:06:07,653 وقتی به مدرسه می رود در خطر است. 138 00:06:07,653 --> 00:06:09,713 همین طور بچه ای که رنگ ها را نشناسد 139 00:06:09,713 --> 00:06:12,727 یا نداند چطور ساعت را بخواند، نداند چطور بند کفشش را ببندد، 140 00:06:12,727 --> 00:06:14,126 نداند چطور کار های ساده ی روزمره اش را انجام دهد، 141 00:06:14,126 --> 00:06:16,796 و نداند چطور کاری را انجام دهد 142 00:06:16,796 --> 00:06:19,672 که مربوط به چیزی می شود که از بچگی در ذهن من فرو کرده اند: حواس. 143 00:06:19,672 --> 00:06:23,560 حواست به رفتارت باشه! حواست به برخوردت با بزرگ تر هات باشه! حواست به حرفت باشه! 144 00:06:23,560 --> 00:06:27,083 این گونه بچه ها به طور شایسته ای بزرگ می شوند. 145 00:06:27,083 --> 00:06:29,878 و من دیدم که نوه هایم وقتی بزرگ تر می شدند و پیشرفت می کردند، 146 00:06:29,878 --> 00:06:33,971 بچه هایم با ناراحتی می گفتند، 147 00:06:33,971 --> 00:06:38,647 آن ها دقیقاً مثل ما رفتار می کنند. می دانید، شما روی آن ها تأثیر می گذارید. 148 00:06:38,647 --> 00:06:43,872 و این راه درست آماده کردن بچه ها برای تحصیل و مدرسه است. 149 00:06:43,872 --> 00:06:46,131 و من با تمام توانم تلاش می کنم 150 00:06:46,131 --> 00:06:48,461 تا این پیغام را به مردم بدهم 151 00:06:48,461 --> 00:06:52,340 که ما به آمادگی پیش از دبستان نیاز داریم، 152 00:06:52,340 --> 00:06:54,860 ما به مراقبت از کودکان پیش از به دنیا آمدنشان داریم. 153 00:06:54,860 --> 00:06:59,075 آموزش حتی پیش از به دنیا آمدن کودک آغاز می شود، 154 00:06:59,075 --> 00:07:01,783 و اگر شما این کار را انجام ندهید، به مشکل بر خواهید خورد. 155 00:07:01,783 --> 00:07:04,197 ما در بسیاری از جوامع و مدارسی که بچه ها برای اولین بار خود را در کلاس اول می بینند، 156 00:07:04,197 --> 00:07:07,242 ما در بسیاری از جوامع و مدارسی که بچه ها برای اولین بار خود را در کلاس اول می بینند، 157 00:07:07,242 --> 00:07:09,553 و بسیار هیجان زده هستند به مشکل بر می خوریم، 158 00:07:09,553 --> 00:07:13,164 آن ها با یک کیف کولی کوچک به مدرسه آمده اند و آماده ی چیز های جدیدند، 159 00:07:13,164 --> 00:07:16,565 و ناگهان می فهمند مانند بقیه ی کلاس اولی ها نیستند، 160 00:07:16,565 --> 00:07:21,029 که کتاب ها را می شناسند، برایشان داستان خوانده شده، و الفبا را بلدند. 161 00:07:21,029 --> 00:07:23,723 و در کلاس سوم، بچه هایی که این اصول و قوانین و حواس جمعی را از اول نداشته اند، 162 00:07:23,723 --> 00:07:27,869 و در کلاس سوم، بچه هایی که این اصول و قوانین و حواس جمعی را از اول نداشته اند، 163 00:07:27,869 --> 00:07:29,779 کم کم می فهمند که آن ها از همکلاسی هایشان عقب افتاده اند، و بعد چه کار می کنند؟ 164 00:07:29,779 --> 00:07:33,100 شروع می کنند به نشان دادن رفتار های نامناسب. آن ها رفتار های نامناسبی بروز می دهند، 165 00:07:33,100 --> 00:07:36,186 و در آینده به زندان خواهند رفت، یا از مدرسه اخراج خواهند شد. 166 00:07:36,186 --> 00:07:38,050 این قابل پیش بینی است. 167 00:07:38,050 --> 00:07:41,016 اگر شما در کلاس سوم مهارت خواندن را تا حد مناسبی کسب نکرده باشید، 168 00:07:41,016 --> 00:07:45,093 در سن ۱۸ سالگی به احتمال زیاد به زندان خواهید افتاد، 169 00:07:45,093 --> 00:07:47,330 و ما در آمریکا بالا ترین میزان زندانیان را داریم 170 00:07:47,330 --> 00:07:50,258 زیرا برای فرزندانمان بستر شروع مناسبی را فراهم نمی کنیم. 171 00:07:50,258 --> 00:07:52,474 آخرین فصل کتابی که نوشته ام 172 00:07:52,474 --> 00:07:55,385 "نتیجه ی یک شروع خوب" است. 173 00:07:55,385 --> 00:07:59,077 نتیجه ی یک شروع خوب. هر بچه ای باید شروع خوبی در زندگیش داشته باشد. 174 00:07:59,077 --> 00:08:01,780 برتری من این بود که شروع خوبی در زندگیم داشتم. 175 00:08:01,780 --> 00:08:03,671 من دانش آموز خوبی نبودم. 176 00:08:03,671 --> 00:08:06,339 من در یک مدرسه ی دولتی در نیویورک بودم، 177 00:08:06,339 --> 00:08:08,979 و درسم اصلاً خوب نبود. 178 00:08:08,979 --> 00:08:12,791 من تمامی کارنامه های دوران مهد کودک تا کالجم در نیویورک را دارم. 179 00:08:12,791 --> 00:08:15,234 من تمامی کارنامه های دوران مهد کودک تا کالجم در نیویورک را دارم. 180 00:08:15,234 --> 00:08:17,504 وقتی داشتم اولین کتابم را می نوشتم به آن ها نیاز داشتم. 181 00:08:17,504 --> 00:08:19,543 می خواستم ببینم حافظه ام درست کار می کند یا نه، 182 00:08:19,543 --> 00:08:22,818 و، خدای من، درست کار می کرد. (خنده ی حاضرین) 183 00:08:22,818 --> 00:08:25,606 همه جا پشت سر هم بد ترین نمرات را می گرفتم. 184 00:08:25,606 --> 00:08:28,047 و نهایتاً از شر مدرسه خلاص شدم، 185 00:08:28,047 --> 00:08:30,126 و با معدل ۷۸/۳ به سیتی کالج نیویورک رفتم، 186 00:08:30,126 --> 00:08:33,766 که البته با چنین معدلی اجازه ی ورود به آن کالج را نداشتم، 187 00:08:33,766 --> 00:08:36,505 و بعد رشته ی مهندسی را شروع کردم، 188 00:08:36,505 --> 00:08:39,063 که تنها شش ماه طول کشید. (خنده ی حاضرین) 189 00:08:39,063 --> 00:08:43,076 بعد در رشته ی زمین شناسی مشغول شدم، "سنگ مال منگه." فکر می کردم این رشته خیلی ساده است. 190 00:08:43,076 --> 00:08:45,078 و بعد دانشکده ی افسری را پیدا کردم. 191 00:08:45,078 --> 00:08:49,012 من کاری را پیدا کردم که به خوبی انجامش می دادم و عاشقش بودم، 192 00:08:49,012 --> 00:08:52,906 من گروهی از جوانان مثل خودم را پیدا کردم که احساسی مانند من داشتند. 193 00:08:52,906 --> 00:08:56,892 و پس از آن تمامی زندگی من وقف دانشکده ی افسری و ارتش شد. 194 00:08:56,892 --> 00:08:59,560 من همه جا به بچه ها می گویم، در این حین که بزرگ می شوید 195 00:08:59,560 --> 00:09:02,161 و این اصول و قوانین درون شما رشد پیدا می کند، 196 00:09:02,161 --> 00:09:05,197 همیشه به دنبال کاری باشید که به خوبی انجام می دهید و عاشق آن هستید، 197 00:09:05,197 --> 00:09:08,334 و وقتی کاری را پیدا کردید که هر دوی این ویژگی ها را داشت، وای، شما به سعادت رسیده اید. 198 00:09:08,334 --> 00:09:10,698 و این داستان من بود. و این چیزی بود که من پیدا کردم. 199 00:09:10,698 --> 00:09:13,352 دیگر مدیران سیتی کالج نیویورک داشتند از بودن من در آن جا خسته می شدند. 200 00:09:13,352 --> 00:09:15,153 من به مدت چهار و نیم و تقریباً پنج سال آن جا مانده بودم، 201 00:09:15,153 --> 00:09:19,563 و نمراتم به هیچ وجه جالب نبودند، 202 00:09:19,563 --> 00:09:22,705 و با مدیران کالج به مشکلاتی برخورده بودم. 203 00:09:22,705 --> 00:09:25,619 بنابراین آن ها گفتند، "اما او در دانشکده ی افسری خودش را نشان داده است. 204 00:09:25,619 --> 00:09:28,969 ببینید، او در این زمینه بهترین نمرات را گرفته است ولی در هیچ زمینه ی دیگری نمره ی خوبی نداشته است." 205 00:09:28,969 --> 00:09:33,325 پس آن ها گفتند، "ببینید، بیایید نمرات او در دانشکده ی افسری را 206 00:09:33,325 --> 00:09:36,771 در میانگین کلی نمراتش تأثیر دهیم تا ببینیم چه می شود." 207 00:09:36,771 --> 00:09:43,487 و آن ها این کار را کردند، و در نتیجه معدل من را تا ۲ بالا برد. (۲ از ۴، حداقل نمره ی قبولی است) (خنده ی حاضرین) 208 00:09:43,487 --> 00:09:47,221 آره. (خنده ی حاضرین) (تشویق حاضرین) 209 00:09:47,221 --> 00:09:50,270 آن ها گفتند، "این برای یک شغل دولتی به اندازه ی کافی خوب است. 210 00:09:50,270 --> 00:09:53,768 او را به ارتش ببرید. ما دیگر او را نخواهیم دید. هرگز او را نخواهیم دید." 211 00:09:53,768 --> 00:09:55,620 بنابراین آن ها مرا به ارتش منتقل کردند، 212 00:09:55,620 --> 00:09:59,288 و ناگهان، چند سال بعد، 213 00:09:59,288 --> 00:10:03,594 من به عنوان یکی از بهترین دانش آموزانی سیتی کالج نیویورک تا به حال داشته است شناخته شدم. (خنده ی حاضرین) 214 00:10:03,594 --> 00:10:06,796 من همیشه به جوانان می گویم، 215 00:10:06,796 --> 00:10:10,987 مهم نیست که شما زندگی را چطور آغاز می کنید، کاری که شما با زندگی می کنید آینده ی شما را مشخص می کند، 216 00:10:10,987 --> 00:10:14,598 مهم نیست که شما زندگی را چطور آغاز می کنید، کاری که شما با زندگی می کنید آینده ی شما را مشخص می کند، 217 00:10:14,598 --> 00:10:17,283 و این نعمت به شما داده شده است که در سرزمینی زندگی کنید که، 218 00:10:17,283 --> 00:10:20,469 مهم نیست از کجا شروع کرده اید، شما فرصت هایی دارید 219 00:10:20,469 --> 00:10:23,173 بنابراین تا جایی که به خودتان باور داشته باشید، 220 00:10:23,173 --> 00:10:26,164 به جامعه و کشورتان باور خواهید داشت، 221 00:10:26,164 --> 00:10:29,583 و باور خواهید داشت که می توانید پیشرفت کنید 222 00:10:29,583 --> 00:10:31,994 و به خودتان آموزش دهید. 223 00:10:31,994 --> 00:10:34,227 و این کلید موفقیت است. 224 00:10:34,227 --> 00:10:37,577 اما این ها با یک شروع خوب شروع می شوند. 225 00:10:37,577 --> 00:10:40,050 اگر ما این شروع خوب را به تمام بچه ها ندهیم، 226 00:10:40,050 --> 00:10:43,728 اگر ما بر روی سنین پایین سرمایه گذاری نکنیم، 227 00:10:43,728 --> 00:10:46,470 در آینده به مشکلاتی بر خواهیم خورد. 228 00:10:46,470 --> 00:10:50,736 این دلیل داشتن آمار اخراج از مدارس به میزان ۲۵ درصدی در کل جامعه، 229 00:10:50,736 --> 00:10:53,458 و آمار تقریباً ۵۰ درصدی مربوط به اقلیت هایی که در مناطق فقیرنشین زندگی می کنند می باشد، 230 00:10:53,458 --> 00:10:56,932 و آمار تقریباً ۵۰ درصدی مربوط به اقلیت هایی که در مناطق فقیرنشین زندگی می کنند می باشد، 231 00:10:56,932 --> 00:10:59,713 زیرا آن ها شروع خوبی در زندگی نداشته اند. 232 00:10:59,713 --> 00:11:03,691 شروع خوب من در زندگی تنها بودن در یک خانواده ی خوب نبود، 233 00:11:03,691 --> 00:11:07,246 یک خانواده ی خوب، اما خانواده ای که به من می گفت، 234 00:11:07,246 --> 00:11:11,193 "خوب گوش کن، ما در سال های ۱۹۲۰ و ۱۹۲۴ با قایق های حمل موز به این کشور آمدیم. 235 00:11:11,193 --> 00:11:14,555 "خوب گوش کن، ما در سال های ۱۹۲۰ و ۱۹۲۴ با قایق های حمل موز به این کشور آمدیم. 236 00:11:14,555 --> 00:11:18,730 ما مثل سگ هر روز داخل کارخانه ی پارچه بافی کار کردیم. 237 00:11:18,730 --> 00:11:22,256 ما این کار را انجام نمی دهیم تا تو بتوانی معتاد بشوی 238 00:11:22,256 --> 00:11:26,636 یا خودت را داخل دردسر بیندازی. و به اخراج شدن از مدرسه حتی فکر هم نکن." 239 00:11:26,636 --> 00:11:29,687 اگر من به خانه می رفتم و به خانواده ی مهاجرم می گفتم، 240 00:11:29,687 --> 00:11:32,156 "می دانید، من از مدرسه رفتن خسته شدم و از آن جا اخراج شدم،" 241 00:11:32,156 --> 00:11:34,813 آن ها می گفتند، "ما هم تو را اخراج می کنیم. ما یک بچه ی دیگر می آوریم." 242 00:11:34,813 --> 00:11:41,171 (خنده ی حاضرین) 243 00:11:41,171 --> 00:11:43,697 آن ها از تمامی پسرعمو هایم و خانواده ی بزرگ مهاجران که در "برونکس جنوبی" زندگی می کردند انتظاراتی داشتند، 244 00:11:43,697 --> 00:11:47,280 آن ها از تمامی پسرعمو هایم و خانواده ی بزرگ مهاجران که در "برونکس جنوبی" زندگی می کردند انتظاراتی داشتند، 245 00:11:47,280 --> 00:11:50,439 اما آن ها از ما انتظارات خیلی بیشتری داشتند. 246 00:11:50,439 --> 00:11:54,350 آن ها چیزی را مثل خنجر در قلب ما فرو کرده بودند، 247 00:11:54,350 --> 00:11:59,212 یک جور حس شرم: "مایه ی شرم این خانواده نشو." 248 00:11:59,212 --> 00:12:00,875 گاهی اوقات در دردسر می افتادم، 249 00:12:00,875 --> 00:12:02,718 و وقتی پدر و مادرم به خانه می آمدند، 250 00:12:02,718 --> 00:12:06,199 من در اتاقم منتظر می ماندم تا ببینم چه اتفاقی می افتد، 251 00:12:06,199 --> 00:12:08,410 و می نشستم و به خودم می گفتم، "خیلی خب، ببین، 252 00:12:08,410 --> 00:12:13,185 این کمربند را بگیر و مرا کتک بزن، اما، محض رضای خدا، این خنجر "مایه ی شرم خانواده شدن" را در قلبم فرو نکن." 253 00:12:13,185 --> 00:12:15,942 وقتی مادرم چنین حرفی به من می زد مرا بسیار ناراحت می کرد. 254 00:12:15,942 --> 00:12:18,106 من همین طور ارتباطات گسترده ای داشتم. 255 00:12:18,106 --> 00:12:21,094 بچه ها به برقراری ارتباط نیاز دارند. بچه ها نیاز دارند که بخضی از یک گروه باشند، 256 00:12:21,094 --> 00:12:22,975 یک خانواده، یک جامعه. 257 00:12:22,975 --> 00:12:27,199 در مورد من این گروه شامل عمه هایم می شد که در آپارتمان های کوچک زندگی می کردند. 258 00:12:27,199 --> 00:12:29,055 نمی دانم چه تعداد از شما اهل نیویورک هستید، 259 00:12:29,055 --> 00:12:30,976 اما قبلاً از این آپارتمان های کوچک وجود داشت، 260 00:12:30,976 --> 00:12:34,189 و این زنان همیشه با یک تکه لباس شسته شده از پنجره هایشان آویزان بودند. 261 00:12:34,189 --> 00:12:35,811 و این زنان همیشه با یک تکه لباس شسته شده از پنجره هایشان آویزان بودند. 262 00:12:35,811 --> 00:12:38,570 آن ها هیچ وقت کار دیگری انجام نمی دادند. (خنده ی حاضرین) 263 00:12:38,570 --> 00:12:41,604 من، خدایا...، من در این خیابان ها بزرگ شدم، 264 00:12:41,604 --> 00:12:43,086 و آن ها همیشه همان جا بودند. 265 00:12:43,086 --> 00:12:45,960 آن ها هیچ وقت دست شویی نمی رفتند. هیچ وقت پخت و پز نمی کردند. (خنده ی حاضرین) 266 00:12:45,960 --> 00:12:48,506 آن ها هیچ وقت کار دیگری انجام نمی دادند. 267 00:12:48,506 --> 00:12:51,219 اما آن ها ما را به تحرک وا می داشتند. 268 00:12:51,219 --> 00:12:53,505 آن ها ما را به تحرک وا می داشتند. 269 00:12:53,505 --> 00:12:55,763 و اهمیت نمی دادند که شما دکتر یا وکیل یا ژنرال ارتش می شدید، 270 00:12:55,763 --> 00:13:00,510 و اهمیت نمی دادند که شما دکتر یا وکیل یا ژنرال ارتش می شدید، 271 00:13:00,510 --> 00:13:03,603 و آن ها هیچ وقت انتظار نداشتند کسی در خانواده شان ژنرال شوند، 272 00:13:03,603 --> 00:13:07,463 تنها انتظار آن ها این بود که درس بخوانیم و به کاری مشغول شویم. 273 00:13:07,463 --> 00:13:09,454 "این مزخرفات را درباره ی استعداد و علاقه تحویل ما نده. 274 00:13:09,454 --> 00:13:12,269 کاری گیر بیاور و از این خانه برو بیرون. 275 00:13:12,269 --> 00:13:14,747 و این کار را هر چه زود تر انجام بده. 276 00:13:14,747 --> 00:13:18,322 تا بعد بتوانی از ما مراقبت کنی. این وظیفه ی تو است." 277 00:13:18,322 --> 00:13:23,844 و بدین ترتیب، به شدت نیاز داشتیم که این فرهنگ را به خانواده هایمان بازگردانیم، تمام خانواده ها. 278 00:13:23,844 --> 00:13:28,126 و بدین ترتیب، به شدت نیاز داشتیم که این فرهنگ را به خانواده هایمان بازگردانیم، تمام خانواده ها. 279 00:13:28,126 --> 00:13:31,461 و این بسیار مهم است که تمامی شما، امروز، در این جا، 280 00:13:31,461 --> 00:13:34,137 که انسان های موفقی هستید، 281 00:13:34,137 --> 00:13:38,692 و مطمئنم که خانواده و فرزندان و نوه های فوق العاده ای دارید، 282 00:13:38,692 --> 00:13:40,430 اما این کافی نیست. شما باید تلاش و حمایت کنید 283 00:13:40,430 --> 00:13:43,081 تا بچه هایی مانند آقای کروز پیدا کنید 284 00:13:43,081 --> 00:13:46,451 که اگر در زندگی آن ها اصول و قوانین را وارد کنید موفق خواهند شد، 285 00:13:46,451 --> 00:13:48,438 اگر شما حمایت کنید، اگر آن ها را تربیت کنید، 286 00:13:48,438 --> 00:13:50,812 اگر روی باشگاه های پسران و دختران سرمایه گذاری کنید، 287 00:13:50,812 --> 00:13:52,703 اگر بر روی سیستم مدرسه تان کار کنید، 288 00:13:52,703 --> 00:13:53,977 و مطمئن شوید سیستم مدرسه را به بهترین حالت ممکن رسانده اید، 289 00:13:53,977 --> 00:13:58,800 و نه تنها مدرسه ی فرزند خودتان، بلکه مدارس بالای شهر در "هارلم" (محله ای فقیرنشین)، 290 00:13:58,800 --> 00:14:01,622 نه تنها مدارس پایین شهر "مونتسوری" در "وست ساید" (محله ی ثروتمند نشین). 291 00:14:01,622 --> 00:14:05,775 همه ی ما باید به این کار متعهد باشیم. 292 00:14:05,775 --> 00:14:08,425 و ما تنها بر روی بچه ها سرمایه گذاری نمی کنیم. 293 00:14:08,425 --> 00:14:10,478 ما بر روی آینده ی خود سرمایه گذاری می کنیم. 294 00:14:10,478 --> 00:14:13,299 ما در نسل آینده کشوری از اقلیت ها و اکثریت ها خواهیم بود. 295 00:14:13,299 --> 00:14:15,292 ما در نسل آینده کشوری از اقلیت ها و اکثریت ها خواهیم بود. 296 00:14:15,292 --> 00:14:18,661 کسانی که ما اقلیت می خوانیم در حال تبدیل شدن به اکثریت هستند. 297 00:14:18,661 --> 00:14:21,241 و ما باید مطمئن شویم که آن ها برای تبدیل شدن به اکثریت آماده هستند. 298 00:14:21,241 --> 00:14:23,472 ما باید مطمئن شویم که آن ها برای فرماندهی کشور بزرگمان آماده اند، 299 00:14:23,472 --> 00:14:26,424 ما باید مطمئن شویم که آن ها برای فرماندهی کشور بزرگمان آماده اند، 300 00:14:26,424 --> 00:14:29,900 کشوری که مثل هیچ کشور دیگری نیست، 301 00:14:29,900 --> 00:14:31,585 کشوری که هر روز مرا به حیرت وا می دارد، 302 00:14:31,585 --> 00:14:34,205 کشوری که پر تب و تاب است. ما به سادگی با هم جر و بحث می کنیم. 303 00:14:34,205 --> 00:14:37,177 این روش کار این سیستم است. 304 00:14:37,177 --> 00:14:40,756 آمریکا کشوری با تضاد هایی بی شمار، اما مرکز تجمع ملت هاست. 305 00:14:40,756 --> 00:14:44,752 از هر قومی در این کشور هست. از هر قومی به این کشور آمده اند. 306 00:14:44,752 --> 00:14:46,437 ما ملت مهاجرینیم. 307 00:14:46,437 --> 00:14:49,581 به همین دلیل به قوانین مهاجرت مناسبی نیازمندیم. 308 00:14:49,581 --> 00:14:52,816 این مسخره است که برای پذیرفتن کسانی که می خواهند به این جا بیایند و بخشی از این ملت باشند، 309 00:14:52,816 --> 00:14:55,899 قوانین مناسب مربوط به مهاجرت نداشته باشیم، 310 00:14:55,899 --> 00:14:58,052 یا این که می توانیم آن ها را با تحصیلات مناسبی به کشورشان بفرستیم 311 00:14:58,052 --> 00:15:01,433 تا به مردمشان کمک کنند تا از فقر نجات پیدا کنند. 312 00:15:01,433 --> 00:15:05,276 یکی از داستان هایی که دوست دارم برای شما تعریف کنم 313 00:15:05,276 --> 00:15:06,673 درباره ی علاقه ی من به رفتن به محله ی دوران کودکیم در نیویورک 314 00:15:06,673 --> 00:15:08,467 و قدم زدن در خیابان "پارک" در یک روز زیبا 315 00:15:08,467 --> 00:15:10,948 و لذت بردن از همه چیز و دیدن مردم مختلف از سراسر جهان است. 316 00:15:10,948 --> 00:15:12,402 و لذت بردن از همه چیز و دیدن مردم مختلف از سراسر جهان است. 317 00:15:12,402 --> 00:15:16,040 اما من همیشه مجبورم گوشه ای بایستم 318 00:15:16,040 --> 00:15:19,426 و یک ساندویچ سوسیس از یک دکه ی سوسیس فروشی سیار بگیرم. 319 00:15:19,426 --> 00:15:22,577 یک ساندویچ مزخرف بوگندو. (خنده ی حاضرین) 320 00:15:22,577 --> 00:15:25,557 و مهم نیست کجا هستم یا چه کار می کنم، 321 00:15:25,557 --> 00:15:26,832 حتماً این کار را می کنم. 322 00:15:26,832 --> 00:15:29,497 حتی وقتی وزیر امور خارجه بودم این کار را انجام می دادم. 323 00:15:29,497 --> 00:15:32,398 من از خانه ام در "والدورف آستوریا" بیرون می رفتم 324 00:15:32,398 --> 00:15:35,478 -- (خنده ی حاضرین) -- 325 00:15:35,478 --> 00:15:38,789 در خیابان راه می رفتم، به خیابان ۵۵ می رفتم، 326 00:15:38,789 --> 00:15:41,100 و به دنبال یک دکه ی سوسیس فروشی سیار می گشتم. 327 00:15:41,100 --> 00:15:43,299 در آن زمان، من پنج محافظ شخصی در اطرافم داشتم 328 00:15:43,299 --> 00:15:46,193 و سه ماشین پلیس جلو تر از ماشینم حرکت می کردند 329 00:15:46,193 --> 00:15:51,013 تا مطمئن شوند وقتی به خیابان "پارک" می روم هیچکس مرا خفت نمی کند. (خنده ی حاضرین) 330 00:15:51,013 --> 00:15:52,681 و وقتی می خواستم یک ساندویچ سوسیس بخرم، 331 00:15:52,681 --> 00:15:55,127 صاحب دکه شروع به آماده کردن آن می کرد، و بعد به اطرافش نگاه می کرد 332 00:15:55,127 --> 00:15:56,804 به محافظ های شخصی و ماشین های پلیس -- 333 00:15:56,804 --> 00:15:58,886 "من گرین کارت دارم! من گرین کارت دارم!" (خنده ی حاضرین) 334 00:15:58,886 --> 00:16:03,222 "مشکلی نیست، مشکلی نیست." 335 00:16:03,222 --> 00:16:05,670 اما الآن تنها هستم. تنها هستم. 336 00:16:05,670 --> 00:16:08,461 هیچ محافظی ندارم، هیچ ماشین پلیسی ندارم. هیچ چیزی ندارم. 337 00:16:08,461 --> 00:16:11,123 اما ساندویچ سوسیسم را می خورم. 338 00:16:11,123 --> 00:16:14,887 همین هفته ی پیش یک ساندویچ خوردم. 339 00:16:14,887 --> 00:16:17,187 آن روز سه شنبه بعد از ظهر، پایین میدان "کلمبوس" رفتم. 340 00:16:17,187 --> 00:16:20,042 و همان اتفاق همیشگی افتاد. 341 00:16:20,042 --> 00:16:23,396 من رفتم و سفارش یک ساندویچ هات داگ دادم، 342 00:16:23,396 --> 00:16:25,758 و صاحب دکه آن را پیچید، و همین که کارش تمام شد، 343 00:16:25,758 --> 00:16:28,460 گفت، "تو را می شناسم. تو را در تلویزیون دیدم. 344 00:16:28,460 --> 00:16:30,354 تو، اگر اشتباه نکنم، ژنرال پاول هستی." 345 00:16:30,354 --> 00:16:33,044 "بله، درسته." "اِه ..." 346 00:16:33,044 --> 00:16:34,195 من پول را به صاحب دکه دادم. 347 00:16:34,195 --> 00:16:39,120 "نه، ژنرال. من این پول را از شما نمی گیرم. پول آن قبلاً به من پرداخته شده است. 348 00:16:39,120 --> 00:16:42,883 آمریکا این پول را به من داده است. من هیچ وقت فراموش نمی کنم از کجا آمده ام. 349 00:16:42,883 --> 00:16:46,073 اما الآن یک آمریکایی هستم. متشکرم، آقا." 350 00:16:46,073 --> 00:16:48,341 من این سخاوت را پذیرفتم، به راه رفتن در خیابان ادامه دادم، 351 00:16:48,341 --> 00:16:50,570 و در این فکر فرو رفتم، خدایا، 352 00:16:50,570 --> 00:16:54,588 این همان کشوریست که پدر و مادرم ۹۰ سال پیش همین طور به آن مهاجرت کردند. 353 00:16:54,588 --> 00:16:56,775 بنابراین ما همچنان همان کشور جذاب و بی نظیر را داریم، 354 00:16:56,775 --> 00:16:59,550 اما این کشور پر از جوانانی است که از هر سرزمینی در جهان به آن مهاجرت کرده اند. 355 00:16:59,550 --> 00:17:02,554 اما این کشور پر از جوانانی است که از هر سرزمینی در جهان به آن مهاجرت کرده اند. 356 00:17:02,554 --> 00:17:06,081 و به عنوان یک شهروند جامعه وظیفه ی ما در قبال کشور بی نظیرمان این است 357 00:17:06,081 --> 00:17:07,867 و به عنوان یک شهروند جامعه وظیفه ی ما در قبال کشور بی نظیرمان این است 358 00:17:07,867 --> 00:17:11,014 که مطمئن شویم هیچ بچه ای فراموش نخواهد شد. 359 00:17:11,014 --> 00:17:13,092 خیلی متشکرم. 360 00:17:13,092 --> 00:17:25,199 (تشویق حاضرین)