* هنر...*
*کارگاه هنر*
یک مرد
در میان صخره ها
با پس زمینه یک شهر
تصویری از بلینی
آیا یک قهرمان در جستجوی الهام گرفتن از یک چشم انداز باشکوه است؟
از این بهتر:
بزرگترین قهرمان زندگی به سادگی و در هماهنگی با طبیعت زندگی می کند:
سِنت فرانسیس آسیسی ...
... دورنما فوق العاده است!
* دو خورشید به منظره نور میتابانند:
* یکی در جهت نگاه سِنت
و دیگری در جهت زمینه نقاشی
*کف دستهای او در حال خونریزیست
این یادرآور آخرین معجزهایست
که پیشینیان بلینی با خرسندی رفتارتمام عیارهالیوودی را ارايه میدهند. :
موجودات آسمانی،
آوردن روشنایی از عرش،
زخم باز.
پس چرا بلینی لحن و مقام همه چیز را پائین آورده؟
۲۵۰ سال از مرگ سِنت فرانسیس گذشته
این تصویر باشکوه توسط گروهی از نجیب زاده های ونیزی به ایجاد شده ...
یکی از آنها بازرگان بانکدار ثروتمند افسانهای است:
آیا آنها واقعا به موعظه فقر سِنت اعتقاد دارند؟
وآیا بلینی - نقاش و محقق رنسانسی، در مورد معجزه
...که نظم طبیعی را بر هم میزند در تردید است؟
آیا واقعا او میخواهد یک چشم اندازو دورنمای خیره کننده نقاشی کند، و سِنت فرانسیس را به عنوان دستاویز بکار میگیرد؟
* بلینی- سِنت فرانسیس در بیابان*
*معجزه ای در کار نیست، اما چشم انداز؟
بخش اول.* معجزه طبیعی*
آیا بلینی سعی دارد که این معجزه یک امر* طبیعی* به نظر بیاید؟
گوشه نشینی مقدس سِنت در کوهها پیش زمینه را تصرف میکند...
... نزدیک به غار جایی که او آن را خانه خود کرده بود.
عقب تر، یک چشم انداز روستایی
ازسنگ های ناهموار پیش زمینه
با دیواری از گیاهان جدا میشوند
ودر پشت یک رودخانه ای که به آرامی جریان دارد، تمدن شهری ست:
یک شهر...
... و ساختمانها در بالا تپه نشستهاند،
در بالا آسمانی آرام
به شکل محکم و پایداردر محیط خشن و ناهموارش ایستاده، عادت همیشگی،
سِنت در این جهان ست، , در عین حال خارج از آن هم هست،
با نگاه خیره به منبع نور غیرعادی.
آیا این نور خورشید پائیز است؟
از آنجا که دهان سِنت باز است یا از تعجب و یا احتمالا آواز میخواند،
از آنجا که این خرگوش سردرگم شروع به بیرون آمدن ازلانه اش کرده
از آنجا که سِنت عصای چوبی و صندلی اش را انداخته
از آنجا که این شاخ و برگها از جلو نور بهاشن تابیده شده ...
گرچه این دیوار دردوردست در سایه اند ...
... ما احساس میکنیم که چیزی کمتر دنیوی در حال اتفاق است..
آیا این فرشته است، اسرافیل است،که در سِنت فرانسیس ظاهر گشته؟
این آفسانه ای هست که شب به روز تبدیل گشته،
در نزدیکی چوباپانان بهت زده.
البته، شاید این دلیل اینکه چرا شهراین همه ساکت است را توضیح دهد
- حتی یک نفر هم در دیدرس نیست!
اما هیچ ردپایی فیزیکی از این فرشته نیست:
ممکن است این نور که به پیش زمینه تابیده شده از یک ستاره دنبالهدار باشد ،
و این نورکه به پس زمینه تابیده شده از خورشید .
اما نقاش حتی از این هم فراتر میرود.
جای زخم بر قلب این معجزه باقی بود
پنج زخم مسیح مصلوب،
که سِنت فرانسیس بر آنها زانو زد
با این حال، او اینجا ایستاده است
- و زخم ها به آرامی لمس شده اند،
درکف پای چپ، زخم ها ناپدید شده اند
و زخم ها به سادگی با خون مشخص شده اند
هر چند زندگینامه اولیه سِنت به ما می گویند که او گوشت خود را با ناخن هایش می کند ...
... و زخم در طرف دیگر،
که مسیح را از دزدان مصلوب با او شده متمایز میکند...
... که در تصویر نشان داده نمیشود.
نور و چشم انداز *تشبیه نورانی *میکند.
او جایی هست ، که او( مسیح) بود،
عملا با میخ به صلیب کشیده شده ،
و به گوشه های تصویر واگذار میشود
به بیان دیگر، با تظاهر تماشایی از قدرت الهی او دیگر تنها نیست:
معجزه به ما یادآوری میشود، اما وقوع آن لازم نیست که دیده شود.
اصالت تصویربیشتربرمیگردد به چگونگی حالت سِنت و ارتباط او با طبیعت .
آیا این چشم انداز حقیقتا موضوع واقعی این نقاشی است؟
بخش دوم. طبیعت مقابل شهر؟
در نزدیکی کوه آلورنا رودخانه و شهری وجود ندارد.
عزلت نشینی عمده سِنت.
پس این چشم انداز واقعی نیست،
اما این مولود* تخیل* بلینی است!
شهر نشان دهند زندگی سابق سِنت است:
زندگی متکبر یک کودک ثروتمند از یک خانواده تاجر پارچه
زندگی یک برژوای نوپایی که،
با استعداد تجارت و امورمالی،
شهرهای ایتالیا را ثروتمند میکد
- و شروع به نگران شدند درباره آمورزش خود میکنند.
یک زندگی که سِنت فرانیس آن را پشت سر نهاد:
او از اموالش چشم پوشید؛
در این تصویر پل نمادی از قطع
همه گره ها ازعادت ناهنجار اوست و نشان دهند میثاقی
با فقر
عفاف،
اطاعت...
... که او به روشنی آن را محترم و گرامی میدارد:
، تنها نشانهای از خوراکی ، این کوزه ساده است،
تنها نشانه ای از یک کلیسا، این زنگ دستیست،
* تنها معنی او از مطالعه، این کتاب و نوشته دستی روی پوست است.
* یک حواصیل به عنوان نمادی از وفاداری به کلیساست
- یا شیوه عیاشی زندگی قدیمیست.
و این الاغ که او را میکِشد- نمادی از کار جسمانی است،
اما شهر به خودی خود شرور و اهریمنی نیست:
* الاغ یادآوربازگشت مسیح به بیت المقدس است
* چوپان در کتاب مقدس باید برای " گوسفند گم شد" موعظه شده باشد...
به نظر میرسد که سِنت فرانسیس میگوید که ساکنان شهرمعنای قدردانی و سپاسگزاری را فراموش کردهاند
نوری را که میبینیم هدیه ای از بهشت است
همانطور که او سرودی برای آفریننده خود میخواند، به نظر میرسد که سِنت فرانسیس تقلیدی از آواز یک پرنده میکند،
و بدنش خمیدگی درختچه های لورال را منعکس میکند
اما این باغ بهشت عدن نیست
- کوششی برای بازگشت انسان به بخشندگی و سخاوت طبیعت است
* یک غار تبدیل به خانه شده،
یک درخت مو تبدیل به سایبان شده،
* یک آغل تبدیل به باغ شده،
* و یک چشمه تبدیل به کانال آب شده
اگر نمیتوانید تقلیدی از فداکاری مسیج بر روی صلیب کنید،
بلینی یک زندگی بخشنده و نیایشگر را به عنوان یک جایگزین ساده پیشنهاد میکند
ساخت یک کلیسای کوچک،
اهدای یک نقاشی مذهبی
- کارهای خوبی هستند که فرد ثروتمند می تواند
به امید بدست آوردن بهشت انجام دهد.
در زمان بلینی این نقاشی را میکشید، فرانسیسکوییها سازمان های وام های ویژه خود را راهاندازی میکردند- موسس خیره (مریم مادر مسیح)
- برای کمک به فقرترین فقرای ایتالیا.
فقر سِنت فرانسیس به* دادن مبتنی بر سیستم اقتصادی * تبدیل شده است،
و به طورپیوسته فرانسیسکوییها را قوی ترمی کند.
آنها کنترل صدها ساختمان را در مراکز شهرها را در دست دارند
و دو پاپ به کلیسای داده اند.
بنابر این- ایا بلینی به سادگی سخنگوی آنهاست؟
بخش سوم. مذهب طبیعت
چشم انداز مقدس ، اختراع بلینی نیست.
بطور سُنتی، این یک سبک پس زمینه است
که نشان دهند مقدسات تصویر شدهی از یک*دنیای متفاوت ازدنیای بیننده * است.
که نشان دهند مقدسات تصویر شدهی از یک*دنیای متفاوت ازدنیای بیننده * است.
اما علاقه به دورنما به عنوان هنری ایتالیایی و فرانسوی بیشتر
از آغاز قرن پانزدهم شروع میشود
برای مثال این نسخه تصویری از داستان سِنت آنتونی :
در حالی که بسیاری از قسمت های زیر آسمان و یا در یک کلیسا طلاکاری شده نقاشی میشوند،
که در آنها سنت اغوای بیابان شده
بر مبنای یک درنمای واقعی نقاشی شده اند.
دردورنمای بیابانی با سنت فرانسیس:
یک آسمان شکسته وجود دارد
آبی، زرد و سفید
و یک نقطه دید به ما اجازه میدهد
که عمق نقاشی را کاوش کنیم.
نقاشان هم عصر فلاندی
در انتخاب ترکیب مقدس و کفر پیشتر میروند:
ون ایک باکره ( ویرجین) را رو در روی اسقف اعظم رولین قرار میدهد،
کسی که سفارش نقاشی را داده بود.
پس زمینه این دورنما تصویرِ ایدهالیست از سرزمینش که او میتواند آن را با
دورنمای پس زمینه تصویرآرمانی ست از سرزمینش که او میتواند آن را با
...شهری ایدآل مقایسه کند....
... با باکر به عنوان ملکه.
با وجود دیوارهای کنگره های کوچک که او را جهان سکولارجدا میکند،
او تقریبا برای انتقال یک پیام سیاسی * بکار گرفته* میشود!
بنابراین، این خطر وجود دارد که شاید چشم انداز* فاصله لازم*
بین کفر و مقدس را نابود کند
در نقاشی سنت فرانسیس،
بلینی سه راه حل جداگانه را برای این مشکل به تصویر میکشد.
راه حل اول:
اومناطق فراطبیعی را که در نوسان را نشان میدهند را نا معین میکند .
گاهی بلینی بلینی از فضای سنگفرش شده با نرده های محکم استفاده میکند،
.... جایی که حادثه معینی توسط مردم در پس زمینه تصویر اتفاق میافتد
.... جایی که حادثه معینی توسط مردم در پس زمینه تصویر اتفاق میافتد
مقایسه این *صحنه تغییر شکل *
که در آن یک دره با یک مانع چوبی سستی محافظت می شود
ما را از کوهی که در آن معجزه ای در حال وقوع جدا می سازد.
در اینجا، دگرگونی در خدمات زمینی عامل جداکنند است.
تنوع و دقت در جزئیات نیز باعث میشوند که ما فراموش کنیم
که تمامی صحنه تصور است:
ما احساس میکنیم که واقعا طبیعت زیبا را می بینیم،
یک طبیعت بسیار لذت بخش که به نظر خوب میآید
- و پس * خوب* که ما احساس میکنیم *برای ما *
توسط خدای پاک اندیش آفریده شده است.
راه حل دوم:
به جای استفاده از هاله معمولی ...
بلینی حالت سنت با معما بنا می نهد.
که معمایی در تضاد بین غیر منتظره ای قدرتمند و به روشنی تعریف شده * حضور فیزیکی نهفته است
.... که او در بیرون در مقابل سنگ های رنگ پریده پشت آن ایستاده است ...
... و ظاهر نشانه * وجد روحانی: *
او به طور مستقیما * دربرابر ما، * است و در عین حال توجه اش * در جای دیگریست. *
راه حل سوم: نور.
بلینی لایه بسیار نازکی از رنگ را بر بالای دیگر چیزها اعمال میکند،
که حالت فرانما را ایجاد میکند
اما همچنین باعث می شود سطوح خاص، مانند سنگ، درخشان به نظر آیند:
رنگهای روشن زمینه نقاشی
آنها را از درون روشن میکند.
بدین ترتیب نقاشی سنت فرانسیس بلینی به نظر میرسد که
یک پیشرو ظریف از آنچه که ما امروزه در ادبیات فیلم به آن "فانتزی" میگویم باشد:
در یک محیط عادی طبیعی، چیزی در رفتار فردی،
روشنایی در هوا
وبا جزئیات غیر منتظره
همه حضور فراطبیعی را نشان میدهند.
قسمت بعدی: * شوالیه جوان توسط ویتور کارپاگو
* وعده جوانان*
* برای طلاعات بیشتر به تارنمای www.canal-educatif.fr مراحعه کنید
نویسنده؛
کارگردان
مشاور علمی
این فیلم با پشتیبانی حامیان مالی ( از جمله شما ؟) تهیه شده و وزارت فرهنگ فرانسه
صدای روی فیلم:
ویراستار :
تولید و ضبط صدا
انتخاب موسیقی:
موسیقی
عکاسی
سپاسگزاری ویژه از مترجم انگلیسی: ونیست نش
تولید CED