WEBVTT

00:00:00.860 --> 00:00:03.739
در کودکی، همیشه عاشق اطلاعاتی بودم

00:00:03.739 --> 00:00:05.587
که می تونستم از داده ها به دست بیارم

00:00:05.587 --> 00:00:08.629
و داستانهایی که میشه با اعداد گفت.

00:00:08.629 --> 00:00:10.913
یادم میاد که در سن رشد، همیشه عصبانی می شدم که

00:00:10.913 --> 00:00:16.459
پدر و مادرم چطوری به کمک اعداد به من دروغ میگن.

00:00:16.459 --> 00:00:21.443
"تالیتیا، یک حرف رو که نباید صد دفعه بهت بگم."

00:00:21.443 --> 00:00:25.335
نه پدر، شما فقط ۱۷ بار اون حرف رو به من زدید

00:00:25.335 --> 00:00:28.497
و دوباره بگم که اون خطای من نبوده. (خنده حضار)

NOTE Paragraph

00:00:28.497 --> 00:00:31.661
فکر کنم یکی از دلایلی که دکترای آمار گرفتم، همین بوده.

00:00:31.661 --> 00:00:32.569
من همیشه می خواستم بدونم،

00:00:32.569 --> 00:00:35.755
مردم سعی دارن چی رو پشت اعداد قایم کنن؟

00:00:35.755 --> 00:00:36.938
به عنوان یک آماردان،

00:00:36.938 --> 00:00:40.791
از مردم می خوام که به من داده ها رو نشون بدن

00:00:40.791 --> 00:00:43.126
تا بتونم خودم تصمیم بگیرم.

00:00:43.126 --> 00:00:46.175
من و دونالد بچه سوممون را باردار بودیم

00:00:46.175 --> 00:00:48.909
و در هفته ۴۱ و نیم به سر می بردیم،

00:00:48.909 --> 00:00:52.286
چیزی که بعضی از شما به عنوان تاخیر در زایمان ازش یاد می کنید.

00:00:52.286 --> 00:00:54.121
ما آماردان ها، بهش میگیم

00:00:54.121 --> 00:00:56.807
بودن در بازه ۹۵ درصدی اطمینان.

00:00:56.807 --> 00:00:58.673
(خنده حضار)

00:00:58.673 --> 00:01:00.951
و در این نقطه از فرآیند

00:01:00.951 --> 00:01:03.144
ما باید هر چند روز یکبار

00:01:03.144 --> 00:01:04.952
برای انجام تست تنش روی بچه می اومدیم،

00:01:04.952 --> 00:01:06.134
و این فقط معمول است،

00:01:06.134 --> 00:01:10.720
که تست می کنه آیا بچه هیچ نوع از تنش ناشی از ماندن در رحم مادر را حس می کنه یا نه.

00:01:10.720 --> 00:01:14.113
و به ندرت، حتی اگه نگیم هیچ وقت، توسط دکتر خودت معاینه میشی،

00:01:14.113 --> 00:01:17.280
معمولاً توسط هر کسی که اون روز شیفت کارش در بیمارستان باشه.

00:01:17.280 --> 00:01:20.026
برای همین ما تست را انجام دادیم و بعد از ۲۰ دقیقه

00:01:20.026 --> 00:01:23.524
دکتر بیرون آمد و گفت،

00:01:23.524 --> 00:01:29.079
"بچه شما تحت تنش است، نیاز داریم که روش القا دردهای زایمان را برای شما انجام بدهیم"

00:01:29.079 --> 00:01:33.698
حالا، به عنوان یک آماردان، جواب من چیه؟

00:01:33.698 --> 00:01:37.370
داده ها رو به من نشان بده!

00:01:37.370 --> 00:01:40.072
بنابراین او پیش اومد تا بگه

00:01:40.072 --> 00:01:42.497
که ضربان قلب بچه از دقیقه ۱۸ از نظم خارج شده،

00:01:42.497 --> 00:01:44.468
ضربان قلب بچه تا اون موقع تو گستره نرمال بود

00:01:44.468 --> 00:01:47.421
و برای دو دقیقه در گستره ای بود که انگار

00:01:47.421 --> 00:01:51.131
گستره ضربان قلب من باشه و من گفتم،

00:01:51.131 --> 00:01:53.497
"آیا امکان داره که اون ضربان قلب من باشه؟

00:01:53.497 --> 00:01:55.492
من کمی تکان خوردم،

00:01:55.492 --> 00:01:57.790
خیلی سخته که روی کمرت ثابت بمونی،

00:01:57.790 --> 00:02:00.308
برای ۲۰ دقیقه، وقتی ۴۱ هفته حامله ای.

00:02:00.308 --> 00:02:02.481
شاید کمی شیفت پیدا کرده باشه."

00:02:02.481 --> 00:02:07.457
او گفت، "خب، ما نمی خواهیم ریسک کنیم."

00:02:07.457 --> 00:02:08.717
من گفتم باشه.

00:02:08.717 --> 00:02:10.436
گفتم: "اگه من تو هفته ۳۶م بودم

00:02:10.436 --> 00:02:12.245
با همین داده ها، چی؟

00:02:12.245 --> 00:02:16.124
آیا تصمیمتون این بود که از القا دردهای زایمانی استفاده بشه؟"

00:02:16.124 --> 00:02:19.692
"خب، نه، من منتظر می موندم تا حداقل

00:02:19.692 --> 00:02:21.702
۳۸ هفته ات بشه،ولی تو الان تقریباً در هفته ۴۲ هستی،

00:02:21.702 --> 00:02:23.709
دلیلی نداره که بذاریم بچه اون تو بمونه،

00:02:23.709 --> 00:02:25.660
اجازه بدین بهتون اتاق بدیم."

00:02:25.660 --> 00:02:32.241
من گفتم، "خب، چرا یکبار دیگه اون تست رو انجام ندیم؟

00:02:32.241 --> 00:02:33.962
ما می تونیم داده های بیشتری به دست بیاریم.

00:02:33.962 --> 00:02:36.373
من سعی می کنم که واقعاً برای ۲۰ دقیقه ثابت بمونم.

00:02:36.373 --> 00:02:39.056
می تونیم از اون دوتا میانگین بگیریم و ببینیم

00:02:39.056 --> 00:02:41.738
چه معنایی میده. (خنده حضار)

00:02:41.738 --> 00:02:45.385
و اون گفت،

00:02:45.385 --> 00:02:52.434
"خانوم، من فقط نمی خواهم که شما دچار سقط جنین بشین."

00:02:52.434 --> 00:02:55.566
حالا سه تا شده بودیم.

00:02:55.566 --> 00:02:56.720
و بعدش گفت،

00:02:56.720 --> 00:03:00.838
"احتمال سقط جنین برای شما وقتی که

00:03:00.838 --> 00:03:04.605
از تاریخ زایمانتان می گذره، دو برابر میشه. اجازه بدین بهتون یک اتاق بدیم."

00:03:04.605 --> 00:03:10.892
وای، حالا به عنوان یک آماردان، جواب من چیه؟

00:03:10.892 --> 00:03:12.240
داده ها رو به من نشون بده!

00:03:12.240 --> 00:03:13.445
رفیق! تو داری درباره احتمال حرف می زنی،

00:03:13.445 --> 00:03:15.701
من همه ی روز احتمال حساب می کنم، همه چیز رو راجع به احتمالات بهم بگو.

00:03:15.701 --> 00:03:17.523
بیا راجع به احتمال حرف بزنیم. (خنده حضار)

00:03:17.523 --> 00:03:19.488
بیا راجع به احتمال حرف بزنیم.

NOTE Paragraph

00:03:19.488 --> 00:03:20.689
بنابراین من گفتم، "خب، عالیه.

00:03:20.689 --> 00:03:24.590
آیا من از محدوده احتمال ۳۰ درصد به احتمال ۶۰ درصد می رسم؟

00:03:24.590 --> 00:03:27.141
الان ما کجای این محدوده سقط جنین قرار داریم؟

00:03:27.141 --> 00:03:30.437
و اون گفت، "نه دقیقاً، ولی دو برابر میشه،

00:03:30.437 --> 00:03:35.419
و ما واقعاً می خواهیم چیزی که برای بچه بهتره انجام بشه."

00:03:35.419 --> 00:03:37.582
من ناامید نشده، یک زاویه دیگه را امتحان می کنم.

00:03:37.582 --> 00:03:43.089
گفتم، "خب، از بین ۱٫۰۰۰ خانم حامله که در پایان دوران حاملگی به سر می برند،

00:03:43.089 --> 00:03:45.616
چند نفر اونها دچار سقط جنین میشن

00:03:45.616 --> 00:03:47.411
درست قبل از تاریخ زایمانشان؟

00:03:47.411 --> 00:03:50.259
و اون یه نگاهی به من انداخت و یه نگاهی به دونالد،

00:03:50.259 --> 00:03:54.962
و گفت، حدوداً یک نفر در هر ۱٫۰۰۰ تا.

00:03:54.962 --> 00:03:57.792
من گفتم، "باشه، پس بین اون ۱٫۰۰۰ خانم، چند نفر

00:03:57.792 --> 00:04:02.650
درست بعد از تاریخ زایمان پیش بینی شده، دچار سقط جنین میشن؟"

NOTE Paragraph

00:04:02.650 --> 00:04:06.222
"حدوداً دو نفر." (خنده حضار)

00:04:06.222 --> 00:04:08.266
گفتم،"خب پس شما دارین به من میگین که احتمال سقط در من

00:04:08.266 --> 00:04:12.213
از حدود یک دهم درصد

00:04:12.213 --> 00:04:16.459
به به دو دهم درصد رسیده است."

NOTE Paragraph

00:04:16.459 --> 00:04:18.757
باشه، پس دراین نقطه، داده ها اون قدر قانع کننده نیست

00:04:18.757 --> 00:04:20.385
که ما نیاز داریم که ازروش القای دردهای زایمانی استفاده بشه،

00:04:20.385 --> 00:04:22.334
و بنابراین ما پیش رفتیم تا یک بحثی داشته باشیم

00:04:22.334 --> 00:04:24.982
راجع به این که القا دردهای زایمانی چقدر به نرخ بالاتر

00:04:24.982 --> 00:04:28.973
عمل سزارین منجر میشه، و اگه اصلاً ممکن باشه ما دوست داریم که اون کار رو نکنیم.

00:04:28.973 --> 00:04:30.225
و بعدش من گفتم،

00:04:30.225 --> 00:04:33.105
"و من واقعاً فکر نمی کنم که تاریخ زایمانم دقیق باشه."

00:04:33.105 --> 00:04:35.705
(خنده حضار)

00:04:35.705 --> 00:04:38.445
و این واقعاً اون رو شوکه کرد

00:04:38.445 --> 00:04:40.095
و یک جورایی گیج شده به من نگاه کرد

00:04:40.095 --> 00:04:42.227
و من گفتم، "شاید شما این رو ندونید،

00:04:42.227 --> 00:04:43.808
ولی تاریخ زایمان در حاملگی ها این طور محاسبه می شوند

00:04:43.808 --> 00:04:46.346
که فرض شود قاعدگی شما ۲۸ روزه است،

00:04:46.346 --> 00:04:47.748
و دوره من متفاوت است--

00:04:47.748 --> 00:04:51.295
بعضی وقتا ۲۷ روزه است و بعضی وقتا تا ۳۸ روز طول میکشه--

00:04:51.295 --> 00:04:54.449
و من داده جمع آوری می کردم که بتونم این را ثابت کنم.

00:04:54.449 --> 00:04:58.233
(خنده حضار)

00:04:58.233 --> 00:05:04.070
و کارمون به اینجا ختم شد که اون روز بیمارستان رو ترک کردیم بدون استفاده از القا دردهای زایمانی.

00:05:04.070 --> 00:05:10.263
در واقع مجبور شدیم یک تعهد نامه رو امضا کنیم که اجازه بدن از بیمارستان خارج بشیم.

00:05:10.263 --> 00:05:13.951
و من توصیه نمی کنم که به حرف دکترتان گوش ندهید،

00:05:13.951 --> 00:05:15.869
چون حتی در مورد بچه اولمون،

00:05:15.869 --> 00:05:19.511
که ما در هفته ۳۸م از القا دردهای زایمانی استفاده کردیم؛ ترشحات دهانه رحم کم بود.

00:05:19.511 --> 00:05:21.969
من یک مداخله گر ضد پزشکی نیستم.

00:05:21.969 --> 00:05:24.833
ولی چرا ما مطمئن بودیم که اون روز باید بیمارستان رو ترک کنیم؟

00:05:24.833 --> 00:05:28.483
خب، ما داده هایی داشتیم که داستان متفاوتی رو تعریف می کرد.

00:05:28.483 --> 00:05:33.491
ما برای ۶ سال داده جمع آوری کرده بودیم.

00:05:33.491 --> 00:05:35.789
من این داده های حرارتی را دارم،

00:05:35.789 --> 00:05:37.064
واونا قضیه متفاوتی رو میگن.

00:05:37.064 --> 00:05:44.477
در واقع، ما احتمالاً می تونیم تاریخ لقاح رو بسیار دقیق تشخیص بدهیم.

00:05:44.477 --> 00:05:46.379
بله، این داستانیه که تو می خواهی

00:05:46.379 --> 00:05:49.631
در جشن ازدواج بچه هایت بگی. (خنده حضار)

00:05:49.631 --> 00:05:53.324
طوری یادم می آید انگار که همین دیروز بود.

00:05:53.324 --> 00:05:55.965
دمای بدن من نزدیک ۳۶/۵ درجه بود

00:05:55.965 --> 00:06:00.119
و من به چشمان پدر تو خیره شده بودم. (خنده حضار)

00:06:00.119 --> 00:06:06.931
اوه، بله. بیست و دو سال دیگه، ما این داستان رو تعریف می کنیم.

00:06:06.931 --> 00:06:09.982
ولی ما مطمئن بودیم که باید بیمارستان را ترک کنیم چون ما داده ها را جمع آوری می کنیم.

00:06:09.984 --> 00:06:11.590
حالا، اون داده ها چطوری به نظر می رسن؟

00:06:11.590 --> 00:06:14.427
اینجا یک نمودار استاندارد است

00:06:14.427 --> 00:06:17.729
از دمای بدن خانم ها هنگامی که صبح از خواب بیدار میشن

00:06:17.729 --> 00:06:19.246
در طی یک دوره قاعدگی.

00:06:19.246 --> 00:06:20.699
بنابراین از ابتدای یک دوره قاعدگی

00:06:20.699 --> 00:06:22.051
تا ابتدای دوره بعدی.

00:06:22.051 --> 00:06:24.872
مشاهده می کنید که دمای بدن تصادفی نیست.

00:06:24.872 --> 00:06:26.936
به طور آشکاری یک الگوی دمای پایین وجود داره

00:06:26.936 --> 00:06:28.935
در ابتدای دوره اش

00:06:28.935 --> 00:06:31.434
و بعد شما این پرش را مشاهده می کنید و بعد یک سری

00:06:31.434 --> 00:06:33.712
دماهای بالاتر در انتهای دوره اش.

00:06:33.712 --> 00:06:35.133
خب اینجا داره چه اتفاقی می افته؟

00:06:35.133 --> 00:06:37.739
اون داده ها به شما چی میگن؟

00:06:37.739 --> 00:06:40.438
خب، خانوما، در ابتدای دوره قاعدگی ما،

00:06:40.438 --> 00:06:43.780
هورمون استروژن غالب است و اون استروژنه که

00:06:43.780 --> 00:06:47.589
باعث میشه دمای بدن پایین بمونه.

00:06:47.589 --> 00:06:51.126
و در تخمگ گذاری،بدن شما یک تخمک آزاد می کنه

00:06:51.126 --> 00:06:56.141
و بعد هورمون پروژسترون غالب میشه، هورمون قبل از بارداری.

00:06:56.141 --> 00:06:58.493
و بنابراین بدن شما گرم میشه در انتظار

00:06:58.493 --> 00:07:02.279
لانه گزینی این تخمک کوچک بارور شده.

00:07:02.279 --> 00:07:05.011
و چرا دمای بدن می پرد بالا؟

00:07:05.011 --> 00:07:08.687
خب، به پرنده ای فکر کنید که روی تخم هایش می نشیند.

00:07:08.687 --> 00:07:10.153
چرا روی اونها می نشیند؟

00:07:10.153 --> 00:07:12.090
اون می خواهد که تخم ها رو گرم نگه داره،

00:07:12.090 --> 00:07:13.594
از اونها محافظت کنه و گرم نگهشون داره.

00:07:13.594 --> 00:07:15.865
خانوما، این دقیقاً چیزیه که هر ماه بدن ما انجام میده،

00:07:15.865 --> 00:07:17.956
دمای بدن ما در انتظار گرم نگه داشتن

00:07:17.956 --> 00:07:21.092
یک زندگی کوچک جدید، میره بالا.

00:07:21.092 --> 00:07:24.022
و اگر این اتفاق نیفته، شما حامله نیستید،

00:07:24.022 --> 00:07:28.564
هورمون استروژن دوباره غالب میشه و دوباره دوره از اول شروع میشه.

00:07:28.564 --> 00:07:30.511
ولی اگه شما حامله باشید، بعضی وقتا

00:07:30.511 --> 00:07:33.055
شما واقعاً یک شیفت دیگه در دمای بدنتان می بینید

00:07:33.055 --> 00:07:36.342
و برای نه ماه آینده دمای بدنتان بالا می ماند.

00:07:36.342 --> 00:07:39.667
به خاطر همینه که شما خانوم های باردار را می بینید که عرق می کنند و گرمشان است،

00:07:39.667 --> 00:07:43.045
چون دمای بدنشان رفته بالا.

00:07:43.045 --> 00:07:47.414
این نموداریه که ما سه یا چهار سال قبل داشتیم.

00:07:47.414 --> 00:07:49.434
ما خیلی درباره این نمودار هیجان زده بودیم.

00:07:49.434 --> 00:07:51.970
شما دمای پایین بدن را مشاهده می کنید

00:07:51.970 --> 00:07:55.012
و بعد یک شیفت برای حدود پنج روز،

00:07:55.012 --> 00:07:57.471
که زمانی هست که طول میکشه تا تخمک طی کنه

00:07:57.471 --> 00:07:59.918
و از لوله فالوپ بیاد پایین و لانه گزینی کنه،

00:07:59.918 --> 00:08:03.559
و بعد شما مشاهده می کنید که دما کمی بالا میره.

00:08:03.559 --> 00:08:06.772
و در واقع، ما اون شیفت دوم دمایی رو داشتیم،

00:08:06.772 --> 00:08:10.832
که با تست بارداری تایید شد و ما واقعاً باردار بودیم

00:08:10.832 --> 00:08:13.913
با اولین فرزندمون، خیلی هیجان انگیز بود.

00:08:13.913 --> 00:08:15.944
تا چند روز بعد

00:08:15.944 --> 00:08:20.885
که من لکه بینی داشتم و بعد متوجه یک خونریزی شدید شدم،

00:08:20.885 --> 00:08:25.244
و در واقع ما یک سقط جنین در مراحل اولیه داشتیم.

00:08:25.244 --> 00:08:29.114
اگر من دمای بدنم رو اندازه گیری نکرده بودم

00:08:29.114 --> 00:08:33.012
من در واقع فکر می کردم که دوره قاعدگی ام اون ماه عقب افتاده بوده،

00:08:33.012 --> 00:08:34.820
ولی ما واقعاً داده هایی داشتیم که نشون می داد

00:08:34.820 --> 00:08:37.447
که ما اون بچه رو از دست دادیم،

00:08:37.447 --> 00:08:39.280
و اگر چه اون داده نشان دهنده یک

00:08:39.280 --> 00:08:41.064
اتفاق ناخوشایند در زندگی ما بود،

00:08:41.064 --> 00:08:43.531
داده ای بود که ما تونستیم به دکترمون نشون بدیم.

00:08:43.531 --> 00:08:46.159
که اگر مشکل باروری بود یا یه چنین مسئله ای،

00:08:46.159 --> 00:08:47.414
من داده ای داشتم که نشون می داد:

00:08:47.414 --> 00:08:49.761
نگاه کنید، ما حامله شدیم، دمای من بالا رفت،

00:08:49.761 --> 00:08:51.445
ما یه جورایی این بچه رو از دست دادیم.

00:08:51.445 --> 00:08:54.805
چی کار می تونیم بکنیم که جلوی این مسئله رو بگیریم؟

00:08:54.805 --> 00:08:58.326
و این فقط در مورد دمای بدن نیست

00:08:58.326 --> 00:09:01.067
و فقط درباره باروری نیست،

00:09:01.067 --> 00:09:04.955
ما از داده های بدن استفاده می کنیم که خیلی چیزها رو به ما میگن.

NOTE Paragraph

00:09:04.955 --> 00:09:08.785
به عنوان مثال، می دونستین که اندازه گیری دمای بدن، می تونه خیلی چیزا

00:09:08.785 --> 00:09:10.924
رو درباره شرایط تیروئید بهتون بگه؟

00:09:10.924 --> 00:09:14.939
خب، تیروئید خیلی شبیه ترموستات خونه تون کار می کنه.

00:09:14.939 --> 00:09:17.157
یک دمای دلخواه وجود داره که شما در خونه تون می خواهید داشته باشید؛

00:09:17.157 --> 00:09:18.681
پس ترموستات رو تنظیم می کنید.

00:09:18.681 --> 00:09:21.175
وقتی که دمای خونه خیلی سرد است، ترموستات خونه تحریک میشه

00:09:21.175 --> 00:09:24.393
و میگه،"هی! ما نیاز داریم که کمی این اطراف رو گرم کنیم"

00:09:24.393 --> 00:09:26.062
یا اگه هوا خیلی گرم بشه، ترموستات شما

00:09:26.062 --> 00:09:29.619
اعلام می کنه،"تهویه هوا رو روشن کن. ما را خنک کن."

00:09:29.619 --> 00:09:33.416
این دقیقاً نحوه عملکرد تیروئید در بدن شماست.

00:09:33.416 --> 00:09:36.116
تیروئید شما سعی می کنه که یک دمای مطلوبی را

00:09:36.116 --> 00:09:37.144
برای بدن شما حفظ کند.

00:09:37.144 --> 00:09:39.626
اگه خیلی سرد بشه، تیروئید شما میگه،"هی، ما نیاز داریم که گرم بشیم."

00:09:39.626 --> 00:09:42.814
اگر خیلی گرم بشه، تیرویید شما را خنک می کنه.

00:09:42.814 --> 00:09:47.220
ولی اگه تیروئید درست کار نکنه، چه اتفاقی می افته؟

00:09:47.220 --> 00:09:49.587
وقتی که درست کار نکنه، اون وقت خودش رو

00:09:49.587 --> 00:09:50.773
در دمای بدنتان نشون میده،

00:09:50.773 --> 00:09:53.428
دمای بدن خیلی کمتر از نرمال میشه یا خیلی بیشتر.

00:09:53.428 --> 00:09:54.698
و بنابراین با جمع آوری این داده ها

00:09:54.698 --> 00:09:57.685
شما می تونید اطلاعاتی درباره تیروئیدتون به دست بیارین.

NOTE Paragraph

00:09:57.685 --> 00:10:01.249
حالا، چی میشه، اگه شما مشکل تیروئید داشته باشید و بروید پیش دکتر،

00:10:01.249 --> 00:10:03.682
دکتر شما حتماً مقدار

00:10:03.682 --> 00:10:06.620
هورمون محرک تیروئید را در خونتان آزمایش می کنه.

00:10:06.620 --> 00:10:10.803
خب، ولی مشکل اون آزمایش اینه که

00:10:10.803 --> 00:10:13.568
به شما نمیگه که اون هورمون چقدر در بدن شما فعال است.

00:10:13.568 --> 00:10:15.617
بنابراین ممکنه که شما یک عالمه هورمون موجود داشته باشید،

00:10:15.617 --> 00:10:17.365
ولی فعالانه کار نکنند تا دمای بدن شما

00:10:17.365 --> 00:10:18.613
را تنظیم کنند.

00:10:18.613 --> 00:10:20.362
پس با جمع آوری دمای بدنتان در هر روز،

00:10:20.362 --> 00:10:23.982
شما اطلاعاتی درباره شرایط تیروئیدتون کسب می کنید.

00:10:23.982 --> 00:10:26.463
پس، چی میشه اگر شما نخواهید دمای بدنتان را هر روز اندازه بگیرید؟

00:10:26.463 --> 00:10:28.021
من بهتون توصیه می کنم که این کار رو بکنید،

00:10:28.021 --> 00:10:29.876
ولی یک عالمه چیز دیگه هست که میشه اندازه گرفت.

00:10:29.876 --> 00:10:32.681
شما می تونید فشار خونتون رو اندازه بگیرید، می تونید وزنتان را اندازه بگیرید ---

00:10:32.681 --> 00:10:34.271
آره، کیه که بخواهد

00:10:34.271 --> 00:10:37.808
هر روز وزنش را اندازه بگیره؟ (خنده حضار)

NOTE Paragraph

00:10:37.808 --> 00:10:42.599
اوایل ازدواجمون، دونالد آبریزش بینی داشت

00:10:42.599 --> 00:10:45.719
و حجم زیادی دارو مصرف کرده بود

00:10:45.719 --> 00:10:49.718
تا از دست آبریزش بینی اش خلاص بشه، ولی بی فایده.

00:10:49.718 --> 00:10:53.957
و بالاخره، یه شبی اومد و منو بیدار کرد و گفت،

00:10:53.957 --> 00:10:57.764
"عسلم، من نمی تونم از دماغم نفس بکشم."

00:10:57.764 --> 00:11:02.582
و من برگشم، نگاهش کردم و گفتم، "خب، می تونی از دهنت نفس بکشی؟"

00:11:02.582 --> 00:11:04.060
(خنده حضار)

00:11:04.060 --> 00:11:11.140
اون گفت: "بله، ولی نمی تونم از دماغم نفس بکشم!"

00:11:11.140 --> 00:11:14.160
بعد مثل یک زن خوب، من او را

00:11:14.160 --> 00:11:15.995
به یک مرکز اورژانس رساندم

00:11:15.995 --> 00:11:18.427
ساعت ۲ صبح.

00:11:18.427 --> 00:11:21.897
و در تمام مدتی که رانندگی می کردم به این فکر می کردم که،

00:11:21.897 --> 00:11:24.746
تو الان نمی تونی این طوری بمیری.

00:11:24.746 --> 00:11:26.916
ما تازه ازدواج کردیم،

00:11:26.916 --> 00:11:31.374
مردم فکر می کنند که من تو رو کشتم! (خنده حضار)

00:11:31.374 --> 00:11:35.047
و بعد، ما به اورژانس رسیدیم، و پرستار ما را معاینه کرد،

00:11:35.047 --> 00:11:37.668
و اون نمی تونست از دماغش نفس بکشه و

00:11:37.668 --> 00:11:39.751
پرستار ما را برد اون پشت و دکتر گفت:

00:11:39.751 --> 00:11:42.940
"مشکل چیه؟" و دونالد گفت: "نمی تونم از دماغم نفس بکشم."

00:11:42.940 --> 00:11:44.989
و دکتر پرسید،"نمی تونی از دماغت نفس بکشی؟"

00:11:44.989 --> 00:11:50.866
نه، ولی اون می تونه از دهنش نفس بکشه. (خنده حضار)

00:11:50.866 --> 00:11:53.508
او یک قدم به عقب برداشت و به دوتای ما نگاهی انداخت

00:11:53.508 --> 00:11:57.374
و گفت: "آقا، من فکر کنم که می دونم مشکل چیه.

00:11:57.374 --> 00:11:58.810
شما دارید دچار حمله قلبی می شوید.

00:11:58.810 --> 00:12:00.861
من میرم بگم که یک EKG و CAT اسکن

00:12:00.861 --> 00:12:04.203
خیلی فوری برای شما انجام بشه."

00:12:04.203 --> 00:12:05.831
و ما فکر می کردیم،

00:12:05.831 --> 00:12:08.771
نه، نه، نه. این یه حمله قلبی نیست، اون می تونه نفس بکشه،

00:12:08.771 --> 00:12:13.768
فقط از دهنش البته. نه، نه، نه، نه، نه.

00:12:13.768 --> 00:12:16.031
و ما با این دکتر عقب و جلو شدیم

00:12:16.031 --> 00:12:18.509
چون ما فکر می کردیم که تشخیص اشتباه است،

00:12:18.509 --> 00:12:22.461
و اون این شکلی بود،"نه واقعاً، همه چیز خوبه، آرامشتون رو حفظ کنید."

00:12:22.461 --> 00:12:26.380
و من فکر می کردم، چطوری میشه خونسرد بود؟ ولی من فکر نمی کنم که اون حمله قلبی داشته باشه.

00:12:26.380 --> 00:12:29.621
و خوشبختانه برای ما، این دکتر در انتهای شیفت اون روزش بود.

00:12:29.621 --> 00:12:32.536
پس این دکتر جدیده اومد و ما را دید که آشکارا

00:12:32.536 --> 00:12:35.537
بیچاره بودیم، با یک شوهری که نمی تونه نفس بکشه

00:12:35.537 --> 00:12:38.639
البته از دماغش. (خنده حضار)

00:12:38.639 --> 00:12:41.425
و اون شروع می کنه از ما سئوال پرسیدن.

00:12:41.425 --> 00:12:46.305
میگه، "خب، شما دو تا ورزش می کنید؟"

00:12:46.305 --> 00:12:53.378
ما دوچرخه سواری می کنیم، ما می رویم باشگاه، گاهی.

00:12:53.378 --> 00:12:55.031
(خنده حضار)

00:12:55.031 --> 00:12:57.896
ما قدم می زنیم.

00:12:57.896 --> 00:13:00.559
و اون میگه،"درست قبل از این که بیایید اینجا چی کار می کردید؟"

00:13:00.559 --> 00:13:03.271
من فکر کردم، من که خوابیده بودم، صادقانه.

00:13:03.271 --> 00:13:06.102
ولی خب، دونالد دقیقاً داشت چی کار می کرد قبلش؟

00:13:06.102 --> 00:13:09.650
خب دونالد داشت اون حجم زیاد داروهایش را می خورد.

00:13:09.650 --> 00:13:12.612
او لیست کرد، "من این ضد حساسیت را مصرف کردم و بعد این اسپری بینی را زدم"،

00:13:12.612 --> 00:13:14.607
و یک هو یک چراغی در ذهن دکتر روشن شد و میگه،

00:13:14.615 --> 00:13:18.242
"اوه! شما نباید هیچ وقت این دکونژستان رو با اون اسپری بینی با هم مصرف کنی.

00:13:18.242 --> 00:13:21.059
باعث میشه نتونی نفس بکشی. اینجا، این یکی رو به جایش بخور."

00:13:21.059 --> 00:13:23.325
اون برای ما نسخه نوشت.

00:13:23.325 --> 00:13:25.315
ما به همدیگه نگاه کردیم و من به دکتر نگاه کردم،

00:13:25.315 --> 00:13:27.541
و گفتم، "چرا این طور به نظر میاد که انگار شما

00:13:27.541 --> 00:13:29.952
قادر بودید که دقیقاً مشکل اون رو تشخیص بدین،

00:13:29.952 --> 00:13:32.168
ولی دکتر قبلی از ما خواست که یک

00:13:32.168 --> 00:13:34.674
EKG و CAT اسکن انجام بدیم؟"

00:13:34.674 --> 00:13:37.281
و اون نگاهی به ما می کنه و میگه،

00:13:37.281 --> 00:13:41.499
"خب، وقتی یک مرد ۱۶۰ کیلویی وارد بخش اورژانس میشه و میگه که نمی تونه نفس بکشه،

00:13:41.499 --> 00:13:43.263
شما فرض می کنید که اون حمله قبلی داره، اقدام می کنید

00:13:43.263 --> 00:13:47.212
و سئوالاتون را بعدا می پرسید."

00:13:47.212 --> 00:13:52.932
امروزه، دکترهای بخش اورژانس تعلیم می بینند که سریع تصمیم بگیرن،

00:13:52.932 --> 00:13:55.023
ولی نه همیشه خیلی دقیق.

00:13:55.023 --> 00:13:56.572
و بنابراین اگر ما یک سری اطلاعات

00:13:56.572 --> 00:13:58.966
درباره سلامت قلبمان داشتیم که با اون به اشتراک بگذاریم،

00:13:58.966 --> 00:14:02.741
احتمالاً بار اول یک تشخیص بهتری به دست می آوردیم.

NOTE Paragraph

00:14:02.741 --> 00:14:04.973
ازتون می خوام نمودار بعدی را در نظر بگیرید،

00:14:04.973 --> 00:14:06.927
از اندازه گیری فشار خون سیستولی (حداکثر که مقدار نرمال آن ۱۲ است)

00:14:06.927 --> 00:14:10.999
از اکتبر ۲۰۱۰ تا جولای ۲۰۱۲

00:14:10.999 --> 00:14:12.692
مشاهده می کنید که این اندازه گیری ها شروع میشن

00:14:12.692 --> 00:14:16.360
در محدوده پیش از فشار خون بالا/ فشار خون بالا،

00:14:16.360 --> 00:14:18.946
ولی با گذشت حدود یک سال و نیم

00:14:18.946 --> 00:14:21.591
این اعداد به محدوده نرمال وارد شدن.

00:14:21.591 --> 00:14:25.700
این ضربان قلب یک نوجوان سالم ۱۶ ساله است.

00:14:25.700 --> 00:14:29.731
این داده ها به شما چی میگن؟

00:14:29.731 --> 00:14:32.612
آشکارا این داده ها مال یه نفره

00:14:32.612 --> 00:14:35.285
که تحول عظیمی ایجاد کرده،

00:14:35.285 --> 00:14:40.443
و خوشبختانه برای ما،اون نفراتفاقاً امروز اینجاست.

00:14:40.443 --> 00:14:44.697
پس اون آقای ۱۶۰ کیلویی که با من وارد اتاق اورژانس شد

00:14:44.697 --> 00:14:47.669
حالا خیلی جذاب تر و سالم تر است

00:14:47.669 --> 00:14:54.357
به عنوان یک مرد ۱۰۰ کیلویی که این نمودار فشار خونش است.

00:14:54.357 --> 00:14:57.818
بنابراین با گذشت یک سال و نیم

00:14:57.818 --> 00:14:59.387
وضع خوراک دونالد تغییر کرد

00:14:59.387 --> 00:15:01.378
و فرآیند ورزش کردن ما تغییر کرد،

00:15:01.378 --> 00:15:04.168
و ضربان قلبش به اونا جواب داد،

00:15:04.168 --> 00:15:05.670
فشار خونش به اون تغییر جواب داد

00:15:05.670 --> 00:15:07.969
که اون در بدنش ایجاد کرده بود.

NOTE Paragraph

00:15:07.969 --> 00:15:09.947
بنابراین پیغام با-خودت-به-خونه-ببر امروز چیه

00:15:09.947 --> 00:15:13.661
که می خواهم شما را امروز با اون تنها بگذارم؟

00:15:13.661 --> 00:15:18.035
با تملک پیدا کردن بر داده های بدن تان، شبیه کاری که ما کردیم،

00:15:18.035 --> 00:15:21.982
فقط با همین اندازه گیری های روزانه درباره خودتون،

00:15:21.982 --> 00:15:24.491
شما خبره ی بدنتان خواهید شد.

00:15:24.491 --> 00:15:26.493
شما فرمانده خواهید شد.

00:15:26.493 --> 00:15:28.916
خیلی سخت نیست انجامش.

00:15:28.916 --> 00:15:30.836
نیازی نیست که دکترای آمار داشته باشید

00:15:30.836 --> 00:15:32.168
که خبره ی داده های خودتون بشین.

00:15:32.168 --> 00:15:33.609
نیازی نیست که درجه پزشکی داشته باشید

00:15:33.609 --> 00:15:35.735
که خبره ی داده های خودتون بشین.

00:15:35.735 --> 00:15:39.154
پزشکان، خبره ی همه مردم هستند،

00:15:39.154 --> 00:15:41.432
ولی شما خبره ی خودتون هستید.

00:15:41.432 --> 00:15:43.342
و بعدش وقتی دوتا از شما به هم می رسید،

00:15:43.342 --> 00:15:45.312
وقتی دو تا حرفه ای به هم می رسن،

00:15:45.312 --> 00:15:48.107
شما دو تا می تونید بهتر تصمیم بگیرید

00:15:48.107 --> 00:15:50.107
نسبت به وقتی که فقط دکتر تصمیم می گیره.

00:15:50.107 --> 00:15:53.874
حالا که به قدرت اطلاعاتی پی بردید

00:15:53.874 --> 00:15:55.745
که می تونید از جمع آوری داده های شخصی به دست بیارید،

00:15:55.745 --> 00:15:59.414
ازتون می خوام که بایستید و دست راستتون رو بالا ببرید.

00:15:59.414 --> 00:16:01.973
(خنده حضار)

00:16:01.973 --> 00:16:04.093
بله، بیاریدش بالا.

00:16:06.771 --> 00:16:13.679
من شما را به چالش تملک داده های خودتون دعوت می کنم.

00:16:13.679 --> 00:16:17.241
و امروز، اینجا من به شما اعطا می کنم

00:16:17.241 --> 00:16:21.586
یک مدرک آمار ابتدایی TEDx

00:16:21.586 --> 00:16:26.030
با تمرکز بر تحلیل داده های وابسته به زمان

00:16:26.030 --> 00:16:29.743
با همه حقوق و امتیازات تعریف شده برای آن.

00:16:29.743 --> 00:16:33.219
پس دفعه بعدی که در مطب دکترتون هستید،

00:16:33.219 --> 00:16:36.410
به عنوان یک آماردان تازه کار،

00:16:36.410 --> 00:16:38.920
پاسخ شما همیشه چی خواهد بود؟

00:16:38.920 --> 00:16:40.752
حضار: داده ها رو به من نشون بده! تالیتیا ویلیامز: صداتون رو نمی شنونم!

00:16:40.752 --> 00:16:42.520
حضار: داده ها رو به من نشون بده!

00:16:42.520 --> 00:16:43.828
تالیتیا: یه بار دیگه!

00:16:43.828 --> 00:16:45.367
حضار: داده ها رو به من نشون بده!

00:16:45.367 --> 00:16:46.549
تالیتیا: داده ها رو به من نشون بده.

00:16:46.549 --> 00:16:49.570
ممنونم.

00:16:49.570 --> 00:16:54.370
(تشویق حضار)