1 00:00:00,860 --> 00:00:03,739 در کودکی، همیشه عاشق اطلاعاتی بودم 2 00:00:03,739 --> 00:00:05,587 که می تونستم از داده ها به دست بیارم 3 00:00:05,587 --> 00:00:08,629 و داستانهایی که میشه با اعداد گفت. 4 00:00:08,629 --> 00:00:10,913 یادم میاد که در سن رشد، همیشه عصبانی می شدم که 5 00:00:10,913 --> 00:00:16,459 پدر و مادرم چطوری به کمک اعداد به من دروغ میگن. 6 00:00:16,459 --> 00:00:21,443 "تالیتیا، یک حرف رو که نباید صد دفعه بهت بگم." 7 00:00:21,443 --> 00:00:25,335 نه پدر، شما فقط ۱۷ بار اون حرف رو به من زدید 8 00:00:25,335 --> 00:00:28,497 و دوباره بگم که اون خطای من نبوده. (خنده حضار) 9 00:00:28,497 --> 00:00:31,661 فکر کنم یکی از دلایلی که دکترای آمار گرفتم، همین بوده. 10 00:00:31,661 --> 00:00:32,569 من همیشه می خواستم بدونم، 11 00:00:32,569 --> 00:00:35,755 مردم سعی دارن چی رو پشت اعداد قایم کنن؟ 12 00:00:35,755 --> 00:00:36,938 به عنوان یک آماردان، 13 00:00:36,938 --> 00:00:40,791 از مردم می خوام که به من داده ها رو نشون بدن 14 00:00:40,791 --> 00:00:43,126 تا بتونم خودم تصمیم بگیرم. 15 00:00:43,126 --> 00:00:46,175 من و دونالد بچه سوممون را باردار بودیم 16 00:00:46,175 --> 00:00:48,909 و در هفته ۴۱ و نیم به سر می بردیم، 17 00:00:48,909 --> 00:00:52,286 چیزی که بعضی از شما به عنوان تاخیر در زایمان ازش یاد می کنید. 18 00:00:52,286 --> 00:00:54,121 ما آماردان ها، بهش میگیم 19 00:00:54,121 --> 00:00:56,807 بودن در بازه ۹۵ درصدی اطمینان. 20 00:00:56,807 --> 00:00:58,673 (خنده حضار) 21 00:00:58,673 --> 00:01:00,951 و در این نقطه از فرآیند 22 00:01:00,951 --> 00:01:03,144 ما باید هر چند روز یکبار 23 00:01:03,144 --> 00:01:04,952 برای انجام تست تنش روی بچه می اومدیم، 24 00:01:04,952 --> 00:01:06,134 و این فقط معمول است، 25 00:01:06,134 --> 00:01:10,720 که تست می کنه آیا بچه هیچ نوع از تنش ناشی از ماندن در رحم مادر را حس می کنه یا نه. 26 00:01:10,720 --> 00:01:14,113 و به ندرت، حتی اگه نگیم هیچ وقت، توسط دکتر خودت معاینه میشی، 27 00:01:14,113 --> 00:01:17,280 معمولاً توسط هر کسی که اون روز شیفت کارش در بیمارستان باشه. 28 00:01:17,280 --> 00:01:20,026 برای همین ما تست را انجام دادیم و بعد از ۲۰ دقیقه 29 00:01:20,026 --> 00:01:23,524 دکتر بیرون آمد و گفت، 30 00:01:23,524 --> 00:01:29,079 "بچه شما تحت تنش است، نیاز داریم که روش القا دردهای زایمان را برای شما انجام بدهیم" 31 00:01:29,079 --> 00:01:33,698 حالا، به عنوان یک آماردان، جواب من چیه؟ 32 00:01:33,698 --> 00:01:37,370 داده ها رو به من نشان بده! 33 00:01:37,370 --> 00:01:40,072 بنابراین او پیش اومد تا بگه 34 00:01:40,072 --> 00:01:42,497 که ضربان قلب بچه از دقیقه ۱۸ از نظم خارج شده، 35 00:01:42,497 --> 00:01:44,468 ضربان قلب بچه تا اون موقع تو گستره نرمال بود 36 00:01:44,468 --> 00:01:47,421 و برای دو دقیقه در گستره ای بود که انگار 37 00:01:47,421 --> 00:01:51,131 گستره ضربان قلب من باشه و من گفتم، 38 00:01:51,131 --> 00:01:53,497 "آیا امکان داره که اون ضربان قلب من باشه؟ 39 00:01:53,497 --> 00:01:55,492 من کمی تکان خوردم، 40 00:01:55,492 --> 00:01:57,790 خیلی سخته که روی کمرت ثابت بمونی، 41 00:01:57,790 --> 00:02:00,308 برای ۲۰ دقیقه، وقتی ۴۱ هفته حامله ای. 42 00:02:00,308 --> 00:02:02,481 شاید کمی شیفت پیدا کرده باشه." 43 00:02:02,481 --> 00:02:07,457 او گفت، "خب، ما نمی خواهیم ریسک کنیم." 44 00:02:07,457 --> 00:02:08,717 من گفتم باشه. 45 00:02:08,717 --> 00:02:10,436 گفتم: "اگه من تو هفته ۳۶م بودم 46 00:02:10,436 --> 00:02:12,245 با همین داده ها، چی؟ 47 00:02:12,245 --> 00:02:16,124 آیا تصمیمتون این بود که از القا دردهای زایمانی استفاده بشه؟" 48 00:02:16,124 --> 00:02:19,692 "خب، نه، من منتظر می موندم تا حداقل 49 00:02:19,692 --> 00:02:21,702 ۳۸ هفته ات بشه،ولی تو الان تقریباً در هفته ۴۲ هستی، 50 00:02:21,702 --> 00:02:23,709 دلیلی نداره که بذاریم بچه اون تو بمونه، 51 00:02:23,709 --> 00:02:25,660 اجازه بدین بهتون اتاق بدیم." 52 00:02:25,660 --> 00:02:32,241 من گفتم، "خب، چرا یکبار دیگه اون تست رو انجام ندیم؟ 53 00:02:32,241 --> 00:02:33,962 ما می تونیم داده های بیشتری به دست بیاریم. 54 00:02:33,962 --> 00:02:36,373 من سعی می کنم که واقعاً برای ۲۰ دقیقه ثابت بمونم. 55 00:02:36,373 --> 00:02:39,056 می تونیم از اون دوتا میانگین بگیریم و ببینیم 56 00:02:39,056 --> 00:02:41,738 چه معنایی میده. (خنده حضار) 57 00:02:41,738 --> 00:02:45,385 و اون گفت، 58 00:02:45,385 --> 00:02:52,434 "خانوم، من فقط نمی خواهم که شما دچار سقط جنین بشین." 59 00:02:52,434 --> 00:02:55,566 حالا سه تا شده بودیم. 60 00:02:55,566 --> 00:02:56,720 و بعدش گفت، 61 00:02:56,720 --> 00:03:00,838 "احتمال سقط جنین برای شما وقتی که 62 00:03:00,838 --> 00:03:04,605 از تاریخ زایمانتان می گذره، دو برابر میشه. اجازه بدین بهتون یک اتاق بدیم." 63 00:03:04,605 --> 00:03:10,892 وای، حالا به عنوان یک آماردان، جواب من چیه؟ 64 00:03:10,892 --> 00:03:12,240 داده ها رو به من نشون بده! 65 00:03:12,240 --> 00:03:13,445 رفیق! تو داری درباره احتمال حرف می زنی، 66 00:03:13,445 --> 00:03:15,701 من همه ی روز احتمال حساب می کنم، همه چیز رو راجع به احتمالات بهم بگو. 67 00:03:15,701 --> 00:03:17,523 بیا راجع به احتمال حرف بزنیم. (خنده حضار) 68 00:03:17,523 --> 00:03:19,488 بیا راجع به احتمال حرف بزنیم. 69 00:03:19,488 --> 00:03:20,689 بنابراین من گفتم، "خب، عالیه. 70 00:03:20,689 --> 00:03:24,590 آیا من از محدوده احتمال ۳۰ درصد به احتمال ۶۰ درصد می رسم؟ 71 00:03:24,590 --> 00:03:27,141 الان ما کجای این محدوده سقط جنین قرار داریم؟ 72 00:03:27,141 --> 00:03:30,437 و اون گفت، "نه دقیقاً، ولی دو برابر میشه، 73 00:03:30,437 --> 00:03:35,419 و ما واقعاً می خواهیم چیزی که برای بچه بهتره انجام بشه." 74 00:03:35,419 --> 00:03:37,582 من ناامید نشده، یک زاویه دیگه را امتحان می کنم. 75 00:03:37,582 --> 00:03:43,089 گفتم، "خب، از بین ۱٫۰۰۰ خانم حامله که در پایان دوران حاملگی به سر می برند، 76 00:03:43,089 --> 00:03:45,616 چند نفر اونها دچار سقط جنین میشن 77 00:03:45,616 --> 00:03:47,411 درست قبل از تاریخ زایمانشان؟ 78 00:03:47,411 --> 00:03:50,259 و اون یه نگاهی به من انداخت و یه نگاهی به دونالد، 79 00:03:50,259 --> 00:03:54,962 و گفت، حدوداً یک نفر در هر ۱٫۰۰۰ تا. 80 00:03:54,962 --> 00:03:57,792 من گفتم، "باشه، پس بین اون ۱٫۰۰۰ خانم، چند نفر 81 00:03:57,792 --> 00:04:02,650 درست بعد از تاریخ زایمان پیش بینی شده، دچار سقط جنین میشن؟" 82 00:04:02,650 --> 00:04:06,222 "حدوداً دو نفر." (خنده حضار) 83 00:04:06,222 --> 00:04:08,266 گفتم،"خب پس شما دارین به من میگین که احتمال سقط در من 84 00:04:08,266 --> 00:04:12,213 از حدود یک دهم درصد 85 00:04:12,213 --> 00:04:16,459 به به دو دهم درصد رسیده است." 86 00:04:16,459 --> 00:04:18,757 باشه، پس دراین نقطه، داده ها اون قدر قانع کننده نیست 87 00:04:18,757 --> 00:04:20,385 که ما نیاز داریم که ازروش القای دردهای زایمانی استفاده بشه، 88 00:04:20,385 --> 00:04:22,334 و بنابراین ما پیش رفتیم تا یک بحثی داشته باشیم 89 00:04:22,334 --> 00:04:24,982 راجع به این که القا دردهای زایمانی چقدر به نرخ بالاتر 90 00:04:24,982 --> 00:04:28,973 عمل سزارین منجر میشه، و اگه اصلاً ممکن باشه ما دوست داریم که اون کار رو نکنیم. 91 00:04:28,973 --> 00:04:30,225 و بعدش من گفتم، 92 00:04:30,225 --> 00:04:33,105 "و من واقعاً فکر نمی کنم که تاریخ زایمانم دقیق باشه." 93 00:04:33,105 --> 00:04:35,705 (خنده حضار) 94 00:04:35,705 --> 00:04:38,445 و این واقعاً اون رو شوکه کرد 95 00:04:38,445 --> 00:04:40,095 و یک جورایی گیج شده به من نگاه کرد 96 00:04:40,095 --> 00:04:42,227 و من گفتم، "شاید شما این رو ندونید، 97 00:04:42,227 --> 00:04:43,808 ولی تاریخ زایمان در حاملگی ها این طور محاسبه می شوند 98 00:04:43,808 --> 00:04:46,346 که فرض شود قاعدگی شما ۲۸ روزه است، 99 00:04:46,346 --> 00:04:47,748 و دوره من متفاوت است-- 100 00:04:47,748 --> 00:04:51,295 بعضی وقتا ۲۷ روزه است و بعضی وقتا تا ۳۸ روز طول میکشه-- 101 00:04:51,295 --> 00:04:54,449 و من داده جمع آوری می کردم که بتونم این را ثابت کنم. 102 00:04:54,449 --> 00:04:58,233 (خنده حضار) 103 00:04:58,233 --> 00:05:04,070 و کارمون به اینجا ختم شد که اون روز بیمارستان رو ترک کردیم بدون استفاده از القا دردهای زایمانی. 104 00:05:04,070 --> 00:05:10,263 در واقع مجبور شدیم یک تعهد نامه رو امضا کنیم که اجازه بدن از بیمارستان خارج بشیم. 105 00:05:10,263 --> 00:05:13,951 و من توصیه نمی کنم که به حرف دکترتان گوش ندهید، 106 00:05:13,951 --> 00:05:15,869 چون حتی در مورد بچه اولمون، 107 00:05:15,869 --> 00:05:19,511 که ما در هفته ۳۸م از القا دردهای زایمانی استفاده کردیم؛ ترشحات دهانه رحم کم بود. 108 00:05:19,511 --> 00:05:21,969 من یک مداخله گر ضد پزشکی نیستم. 109 00:05:21,969 --> 00:05:24,833 ولی چرا ما مطمئن بودیم که اون روز باید بیمارستان رو ترک کنیم؟ 110 00:05:24,833 --> 00:05:28,483 خب، ما داده هایی داشتیم که داستان متفاوتی رو تعریف می کرد. 111 00:05:28,483 --> 00:05:33,491 ما برای ۶ سال داده جمع آوری کرده بودیم. 112 00:05:33,491 --> 00:05:35,789 من این داده های حرارتی را دارم، 113 00:05:35,789 --> 00:05:37,064 واونا قضیه متفاوتی رو میگن. 114 00:05:37,064 --> 00:05:44,477 در واقع، ما احتمالاً می تونیم تاریخ لقاح رو بسیار دقیق تشخیص بدهیم. 115 00:05:44,477 --> 00:05:46,379 بله، این داستانیه که تو می خواهی 116 00:05:46,379 --> 00:05:49,631 در جشن ازدواج بچه هایت بگی. (خنده حضار) 117 00:05:49,631 --> 00:05:53,324 طوری یادم می آید انگار که همین دیروز بود. 118 00:05:53,324 --> 00:05:55,965 دمای بدن من نزدیک ۳۶/۵ درجه بود 119 00:05:55,965 --> 00:06:00,119 و من به چشمان پدر تو خیره شده بودم. (خنده حضار) 120 00:06:00,119 --> 00:06:06,931 اوه، بله. بیست و دو سال دیگه، ما این داستان رو تعریف می کنیم. 121 00:06:06,931 --> 00:06:09,982 ولی ما مطمئن بودیم که باید بیمارستان را ترک کنیم چون ما داده ها را جمع آوری می کنیم. 122 00:06:09,984 --> 00:06:11,590 حالا، اون داده ها چطوری به نظر می رسن؟ 123 00:06:11,590 --> 00:06:14,427 اینجا یک نمودار استاندارد است 124 00:06:14,427 --> 00:06:17,729 از دمای بدن خانم ها هنگامی که صبح از خواب بیدار میشن 125 00:06:17,729 --> 00:06:19,246 در طی یک دوره قاعدگی. 126 00:06:19,246 --> 00:06:20,699 بنابراین از ابتدای یک دوره قاعدگی 127 00:06:20,699 --> 00:06:22,051 تا ابتدای دوره بعدی. 128 00:06:22,051 --> 00:06:24,872 مشاهده می کنید که دمای بدن تصادفی نیست. 129 00:06:24,872 --> 00:06:26,936 به طور آشکاری یک الگوی دمای پایین وجود داره 130 00:06:26,936 --> 00:06:28,935 در ابتدای دوره اش 131 00:06:28,935 --> 00:06:31,434 و بعد شما این پرش را مشاهده می کنید و بعد یک سری 132 00:06:31,434 --> 00:06:33,712 دماهای بالاتر در انتهای دوره اش. 133 00:06:33,712 --> 00:06:35,133 خب اینجا داره چه اتفاقی می افته؟ 134 00:06:35,133 --> 00:06:37,739 اون داده ها به شما چی میگن؟ 135 00:06:37,739 --> 00:06:40,438 خب، خانوما، در ابتدای دوره قاعدگی ما، 136 00:06:40,438 --> 00:06:43,780 هورمون استروژن غالب است و اون استروژنه که 137 00:06:43,780 --> 00:06:47,589 باعث میشه دمای بدن پایین بمونه. 138 00:06:47,589 --> 00:06:51,126 و در تخمگ گذاری،بدن شما یک تخمک آزاد می کنه 139 00:06:51,126 --> 00:06:56,141 و بعد هورمون پروژسترون غالب میشه، هورمون قبل از بارداری. 140 00:06:56,141 --> 00:06:58,493 و بنابراین بدن شما گرم میشه در انتظار 141 00:06:58,493 --> 00:07:02,279 لانه گزینی این تخمک کوچک بارور شده. 142 00:07:02,279 --> 00:07:05,011 و چرا دمای بدن می پرد بالا؟ 143 00:07:05,011 --> 00:07:08,687 خب، به پرنده ای فکر کنید که روی تخم هایش می نشیند. 144 00:07:08,687 --> 00:07:10,153 چرا روی اونها می نشیند؟ 145 00:07:10,153 --> 00:07:12,090 اون می خواهد که تخم ها رو گرم نگه داره، 146 00:07:12,090 --> 00:07:13,594 از اونها محافظت کنه و گرم نگهشون داره. 147 00:07:13,594 --> 00:07:15,865 خانوما، این دقیقاً چیزیه که هر ماه بدن ما انجام میده، 148 00:07:15,865 --> 00:07:17,956 دمای بدن ما در انتظار گرم نگه داشتن 149 00:07:17,956 --> 00:07:21,092 یک زندگی کوچک جدید، میره بالا. 150 00:07:21,092 --> 00:07:24,022 و اگر این اتفاق نیفته، شما حامله نیستید، 151 00:07:24,022 --> 00:07:28,564 هورمون استروژن دوباره غالب میشه و دوباره دوره از اول شروع میشه. 152 00:07:28,564 --> 00:07:30,511 ولی اگه شما حامله باشید، بعضی وقتا 153 00:07:30,511 --> 00:07:33,055 شما واقعاً یک شیفت دیگه در دمای بدنتان می بینید 154 00:07:33,055 --> 00:07:36,342 و برای نه ماه آینده دمای بدنتان بالا می ماند. 155 00:07:36,342 --> 00:07:39,667 به خاطر همینه که شما خانوم های باردار را می بینید که عرق می کنند و گرمشان است، 156 00:07:39,667 --> 00:07:43,045 چون دمای بدنشان رفته بالا. 157 00:07:43,045 --> 00:07:47,414 این نموداریه که ما سه یا چهار سال قبل داشتیم. 158 00:07:47,414 --> 00:07:49,434 ما خیلی درباره این نمودار هیجان زده بودیم. 159 00:07:49,434 --> 00:07:51,970 شما دمای پایین بدن را مشاهده می کنید 160 00:07:51,970 --> 00:07:55,012 و بعد یک شیفت برای حدود پنج روز، 161 00:07:55,012 --> 00:07:57,471 که زمانی هست که طول میکشه تا تخمک طی کنه 162 00:07:57,471 --> 00:07:59,918 و از لوله فالوپ بیاد پایین و لانه گزینی کنه، 163 00:07:59,918 --> 00:08:03,559 و بعد شما مشاهده می کنید که دما کمی بالا میره. 164 00:08:03,559 --> 00:08:06,772 و در واقع، ما اون شیفت دوم دمایی رو داشتیم، 165 00:08:06,772 --> 00:08:10,832 که با تست بارداری تایید شد و ما واقعاً باردار بودیم 166 00:08:10,832 --> 00:08:13,913 با اولین فرزندمون، خیلی هیجان انگیز بود. 167 00:08:13,913 --> 00:08:15,944 تا چند روز بعد 168 00:08:15,944 --> 00:08:20,885 که من لکه بینی داشتم و بعد متوجه یک خونریزی شدید شدم، 169 00:08:20,885 --> 00:08:25,244 و در واقع ما یک سقط جنین در مراحل اولیه داشتیم. 170 00:08:25,244 --> 00:08:29,114 اگر من دمای بدنم رو اندازه گیری نکرده بودم 171 00:08:29,114 --> 00:08:33,012 من در واقع فکر می کردم که دوره قاعدگی ام اون ماه عقب افتاده بوده، 172 00:08:33,012 --> 00:08:34,820 ولی ما واقعاً داده هایی داشتیم که نشون می داد 173 00:08:34,820 --> 00:08:37,447 که ما اون بچه رو از دست دادیم، 174 00:08:37,447 --> 00:08:39,280 و اگر چه اون داده نشان دهنده یک 175 00:08:39,280 --> 00:08:41,064 اتفاق ناخوشایند در زندگی ما بود، 176 00:08:41,064 --> 00:08:43,531 داده ای بود که ما تونستیم به دکترمون نشون بدیم. 177 00:08:43,531 --> 00:08:46,159 که اگر مشکل باروری بود یا یه چنین مسئله ای، 178 00:08:46,159 --> 00:08:47,414 من داده ای داشتم که نشون می داد: 179 00:08:47,414 --> 00:08:49,761 نگاه کنید، ما حامله شدیم، دمای من بالا رفت، 180 00:08:49,761 --> 00:08:51,445 ما یه جورایی این بچه رو از دست دادیم. 181 00:08:51,445 --> 00:08:54,805 چی کار می تونیم بکنیم که جلوی این مسئله رو بگیریم؟ 182 00:08:54,805 --> 00:08:58,326 و این فقط در مورد دمای بدن نیست 183 00:08:58,326 --> 00:09:01,067 و فقط درباره باروری نیست، 184 00:09:01,067 --> 00:09:04,955 ما از داده های بدن استفاده می کنیم که خیلی چیزها رو به ما میگن. 185 00:09:04,955 --> 00:09:08,785 به عنوان مثال، می دونستین که اندازه گیری دمای بدن، می تونه خیلی چیزا 186 00:09:08,785 --> 00:09:10,924 رو درباره شرایط تیروئید بهتون بگه؟ 187 00:09:10,924 --> 00:09:14,939 خب، تیروئید خیلی شبیه ترموستات خونه تون کار می کنه. 188 00:09:14,939 --> 00:09:17,157 یک دمای دلخواه وجود داره که شما در خونه تون می خواهید داشته باشید؛ 189 00:09:17,157 --> 00:09:18,681 پس ترموستات رو تنظیم می کنید. 190 00:09:18,681 --> 00:09:21,175 وقتی که دمای خونه خیلی سرد است، ترموستات خونه تحریک میشه 191 00:09:21,175 --> 00:09:24,393 و میگه،"هی! ما نیاز داریم که کمی این اطراف رو گرم کنیم" 192 00:09:24,393 --> 00:09:26,062 یا اگه هوا خیلی گرم بشه، ترموستات شما 193 00:09:26,062 --> 00:09:29,619 اعلام می کنه،"تهویه هوا رو روشن کن. ما را خنک کن." 194 00:09:29,619 --> 00:09:33,416 این دقیقاً نحوه عملکرد تیروئید در بدن شماست. 195 00:09:33,416 --> 00:09:36,116 تیروئید شما سعی می کنه که یک دمای مطلوبی را 196 00:09:36,116 --> 00:09:37,144 برای بدن شما حفظ کند. 197 00:09:37,144 --> 00:09:39,626 اگه خیلی سرد بشه، تیروئید شما میگه،"هی، ما نیاز داریم که گرم بشیم." 198 00:09:39,626 --> 00:09:42,814 اگر خیلی گرم بشه، تیرویید شما را خنک می کنه. 199 00:09:42,814 --> 00:09:47,220 ولی اگه تیروئید درست کار نکنه، چه اتفاقی می افته؟ 200 00:09:47,220 --> 00:09:49,587 وقتی که درست کار نکنه، اون وقت خودش رو 201 00:09:49,587 --> 00:09:50,773 در دمای بدنتان نشون میده، 202 00:09:50,773 --> 00:09:53,428 دمای بدن خیلی کمتر از نرمال میشه یا خیلی بیشتر. 203 00:09:53,428 --> 00:09:54,698 و بنابراین با جمع آوری این داده ها 204 00:09:54,698 --> 00:09:57,685 شما می تونید اطلاعاتی درباره تیروئیدتون به دست بیارین. 205 00:09:57,685 --> 00:10:01,249 حالا، چی میشه، اگه شما مشکل تیروئید داشته باشید و بروید پیش دکتر، 206 00:10:01,249 --> 00:10:03,682 دکتر شما حتماً مقدار 207 00:10:03,682 --> 00:10:06,620 هورمون محرک تیروئید را در خونتان آزمایش می کنه. 208 00:10:06,620 --> 00:10:10,803 خب، ولی مشکل اون آزمایش اینه که 209 00:10:10,803 --> 00:10:13,568 به شما نمیگه که اون هورمون چقدر در بدن شما فعال است. 210 00:10:13,568 --> 00:10:15,617 بنابراین ممکنه که شما یک عالمه هورمون موجود داشته باشید، 211 00:10:15,617 --> 00:10:17,365 ولی فعالانه کار نکنند تا دمای بدن شما 212 00:10:17,365 --> 00:10:18,613 را تنظیم کنند. 213 00:10:18,613 --> 00:10:20,362 پس با جمع آوری دمای بدنتان در هر روز، 214 00:10:20,362 --> 00:10:23,982 شما اطلاعاتی درباره شرایط تیروئیدتون کسب می کنید. 215 00:10:23,982 --> 00:10:26,463 پس، چی میشه اگر شما نخواهید دمای بدنتان را هر روز اندازه بگیرید؟ 216 00:10:26,463 --> 00:10:28,021 من بهتون توصیه می کنم که این کار رو بکنید، 217 00:10:28,021 --> 00:10:29,876 ولی یک عالمه چیز دیگه هست که میشه اندازه گرفت. 218 00:10:29,876 --> 00:10:32,681 شما می تونید فشار خونتون رو اندازه بگیرید، می تونید وزنتان را اندازه بگیرید --- 219 00:10:32,681 --> 00:10:34,271 آره، کیه که بخواهد 220 00:10:34,271 --> 00:10:37,808 هر روز وزنش را اندازه بگیره؟ (خنده حضار) 221 00:10:37,808 --> 00:10:42,599 اوایل ازدواجمون، دونالد آبریزش بینی داشت 222 00:10:42,599 --> 00:10:45,719 و حجم زیادی دارو مصرف کرده بود 223 00:10:45,719 --> 00:10:49,718 تا از دست آبریزش بینی اش خلاص بشه، ولی بی فایده. 224 00:10:49,718 --> 00:10:53,957 و بالاخره، یه شبی اومد و منو بیدار کرد و گفت، 225 00:10:53,957 --> 00:10:57,764 "عسلم، من نمی تونم از دماغم نفس بکشم." 226 00:10:57,764 --> 00:11:02,582 و من برگشم، نگاهش کردم و گفتم، "خب، می تونی از دهنت نفس بکشی؟" 227 00:11:02,582 --> 00:11:04,060 (خنده حضار) 228 00:11:04,060 --> 00:11:11,140 اون گفت: "بله، ولی نمی تونم از دماغم نفس بکشم!" 229 00:11:11,140 --> 00:11:14,160 بعد مثل یک زن خوب، من او را 230 00:11:14,160 --> 00:11:15,995 به یک مرکز اورژانس رساندم 231 00:11:15,995 --> 00:11:18,427 ساعت ۲ صبح. 232 00:11:18,427 --> 00:11:21,897 و در تمام مدتی که رانندگی می کردم به این فکر می کردم که، 233 00:11:21,897 --> 00:11:24,746 تو الان نمی تونی این طوری بمیری. 234 00:11:24,746 --> 00:11:26,916 ما تازه ازدواج کردیم، 235 00:11:26,916 --> 00:11:31,374 مردم فکر می کنند که من تو رو کشتم! (خنده حضار) 236 00:11:31,374 --> 00:11:35,047 و بعد، ما به اورژانس رسیدیم، و پرستار ما را معاینه کرد، 237 00:11:35,047 --> 00:11:37,668 و اون نمی تونست از دماغش نفس بکشه و 238 00:11:37,668 --> 00:11:39,751 پرستار ما را برد اون پشت و دکتر گفت: 239 00:11:39,751 --> 00:11:42,940 "مشکل چیه؟" و دونالد گفت: "نمی تونم از دماغم نفس بکشم." 240 00:11:42,940 --> 00:11:44,989 و دکتر پرسید،"نمی تونی از دماغت نفس بکشی؟" 241 00:11:44,989 --> 00:11:50,866 نه، ولی اون می تونه از دهنش نفس بکشه. (خنده حضار) 242 00:11:50,866 --> 00:11:53,508 او یک قدم به عقب برداشت و به دوتای ما نگاهی انداخت 243 00:11:53,508 --> 00:11:57,374 و گفت: "آقا، من فکر کنم که می دونم مشکل چیه. 244 00:11:57,374 --> 00:11:58,810 شما دارید دچار حمله قلبی می شوید. 245 00:11:58,810 --> 00:12:00,861 من میرم بگم که یک EKG و CAT اسکن 246 00:12:00,861 --> 00:12:04,203 خیلی فوری برای شما انجام بشه." 247 00:12:04,203 --> 00:12:05,831 و ما فکر می کردیم، 248 00:12:05,831 --> 00:12:08,771 نه، نه، نه. این یه حمله قلبی نیست، اون می تونه نفس بکشه، 249 00:12:08,771 --> 00:12:13,768 فقط از دهنش البته. نه، نه، نه، نه، نه. 250 00:12:13,768 --> 00:12:16,031 و ما با این دکتر عقب و جلو شدیم 251 00:12:16,031 --> 00:12:18,509 چون ما فکر می کردیم که تشخیص اشتباه است، 252 00:12:18,509 --> 00:12:22,461 و اون این شکلی بود،"نه واقعاً، همه چیز خوبه، آرامشتون رو حفظ کنید." 253 00:12:22,461 --> 00:12:26,380 و من فکر می کردم، چطوری میشه خونسرد بود؟ ولی من فکر نمی کنم که اون حمله قلبی داشته باشه. 254 00:12:26,380 --> 00:12:29,621 و خوشبختانه برای ما، این دکتر در انتهای شیفت اون روزش بود. 255 00:12:29,621 --> 00:12:32,536 پس این دکتر جدیده اومد و ما را دید که آشکارا 256 00:12:32,536 --> 00:12:35,537 بیچاره بودیم، با یک شوهری که نمی تونه نفس بکشه 257 00:12:35,537 --> 00:12:38,639 البته از دماغش. (خنده حضار) 258 00:12:38,639 --> 00:12:41,425 و اون شروع می کنه از ما سئوال پرسیدن. 259 00:12:41,425 --> 00:12:46,305 میگه، "خب، شما دو تا ورزش می کنید؟" 260 00:12:46,305 --> 00:12:53,378 ما دوچرخه سواری می کنیم، ما می رویم باشگاه، گاهی. 261 00:12:53,378 --> 00:12:55,031 (خنده حضار) 262 00:12:55,031 --> 00:12:57,896 ما قدم می زنیم. 263 00:12:57,896 --> 00:13:00,559 و اون میگه،"درست قبل از این که بیایید اینجا چی کار می کردید؟" 264 00:13:00,559 --> 00:13:03,271 من فکر کردم، من که خوابیده بودم، صادقانه. 265 00:13:03,271 --> 00:13:06,102 ولی خب، دونالد دقیقاً داشت چی کار می کرد قبلش؟ 266 00:13:06,102 --> 00:13:09,650 خب دونالد داشت اون حجم زیاد داروهایش را می خورد. 267 00:13:09,650 --> 00:13:12,612 او لیست کرد، "من این ضد حساسیت را مصرف کردم و بعد این اسپری بینی را زدم"، 268 00:13:12,612 --> 00:13:14,607 و یک هو یک چراغی در ذهن دکتر روشن شد و میگه، 269 00:13:14,615 --> 00:13:18,242 "اوه! شما نباید هیچ وقت این دکونژستان رو با اون اسپری بینی با هم مصرف کنی. 270 00:13:18,242 --> 00:13:21,059 باعث میشه نتونی نفس بکشی. اینجا، این یکی رو به جایش بخور." 271 00:13:21,059 --> 00:13:23,325 اون برای ما نسخه نوشت. 272 00:13:23,325 --> 00:13:25,315 ما به همدیگه نگاه کردیم و من به دکتر نگاه کردم، 273 00:13:25,315 --> 00:13:27,541 و گفتم، "چرا این طور به نظر میاد که انگار شما 274 00:13:27,541 --> 00:13:29,952 قادر بودید که دقیقاً مشکل اون رو تشخیص بدین، 275 00:13:29,952 --> 00:13:32,168 ولی دکتر قبلی از ما خواست که یک 276 00:13:32,168 --> 00:13:34,674 EKG و CAT اسکن انجام بدیم؟" 277 00:13:34,674 --> 00:13:37,281 و اون نگاهی به ما می کنه و میگه، 278 00:13:37,281 --> 00:13:41,499 "خب، وقتی یک مرد ۱۶۰ کیلویی وارد بخش اورژانس میشه و میگه که نمی تونه نفس بکشه، 279 00:13:41,499 --> 00:13:43,263 شما فرض می کنید که اون حمله قبلی داره، اقدام می کنید 280 00:13:43,263 --> 00:13:47,212 و سئوالاتون را بعدا می پرسید." 281 00:13:47,212 --> 00:13:52,932 امروزه، دکترهای بخش اورژانس تعلیم می بینند که سریع تصمیم بگیرن، 282 00:13:52,932 --> 00:13:55,023 ولی نه همیشه خیلی دقیق. 283 00:13:55,023 --> 00:13:56,572 و بنابراین اگر ما یک سری اطلاعات 284 00:13:56,572 --> 00:13:58,966 درباره سلامت قلبمان داشتیم که با اون به اشتراک بگذاریم، 285 00:13:58,966 --> 00:14:02,741 احتمالاً بار اول یک تشخیص بهتری به دست می آوردیم. 286 00:14:02,741 --> 00:14:04,973 ازتون می خوام نمودار بعدی را در نظر بگیرید، 287 00:14:04,973 --> 00:14:06,927 از اندازه گیری فشار خون سیستولی (حداکثر که مقدار نرمال آن ۱۲ است) 288 00:14:06,927 --> 00:14:10,999 از اکتبر ۲۰۱۰ تا جولای ۲۰۱۲ 289 00:14:10,999 --> 00:14:12,692 مشاهده می کنید که این اندازه گیری ها شروع میشن 290 00:14:12,692 --> 00:14:16,360 در محدوده پیش از فشار خون بالا/ فشار خون بالا، 291 00:14:16,360 --> 00:14:18,946 ولی با گذشت حدود یک سال و نیم 292 00:14:18,946 --> 00:14:21,591 این اعداد به محدوده نرمال وارد شدن. 293 00:14:21,591 --> 00:14:25,700 این ضربان قلب یک نوجوان سالم ۱۶ ساله است. 294 00:14:25,700 --> 00:14:29,731 این داده ها به شما چی میگن؟ 295 00:14:29,731 --> 00:14:32,612 آشکارا این داده ها مال یه نفره 296 00:14:32,612 --> 00:14:35,285 که تحول عظیمی ایجاد کرده، 297 00:14:35,285 --> 00:14:40,443 و خوشبختانه برای ما،اون نفراتفاقاً امروز اینجاست. 298 00:14:40,443 --> 00:14:44,697 پس اون آقای ۱۶۰ کیلویی که با من وارد اتاق اورژانس شد 299 00:14:44,697 --> 00:14:47,669 حالا خیلی جذاب تر و سالم تر است 300 00:14:47,669 --> 00:14:54,357 به عنوان یک مرد ۱۰۰ کیلویی که این نمودار فشار خونش است. 301 00:14:54,357 --> 00:14:57,818 بنابراین با گذشت یک سال و نیم 302 00:14:57,818 --> 00:14:59,387 وضع خوراک دونالد تغییر کرد 303 00:14:59,387 --> 00:15:01,378 و فرآیند ورزش کردن ما تغییر کرد، 304 00:15:01,378 --> 00:15:04,168 و ضربان قلبش به اونا جواب داد، 305 00:15:04,168 --> 00:15:05,670 فشار خونش به اون تغییر جواب داد 306 00:15:05,670 --> 00:15:07,969 که اون در بدنش ایجاد کرده بود. 307 00:15:07,969 --> 00:15:09,947 بنابراین پیغام با-خودت-به-خونه-ببر امروز چیه 308 00:15:09,947 --> 00:15:13,661 که می خواهم شما را امروز با اون تنها بگذارم؟ 309 00:15:13,661 --> 00:15:18,035 با تملک پیدا کردن بر داده های بدن تان، شبیه کاری که ما کردیم، 310 00:15:18,035 --> 00:15:21,982 فقط با همین اندازه گیری های روزانه درباره خودتون، 311 00:15:21,982 --> 00:15:24,491 شما خبره ی بدنتان خواهید شد. 312 00:15:24,491 --> 00:15:26,493 شما فرمانده خواهید شد. 313 00:15:26,493 --> 00:15:28,916 خیلی سخت نیست انجامش. 314 00:15:28,916 --> 00:15:30,836 نیازی نیست که دکترای آمار داشته باشید 315 00:15:30,836 --> 00:15:32,168 که خبره ی داده های خودتون بشین. 316 00:15:32,168 --> 00:15:33,609 نیازی نیست که درجه پزشکی داشته باشید 317 00:15:33,609 --> 00:15:35,735 که خبره ی داده های خودتون بشین. 318 00:15:35,735 --> 00:15:39,154 پزشکان، خبره ی همه مردم هستند، 319 00:15:39,154 --> 00:15:41,432 ولی شما خبره ی خودتون هستید. 320 00:15:41,432 --> 00:15:43,342 و بعدش وقتی دوتا از شما به هم می رسید، 321 00:15:43,342 --> 00:15:45,312 وقتی دو تا حرفه ای به هم می رسن، 322 00:15:45,312 --> 00:15:48,107 شما دو تا می تونید بهتر تصمیم بگیرید 323 00:15:48,107 --> 00:15:50,107 نسبت به وقتی که فقط دکتر تصمیم می گیره. 324 00:15:50,107 --> 00:15:53,874 حالا که به قدرت اطلاعاتی پی بردید 325 00:15:53,874 --> 00:15:55,745 که می تونید از جمع آوری داده های شخصی به دست بیارید، 326 00:15:55,745 --> 00:15:59,414 ازتون می خوام که بایستید و دست راستتون رو بالا ببرید. 327 00:15:59,414 --> 00:16:01,973 (خنده حضار) 328 00:16:01,973 --> 00:16:04,093 بله، بیاریدش بالا. 329 00:16:06,771 --> 00:16:13,679 من شما را به چالش تملک داده های خودتون دعوت می کنم. 330 00:16:13,679 --> 00:16:17,241 و امروز، اینجا من به شما اعطا می کنم 331 00:16:17,241 --> 00:16:21,586 یک مدرک آمار ابتدایی TEDx 332 00:16:21,586 --> 00:16:26,030 با تمرکز بر تحلیل داده های وابسته به زمان 333 00:16:26,030 --> 00:16:29,743 با همه حقوق و امتیازات تعریف شده برای آن. 334 00:16:29,743 --> 00:16:33,219 پس دفعه بعدی که در مطب دکترتون هستید، 335 00:16:33,219 --> 00:16:36,410 به عنوان یک آماردان تازه کار، 336 00:16:36,410 --> 00:16:38,920 پاسخ شما همیشه چی خواهد بود؟ 337 00:16:38,920 --> 00:16:40,752 حضار: داده ها رو به من نشون بده! تالیتیا ویلیامز: صداتون رو نمی شنونم! 338 00:16:40,752 --> 00:16:42,520 حضار: داده ها رو به من نشون بده! 339 00:16:42,520 --> 00:16:43,828 تالیتیا: یه بار دیگه! 340 00:16:43,828 --> 00:16:45,367 حضار: داده ها رو به من نشون بده! 341 00:16:45,367 --> 00:16:46,549 تالیتیا: داده ها رو به من نشون بده. 342 00:16:46,549 --> 00:16:49,570 ممنونم. 343 00:16:49,570 --> 00:16:54,370 (تشویق حضار)