1 00:00:00,000 --> 00:00:04,000 خیلی مطمئن نیستم که آیا واقعا می خواهم 2 00:00:04,000 --> 00:00:08,000 ساعت 9 صبح یک طبل snare ببینم یا نه. 3 00:00:08,000 --> 00:00:12,000 اما به هر حال، عالیه که یک همچین تالار پری می بینم، 4 00:00:12,000 --> 00:00:14,000 و واقعاً باید تشکر کنم از Herbie Hancock 5 00:00:14,000 --> 00:00:18,000 و همکاراش به خاطر چنین ارائه فوق العاده ای. 6 00:00:18,000 --> 00:00:22,000 یکی از چیزای جالب، 7 00:00:22,000 --> 00:00:28,000 مسلماً، این ترکیب ایده های نو 8 00:00:28,000 --> 00:00:35,000 و تکنولوژی است، و مسلماً چیزی که او در مورد گوش دادن به جوان هایمان گفت. 9 00:00:35,000 --> 00:00:40,000 مشخصاً، شغل من همه اش در مورد گوش دادن است، 10 00:00:40,000 --> 00:00:46,000 و هدف من، واقعاً، این است که گوش دادن را به دنیا یاد بدهم. 11 00:00:46,000 --> 00:00:50,000 این تنها هدف واقعی زندگی منه. 12 00:00:50,000 --> 00:00:56,000 و به نظر نسبتاً ساده می آد، اما در واقغ کار خیلی، خیلی بزرگی است. 13 00:00:56,000 --> 00:01:02,000 چون که، می دونید، وقتی به یک قطعه موسیقی نگان می کنید - مثلاً، 14 00:01:02,000 --> 00:01:10,000 اگه من این کیف کوچکم را باز کنم - خوشبختانه اینجا... 15 00:01:10,000 --> 00:01:16,000 قطعه ای موسیقی داریم که روی صفحه پر از نقطه های کوچک سیاه است. 16 00:01:16,000 --> 00:01:24,000 و، می دونید، بازس می کنیم و من موسیقی را می خونم. 17 00:01:24,000 --> 00:01:29,000 خب من می تونم این را بخونم. 18 00:01:29,000 --> 00:01:33,000 دستورالعمل ها را انجام می دم، علامت های گام ها، شدت صداها 19 00:01:33,000 --> 00:01:38,000 دقیقاً همان کاری را که به من گفته انجام می دم. 20 00:01:38,000 --> 00:01:41,000 بنابراین، چون زمان کم داریم، 21 00:01:41,000 --> 00:01:50,000 اگر من برای شما یک یا دو خط اول را بنوازم. خیلی مشخص است. 22 00:01:50,000 --> 00:01:51,000 خیلی چیز سختی در مورد این قطعه وجود ندارد. 23 00:01:51,000 --> 00:01:55,000 اما اینجا به من می گه که قطعه موسیقی خیلی سریع هست. 24 00:01:55,000 --> 00:01:59,000 به من می گه که کی باید طبل بزنم. 25 00:01:59,000 --> 00:02:04,000 به من می گه که از کدام قسمت چوب طبل استفاده کنم 26 00:02:04,000 --> 00:02:06,000 به من می گه شدت صداها چه جوری است 27 00:02:06,000 --> 00:02:11,000 و اینم به من می گه که طبل بدون snare هست 28 00:02:11,000 --> 00:02:14,000 snare ها روشن اند، خاموش اند. 29 00:02:14,000 --> 00:02:23,000 بنابراین، اگر این قطعه موسیقی را ترجمه کنم، این ایده را داریم. 30 00:02:53,000 --> 00:02:59,000 بنابراین. شغل من احتمالاً حدود 5 سال طول خواهد کشید. 31 00:02:59,000 --> 00:03:07,000 اگرچه، به عنوان موسیقی دان باید کارهایی را که در مورد خود موسیقی نیست انجام دهم. 32 00:03:07,000 --> 00:03:13,000 هر چیزی که وقت نیست از معلم یاد بگیریم، 33 00:03:13,000 --> 00:03:16,000 یا حتی یک معلم در موردش حرف بزند. 34 00:03:16,000 --> 00:03:21,000 اما چیزهایی است که وقتی با سازتان نیستید متوجه می شوید 35 00:03:21,000 --> 00:03:26,000 که آن قدر جالب می شوند، و می خواهید کشف کنید 36 00:03:26,000 --> 00:03:30,000 از طریق این سطح خیلی کوچک طبل. 37 00:03:30,000 --> 00:03:36,000 اینطوری - ترجمه را تجربه می کنیم. حالا تفسیرش را تجربه می کنیم. 38 00:04:25,000 --> 00:04:33,000 حالا شغل من ممکن است بیشتر طول بکشد! 39 00:04:33,000 --> 00:04:38,000 اما یک جورایی، می دانید، مثل این است که من به شما نگاه می کنم و می ببینم 40 00:04:38,000 --> 00:04:41,000 که یک خانم جوان و شادابی هستید که یک تاپ صورتی پوشیده. 41 00:04:41,000 --> 00:04:45,000 می بینم که یک عروسک خرس را محکم گرفته اید، و غیره و غیره. 42 00:04:45,000 --> 00:04:50,000 پس یک ایده اولیه می گیرم که شما ممکن است چی ویژگی هایی داشته باشید، چه شکلی باشید، 43 00:04:50,000 --> 00:04:55,000 ممکن است چه شغلی داشته باشید، و غیره و غیره. 44 00:04:55,000 --> 00:05:01,000 البته، اون فقط، ایده اولیه ای هست که ممکن است به ذهن همه خطور کند 45 00:05:01,000 --> 00:05:04,000 وقتی که به کسی نگاه می کنیم. و سعی می کنیم تفسیر کنیم، 46 00:05:04,000 --> 00:05:06,000 اما در واقع به طرز باور نکردنی ای کم عمق است. 47 00:05:06,000 --> 00:05:09,000 به همین روش، به موسیقی فکر نگاه می کنم، یک ایده اولیه می گیرم، 48 00:05:09,000 --> 00:05:14,000 فکر می کنم به اینکه از نظر عملی چه چیزی ممکن است سخت باشد یا، چه کاری می خواهم بکنم. 49 00:05:14,000 --> 00:05:16,000 فقط حس اولیه اش. 50 00:05:16,000 --> 00:05:18,000 البته، اون کافی نیست. 51 00:05:18,000 --> 00:05:22,000 و فکر می کنم به چیزی که Herbie گفت - لطفاً گوش کنید، گوش کنید. 52 00:05:22,000 --> 00:05:26,000 اول از همه، باید به خودمان گوش دهیم. 53 00:05:26,000 --> 00:05:36,000 برای مثال، اگر من بنوازم، در حالی که چوب را در دست دارم - که در واقع هیچ وقت چوب را ول نمی کنم - 54 00:05:36,000 --> 00:05:40,000 شک نسبتاً زیادی را حس می کنید که از دستتان بالا می رود. 55 00:05:40,000 --> 00:05:42,000 و باورتان بشود یا نه - کاملأ احساس می کنید 56 00:05:42,000 --> 00:05:45,000 که از ساز و چوب جدا و غیروابسته هستید، 57 00:05:45,000 --> 00:05:51,000 با اینکه خیلی محکم چوب را در دست گرفتم. 58 00:05:51,000 --> 00:05:55,000 وقتی آن را محکم می گیرم، به طرز عجیبی بیشتر حس غیروابستگی می کنم. 59 00:05:55,000 --> 00:06:02,000 اگر فقط آن را در دستم شل تر بگیرم و اجازه بدم که دستم، کل دستم، بیشتر حالت یک سیستم حمایتی داشته باشد، 60 00:06:02,000 --> 00:06:11,000 ناگهان با تلاش کمتری، شدت صدا و پویایی بیشتری دارم. خیلی بیشتر. 61 00:06:11,000 --> 00:06:16,000 و بالاخره، حس می کنم با چوب و با طبل یکی هستم. 62 00:06:16,000 --> 00:06:18,000 و خیلی کار کمتری دارم انجام می دهم. 63 00:06:18,000 --> 00:06:21,000 پس همانطوری که با این ساز احتیاج به زمان دارم، 64 00:06:21,000 --> 00:06:27,000 با مردم هم احتیاج به زمان دارم تا بتوانم آن ها را تفسیر کنم. 65 00:06:27,000 --> 00:06:29,000 نه که فقط آن ها را ترجمه کنم، اما تفسیرشان کنم. 66 00:06:29,000 --> 00:06:37,000 مثلا، اگر، فقط چند میزان از یک قطعه موسیقی را بنوازم 67 00:06:37,000 --> 00:06:42,000 در حالی که به خودم به شکل یک تکنیسین نگاه می کنم - 68 00:06:42,000 --> 00:06:47,000 یعنی کسی که در مرحله اول یک نوازنده پرکاشن هست... 69 00:06:59,000 --> 00:07:03,000 و به همین ترتیب. اگر من به خودم به شکل یک موسیقی دان نگاه کنم... 70 00:07:25,000 --> 00:07:32,000 و به همین ترتیب. فرق خیلی کمی توش هست که ارزش دارد - 71 00:07:32,000 --> 00:07:34,000 که ما به آن فکر کنیم. 72 00:07:34,000 --> 00:07:37,000 و یادم است وقتی 12 سالم بود، 73 00:07:37,000 --> 00:07:43,000 شروع کردم به زدن تیمپانی و پرکاشن، و معلم من به من گفت، 74 00:07:43,000 --> 00:07:49,000 "خب، چطوری می خوایم این کار رو انجام بدیم؟ می دونی، موسیقی همش راجع به گوش دادنه." 75 00:07:49,000 --> 00:07:53,000 "آره، موافقم. خب حالا مشکل چیه؟" 76 00:07:53,000 --> 00:07:58,000 و اون گفت، "خب، چطوری می خوای این رو بشنوی؟ چطوری می خوای اون رو بشنوی؟" 77 00:07:58,000 --> 00:08:00,000 و من گفتم، "خب، تو چطوری گوش می دی؟" 78 00:08:00,000 --> 00:08:04,000 اون گفت، "خب، فکر می کنم از اینجا گوش می دم." 79 00:08:04,000 --> 00:08:09,000 و من گفتم، "خب، فکر کنم منم همین طورم - اما من از تو دستام هم می شنوم، 80 00:08:09,000 --> 00:08:16,000 از تو بازوهام، استخوان های گونه هام، جمجمه ام، شکمم، سینه ام، پاهایم و غیره." 81 00:08:16,000 --> 00:08:22,000 بنابراین درس هایمان را هر دفعه اینطوری شروع می کردیم که طبل ها را کوک می کردیم 82 00:08:22,000 --> 00:08:25,000 به خصوص، کتل درام [kettledrum]، یا تیمپانی - 83 00:08:25,000 --> 00:08:34,000 به یک صدای خیلی بم، پس یک چیزی... 84 00:08:34,000 --> 00:08:41,000 با همچین تفاوتی. بعد کم کم... کم کم... 85 00:08:41,000 --> 00:08:46,000 و شگفت انگیزه که وقتی بدنت رو رها می کنی، 86 00:08:46,000 --> 00:08:50,000 و دستت رو رها می کنی تا اجازه بدی اون نوسان وارد شه، 87 00:08:50,000 --> 00:08:54,000 در واقع، اون فرق خیلی خیلی کوچک... 88 00:08:54,000 --> 00:09:00,000 می تونه با کوچک ترین قسمت انگشتتان حس شود، اینطوری. 89 00:09:00,000 --> 00:09:04,000 و برای همین کاری که می کریم این بود که من دست هام رو روی دیوار... 90 00:09:04,000 --> 00:09:11,000 اتاق موسیقی می گذاشتم، و با هم به صدای سازها گوش می دادیم، 91 00:09:11,000 --> 00:09:14,000 و واقعاً سعی می کردیم با صداها ارتباط برقرار کنیم 92 00:09:14,000 --> 00:09:19,000 خیلی خیلی عمیق تر از اینکه فقط به گوش ها اتکا کنیم. 93 00:09:19,000 --> 00:09:23,000 چون خب معلومه، گوش در معرض همه جور چیست هست 94 00:09:23,000 --> 00:09:28,000 اتاقی که ما در آن بودیم، میزان تقویت صدا تو اتاق، کیفیت ساز، 95 00:09:28,000 --> 00:09:38,000 نوع چوب، غیره و غیره. 96 00:09:38,000 --> 00:09:46,000 همه فرق می کنند. 97 00:09:46,000 --> 00:09:51,000 یک وزن دارند، اما با صداهای رنگی. 98 00:09:51,000 --> 00:09:53,000 و اساسا این چیزیه که ما هستیم. ما فقط آدم هستیم، 99 00:09:53,000 --> 00:09:56,000 اما هر کدوم از ما رنگ صدای کوچک مخصوص خودمان را داریم که 100 00:09:56,000 --> 00:09:59,000 شخصیت های شگفت انگیز ما را 101 00:09:59,000 --> 00:10:02,000 و خصوصیاتمان و علاقه هایمان و همه چیزمان را می سازند. 102 00:10:02,000 --> 00:10:08,000 و همین طور که بزرگ تر شدم، امتحان ورودی آکادمی موسیقی رویال لندن، 103 00:10:08,000 --> 00:10:12,000 و اون ها گفتند، "خب، نه، ما تو رو قبول نمی کنیم، چون ما هیچ ایده ای نداریم، 104 00:10:12,000 --> 00:10:17,000 می دونی، از اینکه آینده یک موسیقی دان "ناشنوا" چیه." 105 00:10:17,000 --> 00:10:21,000 و من نمی توانستم این را قبول کنم. 106 00:10:21,000 --> 00:10:28,000 برای همین بهشون گفتم، "خب ببینید، اگه شما قبول نکنید - 107 00:10:28,000 --> 00:10:31,000 اگه من رو به این دلایل قبول نکنید، 108 00:10:31,000 --> 00:10:40,000 به جای توجه به توانایی نواختن، فهمیدن و عشق ورزیدن من 109 00:10:40,000 --> 00:10:43,000 هنر صدا ساختن - 110 00:10:43,000 --> 00:10:49,000 باید در مورد کسانی که قبولشان می کنید، واقعاً یک فکر جدی بکنیم." 111 00:10:49,000 --> 00:10:55,000 در نتیجه - بعد از اینکه یک بحث کوچکی داشتیم، و من دو بار برای امتحان ورودی نواختم - 112 00:10:55,000 --> 00:10:59,000 من را قبول کردند. و نه تنها من رو قبول کردند - 113 00:10:59,000 --> 00:11:03,000 بلکه اتفاقی که افتاد این بود که همه نقش... 114 00:11:03,000 --> 00:11:07,000 موسسه های موسیقی انگلستان عوض شد. 115 00:11:07,000 --> 00:11:16,000 تحت هیچ شرایطی اجازه نداشتند هیچ درخواستی را فقط به دلیل اینکه 116 00:11:16,000 --> 00:11:18,000 شخص دست یا پا ندارد قبول نکنند - 117 00:11:18,000 --> 00:11:22,000 ممکن است بالاخره هنوز بتوانند یک ساز بادی بزنند اگر توسط یک پایه نگهداشته شود. 118 00:11:22,000 --> 00:11:29,000 هیچ شرطی برای رد کردن یک متقاضی وجود نداشت. 119 00:11:29,000 --> 00:11:34,000 و به تمام متقاضیان باید گوش می دادند، آن ها را تجربه می کردند و بعد 120 00:11:34,000 --> 00:11:42,000 بر اساس توانایی نواختن موسیقی آن ها - آن شخص می تواند قبول یا رد شود. 121 00:11:42,000 --> 00:11:48,000 بنابراین، نتیجه این بود که یک تعداد جالبی 122 00:11:48,000 --> 00:11:52,000 از شاگردها وارد موسسات موسیقی مختلف شدند. 123 00:11:52,000 --> 00:11:55,000 و باید بگم خیلی از آن ها، الان 124 00:11:55,000 --> 00:11:59,000 در ارکسترهای حرفه ای سراسر جهان هستند. 125 00:11:59,000 --> 00:12:01,000 چیز جالب در رابطه با این موضوع این است که، با اینکه 126 00:12:01,000 --> 00:12:06,000 [تشویق حضار] 127 00:12:06,000 --> 00:12:12,000 با سادگی مردم نه تنها با صدا ارتباط برقرار کردند - 128 00:12:12,000 --> 00:12:19,000 که اساسا در مورد همه ما صدق می کند، و به خوبی می دانیم که موسیقی داروی روزانه ما است. 129 00:12:19,000 --> 00:12:22,000 من می گم موسیقی، اما در واقع منظورم صدا هست. 130 00:12:22,000 --> 00:12:25,000 چون می دانید، بعضی چیزهای خارق العاده ای که من تجربه کرده ام 131 00:12:25,000 --> 00:12:30,000 به عنوان یک موسیقی دان، وقتی یک پسر 15 ساله داشته باشید 132 00:12:30,000 --> 00:12:35,000 که باورنکردنی ترین محدودیت ها را دارد، 133 00:12:35,000 --> 00:12:38,000 که ممکن است نتواند حرکاتش را کنترل کند، 134 00:12:38,000 --> 00:12:41,000 که ممکن است ناشنوا، نابینا و غیره وغیره باشد. 135 00:12:41,000 --> 00:12:47,000 ناگهان، اگر آن پسر نزدیک این ساز بشیند، 136 00:12:47,000 --> 00:12:50,000 و شاید حتی زیر این ماریمبا [marimba] دراز بکشد، 137 00:12:50,000 --> 00:12:56,000 و شما قطعه ای بنوازید که به طرز فوق العاده ای ارگانیک است، تقریباً 138 00:12:56,000 --> 00:12:59,000 خیلی چوب های مناسبی ندارم، شاید - 139 00:12:59,000 --> 00:13:03,000 یک چیزی شبیه این. بگذارید عوض کنم. 140 00:13:53,000 --> 00:13:54,000 یک چیزی که به طرز باور نکردنی ای ساده است - 141 00:13:54,000 --> 00:14:00,000 اما او چیزی را تجربه خواهد کرد که من نمی کنم، 142 00:14:00,000 --> 00:14:02,000 چون من بالای صدا هستم. 143 00:14:02,000 --> 00:14:05,000 صدا از این جهت وارد من می شود. 144 00:14:05,000 --> 00:14:08,000 اما برای اون صدا از طریق تقویت کننده های صدا وارد می شود. 145 00:14:08,000 --> 00:14:18,000 اگر هیچ تقویت کننده صدایی روی این نبود، اون- 146 00:14:18,000 --> 00:14:22,000 صدای پر و کاملی را تجربه می کرد که شمایی که در ردیق های اول هستید 147 00:14:22,000 --> 00:14:26,000 تجربه نمی کردید؛ شمایی که در ردیف های آخر هستید هم تجربه نمی کردید. 148 00:14:26,000 --> 00:14:29,000 هر کدام از ما، بسته به جایی که نشسته ایم، 149 00:14:29,000 --> 00:14:33,000 این صدا را کاملا متفاوت تجربه خواهیم کرد، 150 00:14:33,000 --> 00:14:36,000 و مسلما، به عنوان کسی که در تولید صدا نقش دارم، 151 00:14:36,000 --> 00:14:42,000 یعنی حتی شروعش با این است که چه نوع صدایی می خواهم تولید کنم - 152 00:14:42,000 --> 00:14:45,000 مثلاً این صدا 153 00:14:51,000 --> 00:14:54,000 چیزی می شنوید؟ 154 00:14:54,000 --> 00:14:57,000 دقیقاً چون من اصلا بهش دست هم نزدم. 155 00:14:57,000 --> 00:15:03,000 اما باز با این وجود حس می کنیم یه چیزی اتفاق می افته. 156 00:15:03,000 --> 00:15:05,000 همان جوری که وقتی می بینم درخت ها تکان می خورند، 157 00:15:05,000 --> 00:15:09,000 و تصور می کنم که درخت صدای خش خی می دهد. 158 00:15:09,000 --> 00:15:11,000 می بینید منظورم چیه؟ 159 00:15:11,000 --> 00:15:15,000 هر زمان که چشم ها چیزی رو می بینند، یک صدا هم در حال اتفاق افتادن است. 160 00:15:15,000 --> 00:15:19,000 پس همیشه، همیشه آن - 161 00:15:19,000 --> 00:15:24,000 منظورم این است که، همین تنوع چیزهایی که می توانیم انتخاب و رسم کنیم. 162 00:15:24,000 --> 00:15:30,000 بنابراین همه اجراهای من بر کاملاً بر اساس چیزهایی است که تجربه می کنیم، 163 00:15:30,000 --> 00:15:34,000 و نه با یاد گرفتن یک قطعه موسیقی، و قرار دادن تفسیر کس دیگری روی آن، 164 00:15:34,000 --> 00:15:39,000 یا با خرید تمام سی دی های آن قطعه خاص موسیقی، و غیره و غیره. 165 00:15:39,000 --> 00:15:45,000 چون اون به من چیزی نمی دهد که به اندازه کافی خام و پایه ای باشد، 166 00:15:45,000 --> 00:15:51,000 و چیزی که من بتوانم به طور کامل سفر آن را حس کنم. 167 00:15:51,000 --> 00:16:00,000 برای همین ممکنه که در بعضی سالن ها، این شدت صدا خوب کار کند 168 00:16:09,000 --> 00:16:13,000 اما ممکنه که در سالن های دیگر، به سادگی آن را اصلا تجربه نکنند 169 00:16:13,000 --> 00:16:16,000 و بنابراین، سطح نواختن ملایم، 170 00:16:16,000 --> 00:16:18,000 و آرام من ممکن است این باشد - 171 00:16:43,000 --> 00:16:50,000 می بینید منظورم چیست؟ بنابراین به خاطر این انفجار دسترسی به صدا، 172 00:16:50,000 --> 00:16:52,000 مخصوصاً توسط افراد ناشنوا، 173 00:16:52,000 --> 00:16:57,000 این طریقه برخورد موسسه های موسیقی، 174 00:16:57,000 --> 00:17:03,000 و مدارس مربوط به ناشنوایان با صدا را تغییر داده. و نه فقط به عنوان یک روش درمان - 175 00:17:03,000 --> 00:17:06,000 البته، به عنوان کسی که در تولید صدا نقش دارد، می گویم که، 176 00:17:06,000 --> 00:17:09,000 مسلماً جنبه درمانی اش هم مهم است. 177 00:17:09,000 --> 00:17:16,000 معنی اش این است که صداشناس ها مجبور شدند واقعا فکر کنند در مورد سالن هایی که 178 00:17:16,000 --> 00:17:21,000 ساخته اند. با جرأت می گویم که تعداد خیلی کمی در دنیا سالن داریم 179 00:17:21,000 --> 00:17:25,000 که واقعا صداشناس های خوبی دارند، 180 00:17:25,000 --> 00:17:31,000 اما اینی که می گوم منظورم جایی است که می توانید هر کاری که تصورش می کنید را انجام دهید. 181 00:17:31,000 --> 00:17:36,000 از کوچک ترین، ملایم ترین، آرام ترین صدا گرفته تا صدایی که خیلی وسیع، 182 00:17:36,000 --> 00:17:41,000 با عظمت و فوق العاده است! 183 00:17:41,000 --> 00:17:43,000 ممکن است در آن حالت صدای خوبی بدهد، اما نه در آن یکی حالت. 184 00:17:43,000 --> 00:17:45,000 ممکن است در آن حالت عالی باشد، اما در آنجا افتضاح باشد. 185 00:17:45,000 --> 00:17:49,000 شاید آنجا افتضاح باشد، اما آنجا خیلی هم بد نباشد، و غیره و غیره. 186 00:17:49,000 --> 00:17:54,000 بنابراین پیدا کردن یک سالن واقعی باورنکردنی است 187 00:17:54,000 --> 00:17:58,000 که در آن بتوانید دقیقا هر چیزی که تصور می کنید را برنید، 188 00:17:58,000 --> 00:18:01,000 بدون اینکه به صورت مصنوعی تقویت شود. 189 00:18:01,000 --> 00:18:08,000 برای همین صداشناس ها در واقع با کسانی در گفتگواند که 190 00:18:08,000 --> 00:18:14,000 مشکل شنوایی دارند، و کسانی اند که در تولید صدا نقش دارند. 191 00:18:14,000 --> 00:18:16,000 و این واقعأ جالب است. 192 00:18:16,000 --> 00:18:22,000 می دانید، من نمی توانم در باره اینکه واقعاً چه اتفاقی دارد می افتد جزئیات ارائه بدهم 193 00:18:22,000 --> 00:18:28,000 با یک همچین سالن هایی، اما مسئله اینجاست که آن ها دارند سراغ کسانی می روند که 194 00:18:28,000 --> 00:18:32,000 سال های سال در مورد آن ها گفته ایم که، 195 00:18:32,000 --> 00:18:35,000 "خب، چه جوری اون ها می تونند موسیقی رو تجربه کنند؟ می دونی، اون ها کرند." 196 00:18:35,000 --> 00:18:39,000 ما فقط - این کار را می کنیم، و تصور می کنیم که نا شنوا بودن اینجوری است. 197 00:18:39,000 --> 00:18:41,000 یا این کار را انجام می دهیم، و تصور می کنیم نابینا بودن اینطوریست. 198 00:18:41,000 --> 00:18:46,000 اگر کسی را در صندلی چرخ دار ببینیم، فکر می کنیم که لابد نمی تواند رای برود. 199 00:18:46,000 --> 00:18:53,000 ممکن است اینطوری باشد که آن ها می توانند 3، 4 یا 5 قدم راه بروند. همین، برای آن ها، یعنی می توانند راه بروند. 200 00:18:53,000 --> 00:18:57,000 در طی یک سال، ممکن است دو قدم اضافه شود. 201 00:18:57,000 --> 00:19:00,000 در طی یک سال بعدی هم، سه قدم دیگر اضافه شوند. 202 00:19:00,000 --> 00:19:05,000 این ها، جنبه های خیلی بزرگی اند که باید به آن ها فکر کرد. 203 00:19:05,000 --> 00:19:09,000 پس وقتی واقعاً به همدیگر گوش می دهیم، 204 00:19:09,000 --> 00:19:17,000 به طورز باور نکردنی ای مهم است که مهارت های گوش دادن خود را امتحان کنیم. 205 00:19:17,000 --> 00:19:22,000 اینکه واقعا از بدن هایمان به عنوان اتاق هایی برای پیچیدن صدا در آن ها استفاده کنیم و قضاوت نکنیم. 206 00:19:22,000 --> 00:19:26,000 برای من، به عنوان یک موسیقی دان که با موسیقی که 99 درصد جدید است سر و کار دارد، 207 00:19:26,000 --> 00:19:29,000 برای من خیلی ساده است که بگویم، "وای آره، اون قطعه رو دوست دارم. 208 00:19:29,000 --> 00:19:31,000 وان نه، اون قطعه رو دوست ندارم." و غیره. 209 00:19:31,000 --> 00:19:37,000 و می دانید چیست، فهمیده ام که فقط باید به آن قطعه های موسیقی زمان واقعی بدهم. 210 00:19:37,000 --> 00:19:42,000 ممکن است مشکل از این باشد که رابطه میان من و آن قطعه موسیقی دقیقاً درست نیست. 211 00:19:42,000 --> 00:19:47,000 اما این معنی را نمی دهد که من حق دارم بگویم قطعه بدی است. 212 00:19:47,000 --> 00:19:52,000 و می دانید، یکی از چیزهای خوبی که موسیقیدان بودن دارد، 213 00:19:52,000 --> 00:19:56,000 این است که به طرز باورنکردنی ای روان و متحرک است. 214 00:19:56,000 --> 00:20:00,000 برای همین، هیچ قوانینی وجود ندارد، درست و غلط وجود ندارد، این روش یا آن روش وجود ندارد. 215 00:20:00,000 --> 00:20:05,000 اگر از شما بخواهم دست بزنید - شاید بتوانم این کار را بکنم. 216 00:20:05,000 --> 00:20:11,000 اگر فقط بتوانم بگویم، "لطفاً دست بزنید." و صدای طوفان درست کنم. 217 00:20:11,000 --> 00:20:14,000 فرضم بر این است که همه ما طوفان را تجربه کرده ایم. 218 00:20:14,000 --> 00:20:16,000 حالا، منظورم فقط صداش نیست، 219 00:20:16,000 --> 00:20:21,000 منظورم این است که واقعاً با همه وجودتان به آن صدای طوفان گوش دهید. 220 00:20:21,000 --> 00:20:26,000 و لطفاً سعی کنید آن را از طریق دست زدن هایتان به وجود آورید. سعی کنید. - لطفاً سعی کنید. 221 00:20:26,000 --> 00:20:33,000 [صدای دست زدن] 222 00:20:33,000 --> 00:20:43,000 خیلی عالی بود! برف. برف. تا حالا برف شنیده اید؟ 223 00:20:43,000 --> 00:20:44,000 حضار: نه 224 00:20:44,000 --> 00:20:50,000 اولین گلین: خب پس دیگه نمی خواد دست بزنید. [صدای خنده] دوباره سعی کنید. 225 00:20:50,000 --> 00:20:56,000 دوباره سعی کنید. برف 226 00:20:56,000 --> 00:20:58,000 ببینید، شما بیدارید. 227 00:20:58,000 --> 00:21:07,000 باران. بد نبود. بد نبود. 228 00:21:07,000 --> 00:21:11,000 می دانید، چیز جالب اینجا این است که، من از یک گروه از کودکان 229 00:21:11,000 --> 00:21:15,000 همین سوال را نه چندان وقت پیش پرسیدم. 230 00:21:15,000 --> 00:21:19,000 حالا - تخیل خیلی خوبی بود، واقعاً ممنونم. 231 00:21:19,000 --> 00:21:22,000 البته، هیچ کدام از شما از صندلی هایتان بلند نشدید که فکر کنید 232 00:21:22,000 --> 00:21:24,000 "خب، چطوری می توانم دست بزنم؟ خب شاید... 233 00:21:27,000 --> 00:21:30,000 - شاید بتوانم از زیورآلاتم استفاده کنم تا صدای اضافی تولید کنم. 234 00:21:30,000 --> 00:21:34,000 شاید بتوانم از دیگر اعضاي بدنم برای در آوردن صدای اضافی استفاده کنم." 235 00:21:34,000 --> 00:21:39,000 هیچ کدام از شما در مورد دست زدن به طرز دیگری فکر نکردید 236 00:21:39,000 --> 00:21:43,000 جز اینکه در صندلی خود بشینید و از دو دست هایتان استفاده کنید. 237 00:21:43,000 --> 00:21:45,000 درست همان جوری که به موسیقی گوش می دهیم، 238 00:21:45,000 --> 00:21:49,000 تصور می کنیم که همه اش از طریق اینجا وارد می شود. 239 00:21:49,000 --> 00:21:53,000 این جوری است که ما موسیقی را تجربه می کنیم. مسلماً اینطوری نیست. 240 00:21:53,000 --> 00:21:57,000 طوفان را تجربه می کنیم - طوفان، طوفان. فکر کنید، فکر کنید، فکر کنید. 241 00:21:57,000 --> 00:22:04,000 گوش کنید، گوش کنید، گوش کنید. حالا - با طوفان چه کاری می توانیم بکنیم؟ 242 00:22:04,000 --> 00:22:09,000 معلمم را یادم می آید. وقتی اول شروع کردم، اولین جلسه ام، 243 00:22:09,000 --> 00:22:13,000 کاملاً آماده بودم، با چوب ها 244 00:22:13,000 --> 00:22:18,000 و به جای اینکه به من بگوبد، "خب، اولین، لطفاً. پاهایت را کمی باز نگه دار، 245 00:22:18,000 --> 00:22:24,000 دست ها هم تقریباً در حالت 90 درجه خم کن، چوب ها را تقریبا به حالت V شکل نگه دار، 246 00:22:24,000 --> 00:22:27,000 انقدر اینجا فضا بگذار، و غیره. 247 00:22:27,000 --> 00:22:29,000 لطفاً کمرت را صاف نگه دار، غیره و غیره و غیره. 248 00:22:29,000 --> 00:22:33,000 که اگر می گفت من احتمالاً کاملاً خشک و یخ زده می شدم، 249 00:22:33,000 --> 00:22:35,000 و نمی توانستم بر طبل ضربه وارد کنم، 250 00:22:35,000 --> 00:22:37,000 چون داشتم به خیلی چیزهای دیگر فکر می کردم. در عوض، او گفت، 251 00:22:37,000 --> 00:22:42,000 "اولین، این طبل را برای 7 روز با خودت ببر، و من هفته بعد می بینمت." 252 00:22:42,000 --> 00:22:47,000 در نتیجه، خدای من! چیکار باید می کردم؟ دیگر به چوب ها نیازی نداشتم، 253 00:22:47,000 --> 00:22:49,000 اجازه نداشتم این چوب ها را داشته باشم. 254 00:22:49,000 --> 00:22:53,000 باید فقط به این طبل بخصوص نگاه می کردم، 255 00:22:53,000 --> 00:22:58,000 می دیدم چطوری ساخته شده است، این دسته ها کارشان چیست، snare ها کارشان چیست. 256 00:22:58,000 --> 00:23:05,000 برعکسش می کردم، بالا و پایین اش را آزمایش می کردم. 257 00:23:05,000 --> 00:23:11,000 با بدنم آزمایش می کردم، با زیورآلات آزمایش می کردم، 258 00:23:11,000 --> 00:23:13,000 با همه جور چیز آزمایش می کردم. 259 00:23:23,000 --> 00:23:26,000 و مسلماً، با یک عالمه زخم و کبودی برگشتم - 260 00:23:26,000 --> 00:23:31,000 اما علارغم آن ها، واقعاً تجربه باورنکردنی ای بود، 261 00:23:31,000 --> 00:23:36,000 چون آن وقت، کجا امکان داشت من آن چیزها را در یک قطعه موسیقی تجربه کنم؟ 262 00:23:36,000 --> 00:23:40,000 کجا امکان دارد شما آن چیزها را در یک کتاب درس تجربه کنید؟ 263 00:23:40,000 --> 00:23:43,000 برای همین هیچ وفت و هیچ وقت با کتاب های درس واقعی کار نکردیم. 264 00:23:43,000 --> 00:23:46,000 بنابراین مثلاً، یکی از چیزهایی که یاد می گیریم 265 00:23:46,000 --> 00:23:52,000 وقتی داریم خود را یک نوازنده پرکاشن در نظر می گیریم در تضاد با یک موسیقی دان، 266 00:23:52,000 --> 00:23:56,000 تک ضرب ها است. 267 00:23:59,000 --> 00:24:06,000 مثل این. و بعد یکم تندتر و تندتر و تندتر می شود. 268 00:24:06,000 --> 00:24:09,000 و به همین ترتیب ادامه دارد. این قطعه به چه چیزی نیاز دارد؟ 269 00:24:09,000 --> 00:24:17,000 تک ضرب. پس چرا نمی توانم وقتی یک قطعه موسیقی گوش می دهم این کار را بکنم؟ 270 00:24:17,000 --> 00:24:20,000 و این دقیقاً کاری است که او کرد. 271 00:24:20,000 --> 00:24:25,000 و جالب است که هر چه بزرگ تر شدم، وقتی یک دانشجوی تمام وقت شدم 272 00:24:25,000 --> 00:24:31,000 در جای که به اصطلاح یک "موسسه موسیقی" بود، همه آن از پنجره دور انداخته شد. 273 00:24:31,000 --> 00:24:33,000 باید از کتاب های درسی درس می خواندیم. 274 00:24:33,000 --> 00:24:37,000 و دائما، این سوال، که خب، چرا؟ چرا؟ این به چی ربط داره؟ 275 00:24:37,000 --> 00:24:41,000 من احتیاج دارم یک قطعه موسیقی بزنم. "خب به هرحال، این به تسلط تو کمک خواهد کرد!" 276 00:24:41,000 --> 00:24:46,000 خب، چطوری؟ چرا باید آن را یاد بگیرم؟ من احتیاج دارم آن را به یک قطعه موسیقی ربط دهم. 277 00:24:46,000 --> 00:24:49,000 می دانید. باید چیزی بگویم. 278 00:24:49,000 --> 00:24:51,000 چرا دارم الگوهای پارادیدل [Paradiddle] را تمرین می کنم؟ 279 00:24:55,000 --> 00:25:00,000 آیا عملاً برای تسلط است، تسلط گرفتن چوب ها؟ چرا دارم اون کار را می کنم؟ 280 00:25:00,000 --> 00:25:03,000 باید دلیل را داشته باشم، 281 00:25:03,000 --> 00:25:08,000 و دلیلش باید از طریق موسیقی باشد. 282 00:25:08,000 --> 00:25:13,000 و با گفتن چیزی از طریق موسیقی باشد، که در واقع یعنی صدا، 283 00:25:13,000 --> 00:25:18,000 آن وقت می توانیم همه جور چیز را به همه جور آدم برسانیم. 284 00:25:18,000 --> 00:25:21,000 ولی من نمی خواهم مسئولیت بار عاطفی شما را بر عهده بگیرم. 285 00:25:21,000 --> 00:25:23,000 آن دیگر به خود شما مربوط است، وقتی وارد یک سالن می شوید. 286 00:25:23,000 --> 00:25:29,000 برای اینکه آن وقت آن تعیین می کند که چطوری به بعضی چیزها گوش می دهیم. 287 00:25:29,000 --> 00:25:35,000 ممکن است غمگین، خوشحال، شاد، یا عصبانی باشم وقتی 288 00:25:35,000 --> 00:25:37,000 بعضی قطعه های مخصوص را می زنم، اما لزوماً 289 00:25:37,000 --> 00:25:41,000 نمی خواهم که شما هم دقیقاً حس من را احساس کنید. 290 00:25:41,000 --> 00:25:44,000 بنابراین لطفاً دفعه بعدی که به یک کنسرت می روید، 291 00:25:44,000 --> 00:25:51,000 اجازه دهید بدنتان خود را باز کند، اجازه دهید بدنتان این اتاق تقویت و تشدید کننده صدا باشد. 292 00:25:51,000 --> 00:25:56,000 بدانید که قرار نیست همان چیزی که نوازنده حس می کنید را حس کنید. 293 00:25:56,000 --> 00:26:00,000 نوازنده برای درک صدای واقعی در بدترین جایگاه قرار دارد. 294 00:26:00,000 --> 00:26:06,000 دارند صدای تماس چوب روی طبل را می شنوند، 295 00:26:06,000 --> 00:26:10,000 و یا مضراب روی ساز ,یا آرشه روی سیم و غیره 296 00:26:10,000 --> 00:26:14,000 یا نفسی که دارد صدا را در سازهای بادی برنجی می سازد. 297 00:26:14,000 --> 00:26:16,000 دارند آن خامی را آنجا حس می کنند. 298 00:26:16,000 --> 00:26:20,000 اما در عین حال دارند یک چیز خالص باورنکردنی را تجربه می کنند. 299 00:26:20,000 --> 00:26:24,000 که اصلاً قبل از وقتی است که صدا دارد شنیده می شود. 300 00:26:24,000 --> 00:26:30,000 لطفا دقت کنید، به زندگی صدا پس از اولین ضربه ی یا دمیدن واقعی، 301 00:26:30,000 --> 00:26:37,000 که دارد به بیرون کشیده می شود. فقط سیر کامل آن صدا را تجربه کنید 302 00:26:37,000 --> 00:26:41,000 همان طوری که من آرزو داشتم سیر کامل 303 00:26:41,000 --> 00:26:46,000 این کنفرانس مخصوص را تجربه می کردم به جای اینکه تازه دیشب برسم. 304 00:26:46,000 --> 00:26:50,000 امیدوارم که بتونیم در طی این روز، یک یا دو چیز را با هم در میان بگذاریم. 305 00:26:50,000 --> 00:26:53,000 اما خیلی ممنونم که من را به حضور خود پذیزفتید. 306 00:26:53,000 --> 00:27:03,000 [تشویق حضار]