[Script Info] Title: [Events] Format: Layer, Start, End, Style, Name, MarginL, MarginR, MarginV, Effect, Text Dialogue: 0,0:00:00.84,0:00:02.10,Default,,0000,0000,0000,,من یک نقاش هستم. Dialogue: 0,0:00:02.12,0:00:04.70,Default,,0000,0000,0000,,من نقاشی های تجسمی مقیاس بزرگ درست می کنم، Dialogue: 0,0:00:04.72,0:00:06.12,Default,,0000,0000,0000,,به این معنی که مردم را نقاشی می کنم Dialogue: 0,0:00:06.84,0:00:08.04,Default,,0000,0000,0000,,مثل این. Dialogue: 0,0:00:08.84,0:00:11.62,Default,,0000,0000,0000,,ولی امشب اینجا هستم تا\Nدرباره مساله ای شخصی صحبت کنم Dialogue: 0,0:00:11.64,0:00:14.32,Default,,0000,0000,0000,,که کار و دید من را تغییر داد. Dialogue: 0,0:00:15.52,0:00:17.22,Default,,0000,0000,0000,,چیزی است که همه آن را تجربه میکنیم، Dialogue: 0,0:00:17.24,0:00:20.84,Default,,0000,0000,0000,,و من امید دارم که شاید تجربه\Nمن برای کسی مفید باشد. Dialogue: 0,0:00:22.52,0:00:26.10,Default,,0000,0000,0000,,برای این که پیش زمینهای از من داشته باشید،\Nمن کوچکترین فرزند بین ۸ هشت خواهر و برادرانم هستم. Dialogue: 0,0:00:26.12,0:00:28.30,Default,,0000,0000,0000,,بله، هشت فرزند در خانواده من. Dialogue: 0,0:00:28.32,0:00:30.66,Default,,0000,0000,0000,,من شش برادر بزرگتر و یک خواهر دارم. Dialogue: 0,0:00:30.68,0:00:32.88,Default,,0000,0000,0000,,برای درک بهتر این موضوع، Dialogue: 0,0:00:33.72,0:00:35.74,Default,,0000,0000,0000,,وقتی خانواده من به مسافرت میرفت، Dialogue: 0,0:00:35.76,0:00:37.46,Default,,0000,0000,0000,,ما یک اتوبوس داشتیم. Dialogue: 0,0:00:37.48,0:00:38.68,Default,,0000,0000,0000,,(خنده حاضرین) Dialogue: 0,0:00:40.92,0:00:43.66,Default,,0000,0000,0000,,مادر فوق العاده من با اتومبیل\Nما را به نقاط مختلف شهر میبرد Dialogue: 0,0:00:43.68,0:00:46.42,Default,,0000,0000,0000,,تا فعالیت های فوق العاده\Nبعد از مدرسه داشته باشیم Dialogue: 0,0:00:46.44,0:00:47.64,Default,,0000,0000,0000,,البته نه در اتوبوس. Dialogue: 0,0:00:48.92,0:00:50.64,Default,,0000,0000,0000,,ما یک خودروی معمولی هم داشتیم. Dialogue: 0,0:00:51.92,0:00:53.74,Default,,0000,0000,0000,,او من را به کلاس هنر میبرد، Dialogue: 0,0:00:53.76,0:00:55.02,Default,,0000,0000,0000,,و آنها یک یا دو تا نبودند. Dialogue: 0,0:00:55.04,0:01:00.62,Default,,0000,0000,0000,,از هشت تا شانزده سالگی من را\Nبه همه کلاسهای هنر موجود میبرد، Dialogue: 0,0:01:00.64,0:01:02.28,Default,,0000,0000,0000,,چون این تمام چیزی بود \Nکه میخواستم انجام دهم. Dialogue: 0,0:01:02.76,0:01:05.40,Default,,0000,0000,0000,,او حتی من را به یک کلاس در نیویورک برد. Dialogue: 0,0:01:06.04,0:01:09.74,Default,,0000,0000,0000,,با بزرگ شدن به عنوان کوچک ترین بین \Nهشت فرزند، من چندین توانایی بقاء را یاد گرفتم Dialogue: 0,0:01:09.76,0:01:11.30,Default,,0000,0000,0000,,قانون شماره یک: Dialogue: 0,0:01:11.32,0:01:14.28,Default,,0000,0000,0000,,هیچ وقت اجازه ندهید برادر بزرگتر شما ببیند \Nشما کار احمقانه ای انجام میدهید. Dialogue: 0,0:01:15.60,0:01:18.10,Default,,0000,0000,0000,,پس من یاد گرفتم که ساکت و مرتب Dialogue: 0,0:01:18.12,0:01:20.76,Default,,0000,0000,0000,,و مراقب باشم که از قوانین سرپیچی نکنم. Dialogue: 0,0:01:21.52,0:01:24.62,Default,,0000,0000,0000,,ولی نقاشی جایی بود که\Nمن قوانین را درست می کردم. Dialogue: 0,0:01:24.64,0:01:26.28,Default,,0000,0000,0000,,این دنیای شخصی من بود. Dialogue: 0,0:01:27.56,0:01:30.44,Default,,0000,0000,0000,,در چهارده سالگی من واقعا\Nدوست داشتم یک هنرمند باشم. Dialogue: 0,0:01:31.88,0:01:35.20,Default,,0000,0000,0000,,نقشه بزرگ من این بود که یک پیشخدمت باشم\Nتا بتوانم از نقاشی خودم حمایت کنم. Dialogue: 0,0:01:36.44,0:01:38.30,Default,,0000,0000,0000,,پس من ادامه دادم تا\Nتوانایی هایم را عالی کنم. Dialogue: 0,0:01:38.32,0:01:40.46,Default,,0000,0000,0000,,از دانشگاه فارغ التحصیل شدم\Nو فوق لیسانس هنر (MFA) گرفتم، Dialogue: 0,0:01:40.48,0:01:43.78,Default,,0000,0000,0000,,و در اولین برنامه انفرادیام\Nبرادرم از من سوال کرد، Dialogue: 0,0:01:43.80,0:01:46.78,Default,,0000,0000,0000,,"این نقطه های قرمز کنار نقاشی\Nبه چه معنی هستند؟" Dialogue: 0,0:01:46.80,0:01:48.80,Default,,0000,0000,0000,,هیچ کس بیشتر از من شگفت زده نشده بود. Dialogue: 0,0:01:49.56,0:01:52.02,Default,,0000,0000,0000,,نقطه های قرمز رنگ به این معنی بود\Nکه نقاشیها فروخته شده بودند Dialogue: 0,0:01:52.04,0:01:54.14,Default,,0000,0000,0000,,و من میتوانستم اجارهام را با نقاشی Dialogue: 0,0:01:54.16,0:01:55.48,Default,,0000,0000,0000,,پرداخت کنم. Dialogue: 0,0:01:56.04,0:01:59.38,Default,,0000,0000,0000,,حالا، آپارتمان من چهار پریز برق داشت، Dialogue: 0,0:01:59.40,0:02:02.70,Default,,0000,0000,0000,,و من نمی توانستم از مایکروفر و\Nتستر همزمان استفاده کنم، Dialogue: 0,0:02:02.72,0:02:04.96,Default,,0000,0000,0000,,ولی به هر حال، میتوانستم \Nاجارهام را پرداخت کنم. Dialogue: 0,0:02:05.48,0:02:06.68,Default,,0000,0000,0000,,پس من خیلی خوشحال بودم. Dialogue: 0,0:02:08.00,0:02:10.12,Default,,0000,0000,0000,,این یک نقاشی از حدود همان دوران است. Dialogue: 0,0:02:11.40,0:02:13.54,Default,,0000,0000,0000,,من نیاز داشتم تا حداکثر\Nواقعیتگرایی را داشته باشد. Dialogue: 0,0:02:13.56,0:02:15.96,Default,,0000,0000,0000,,لازم بود تا خاص و باورکردنی باشد. Dialogue: 0,0:02:17.40,0:02:21.72,Default,,0000,0000,0000,,این جایی بود که من کاملا جدا میشدم\Nو کنترل کامل در اختیار داشتم. Dialogue: 0,0:02:23.68,0:02:27.38,Default,,0000,0000,0000,,از آن به بعد، من به شغل نقاشی \Nمردم درون آب مشغول هستم. Dialogue: 0,0:02:27.40,0:02:31.42,Default,,0000,0000,0000,,وانهای حمام و دوشها \Nبهترین محیط محصور بودند. Dialogue: 0,0:02:31.44,0:02:33.18,Default,,0000,0000,0000,,آنها شخصی و خصوصی بودند، Dialogue: 0,0:02:33.20,0:02:37.42,Default,,0000,0000,0000,,و آب این چالش پیچیدهای بود \Nکه برای یک دهه من را مشغول کرد. Dialogue: 0,0:02:37.44,0:02:39.98,Default,,0000,0000,0000,,من حدود ۲۰۰ مورد از این نقاشیها کشیدم، Dialogue: 0,0:02:40.00,0:02:41.72,Default,,0000,0000,0000,,بعضی از آنها بین ۱.۸ تا ۲.۵ متر، Dialogue: 0,0:02:42.44,0:02:43.68,Default,,0000,0000,0000,,مثل این. Dialogue: 0,0:02:44.24,0:02:48.74,Default,,0000,0000,0000,,برای این نقاشی، من آرد را با آب وان حمام\Nمخلوط کردم تا آن را ابری کنم Dialogue: 0,0:02:48.76,0:02:51.74,Default,,0000,0000,0000,,و روی سطح آن روغن آشپزی پخش کردم Dialogue: 0,0:02:51.76,0:02:53.10,Default,,0000,0000,0000,,و یک دختر درون آن قرار دادم، Dialogue: 0,0:02:53.12,0:02:54.74,Default,,0000,0000,0000,,و وقتی به آن نور تاباندم، Dialogue: 0,0:02:54.76,0:02:57.52,Default,,0000,0000,0000,,به قدری زیبا بود که نمیتوانستم\Nتحمل کنم تا آن را نقاشی کنم. Dialogue: 0,0:02:58.08,0:03:01.76,Default,,0000,0000,0000,,من با این نوع کنجکاوی \Nضربه ای هدایت میشدم، Dialogue: 0,0:03:02.56,0:03:04.50,Default,,0000,0000,0000,,همیشه به دنبال اضافه کردن چیزی جدید: Dialogue: 0,0:03:04.52,0:03:06.48,Default,,0000,0000,0000,,وینیل، بخار، شیشه. Dialogue: 0,0:03:07.00,0:03:10.78,Default,,0000,0000,0000,,من یکبار کل وازلین رو\Nبه سر و موی خودم مالیدم Dialogue: 0,0:03:10.80,0:03:12.64,Default,,0000,0000,0000,,تا ببینم که چه شکلی خواهد بود. Dialogue: 0,0:03:13.20,0:03:14.42,Default,,0000,0000,0000,,این کار رو انجام ندین. Dialogue: 0,0:03:14.44,0:03:15.88,Default,,0000,0000,0000,,(خنده حاضرین) Dialogue: 0,0:03:18.12,0:03:19.82,Default,,0000,0000,0000,,همه چیز به خوبی پیش میرفت. Dialogue: 0,0:03:19.84,0:03:21.12,Default,,0000,0000,0000,,من در حال پیدا کردن راه خودم بودم. Dialogue: 0,0:03:21.60,0:03:23.78,Default,,0000,0000,0000,,من مشتاق و با انگیزه بودم Dialogue: 0,0:03:23.80,0:03:25.28,Default,,0000,0000,0000,,و با هنرمندان احاطه شده بودم، Dialogue: 0,0:03:25.88,0:03:27.80,Default,,0000,0000,0000,,همیشه در حال رفتن به\Nافتتاحیه ها و رویدادها. Dialogue: 0,0:03:28.32,0:03:31.22,Default,,0000,0000,0000,,در حال کسب مقداری موفقیت و شناخته شدن بودم Dialogue: 0,0:03:31.24,0:03:34.60,Default,,0000,0000,0000,,و به یک آپارتمان جدید رفتم\Nکه بیشتر از چهار پریز داشت. Dialogue: 0,0:03:36.28,0:03:38.14,Default,,0000,0000,0000,,من و مادرم شب تا دیر وقت بیدار میماندیم Dialogue: 0,0:03:38.16,0:03:41.30,Default,,0000,0000,0000,,درباره آخرین ایده های خود صحبت می کردیم\Nو به یکدیگر الهام میدادیم. Dialogue: 0,0:03:41.32,0:03:43.04,Default,,0000,0000,0000,,او سفالگری زیبایی انجام میداد. Dialogue: 0,0:03:44.96,0:03:47.42,Default,,0000,0000,0000,,من یک دوست به نام بُوُ دارم\Nکه این نقاشی را Dialogue: 0,0:03:47.44,0:03:49.82,Default,,0000,0000,0000,,از همسرش و من در حال رقص\Nدر اقیانوس کشیده است، Dialogue: 0,0:03:49.84,0:03:51.51,Default,,0000,0000,0000,,و او این را "سالهای روشن" نامیده است. Dialogue: 0,0:03:51.96,0:03:54.58,Default,,0000,0000,0000,,من از او پرسیدم که این به چه \Nمعنی است و او گفت، Dialogue: 0,0:03:54.60,0:03:58.16,Default,,0000,0000,0000,,"خوب، زمانی است که شما به بزرگسالی پا \Nگذاشتهاید و دیگر یک کودک نیستید، Dialogue: 0,0:03:58.96,0:04:02.32,Default,,0000,0000,0000,,ولی هنوز زیر بار مسئولیتهای\Nزندگی خم نشدهاید." Dialogue: 0,0:04:03.00,0:04:04.72,Default,,0000,0000,0000,,همین بود. این سال های روشن بود. Dialogue: 0,0:04:06.56,0:04:08.54,Default,,0000,0000,0000,,در ۸ اکتبر سال ۲۰۱۱، Dialogue: 0,0:04:08.56,0:04:10.62,Default,,0000,0000,0000,,سالهای روشن به پایان رسیدند. Dialogue: 0,0:04:10.64,0:04:12.52,Default,,0000,0000,0000,,تشخیص داده شد مادر من سرطان ریه دارد. Dialogue: 0,0:04:15.16,0:04:17.61,Default,,0000,0000,0000,,سرطان به استخوان هایش نفوذ کرده بود\Nو حتی در مغر او بود. Dialogue: 0,0:04:18.68,0:04:20.94,Default,,0000,0000,0000,,وقتی این را به من گفت، من به زانو افتادم. Dialogue: 0,0:04:20.96,0:04:22.20,Default,,0000,0000,0000,,من کاملا شکست خورده بودم. Dialogue: 0,0:04:23.72,0:04:26.14,Default,,0000,0000,0000,,و وقتی به خودم آمدم و به او نگاه کردم، Dialogue: 0,0:04:26.16,0:04:27.74,Default,,0000,0000,0000,,متوجه شدم این درباره من نیست. Dialogue: 0,0:04:27.76,0:04:29.80,Default,,0000,0000,0000,,این درباره یافتن راهی است تا به او کمک کنم. Dialogue: 0,0:04:31.00,0:04:32.42,Default,,0000,0000,0000,,پدر من یک پزشک است، Dialogue: 0,0:04:32.44,0:04:36.02,Default,,0000,0000,0000,,و داشتن او در خانواده یک\Nمزیت بزرگ برای ما بود، Dialogue: 0,0:04:36.04,0:04:38.20,Default,,0000,0000,0000,,و او یک کار خیلی زیبا \Nبا مراقبت از مادرم انجام داد. Dialogue: 0,0:04:38.72,0:04:41.50,Default,,0000,0000,0000,,ولی من نیز، میخواستم هر کاری \Nمیتوانستم برای کمک به او انجام دهم، Dialogue: 0,0:04:41.52,0:04:44.10,Default,,0000,0000,0000,,پس من میخواستم همه چیز را امتحان کنم. Dialogue: 0,0:04:44.12,0:04:45.32,Default,,0000,0000,0000,,همه ما کردیم. Dialogue: 0,0:04:45.72,0:04:47.66,Default,,0000,0000,0000,,من درباره داروهای جایگزین، رژیمها، Dialogue: 0,0:04:47.68,0:04:50.76,Default,,0000,0000,0000,,آبمیوه ها و طب سوزنی تحقیق کردم. Dialogue: 0,0:04:51.60,0:04:52.98,Default,,0000,0000,0000,,در نهایت، از او سوال کردم، Dialogue: 0,0:04:53.00,0:04:54.60,Default,,0000,0000,0000,,"آیا این چیزی است که\Nمی خواهی من انجام دهم؟" Dialogue: 0,0:04:55.28,0:04:56.52,Default,,0000,0000,0000,,و او گفت، "نه". Dialogue: 0,0:04:57.36,0:05:00.48,Default,,0000,0000,0000,,او گفت، "آرام بگیر، \Nبعدا به تو نیاز خواهم داشت." Dialogue: 0,0:05:03.61,0:05:05.52,Default,,0000,0000,0000,,او میدانست چه اتفاقی \Nدر حال افتادن بود، Dialogue: 0,0:05:05.52,0:05:07.34,Default,,0000,0000,0000,,و او چیزی را میدانست که دکترها و متخصصین Dialogue: 0,0:05:07.36,0:05:09.86,Default,,0000,0000,0000,,و اینترنت نمیدانستند: Dialogue: 0,0:05:09.88,0:05:11.84,Default,,0000,0000,0000,,شیوهای که او میخواست\Nاین دوران را سپری کند. Dialogue: 0,0:05:12.60,0:05:13.84,Default,,0000,0000,0000,,من فقط نیاز داشتم\Nتا از او سوال کنم. Dialogue: 0,0:05:15.84,0:05:17.94,Default,,0000,0000,0000,,متوجه شدم که، اگر بخواهم شیوه ای که \Nاو میخواهد آن دوران را سپری کند را تغییر دهم Dialogue: 0,0:05:17.96,0:05:19.16,Default,,0000,0000,0000,,آن را از دست میدادم. Dialogue: 0,0:05:20.44,0:05:22.06,Default,,0000,0000,0000,,پس من شروع کردم تا فقط با او باشم، Dialogue: 0,0:05:22.08,0:05:24.48,Default,,0000,0000,0000,,هر معنی که این داشت\Nو هر شرایطی که به وجود امد، Dialogue: 0,0:05:25.40,0:05:26.76,Default,,0000,0000,0000,,فقط میخواستم به او گوش کنم. Dialogue: 0,0:05:28.32,0:05:32.36,Default,,0000,0000,0000,,اگر قبل من مقاومت میکردم،\Nپس الان داشتم تسلیم میشدم، Dialogue: 0,0:05:33.20,0:05:35.82,Default,,0000,0000,0000,,منصرف شدن از تلاش برای کنترل\Nچیزی که قابل کنترل نبود Dialogue: 0,0:05:35.84,0:05:38.40,Default,,0000,0000,0000,,و فقط میخواستم در کنار او باشم. Dialogue: 0,0:05:39.76,0:05:40.96,Default,,0000,0000,0000,,زمان آهسته شود، Dialogue: 0,0:05:41.84,0:05:43.36,Default,,0000,0000,0000,,و تاریخ بی ربط شود. Dialogue: 0,0:05:45.00,0:05:46.48,Default,,0000,0000,0000,,عادت کردم که Dialogue: 0,0:05:47.44,0:05:50.76,Default,,0000,0000,0000,,هر روز صبح زود من سینه خیز به تخت او مبروم و کنار او بخوابم. Dialogue: 0,0:05:51.16,0:05:52.86,Default,,0000,0000,0000,,برادر م برای صبحانه میآمد Dialogue: 0,0:05:52.88,0:05:55.66,Default,,0000,0000,0000,,و ما خوشحال میشدیم که صدای \Nخودرو او را در مقابل خانه میشنیدیم. Dialogue: 0,0:05:55.68,0:05:58.44,Default,,0000,0000,0000,,من به او کمک میکردم تا ب\Nنشیند و دستان او را میگرفتم Dialogue: 0,0:05:59.20,0:06:01.12,Default,,0000,0000,0000,,و کمک میکردم تا به اشپزخانه برود. Dialogue: 0,0:06:01.96,0:06:05.22,Default,,0000,0000,0000,,او لیوان بزرگی داشت که خودش ساخته بود Dialogue: 0,0:06:05.24,0:06:07.04,Default,,0000,0000,0000,,و عاشق قهوه نوشیدن در آن Dialogue: 0,0:06:07.80,0:06:09.96,Default,,0000,0000,0000,,و عاشق نان جوش شیرین ایرلندی برای صبحانه بود. Dialogue: 0,0:06:11.60,0:06:12.98,Default,,0000,0000,0000,,بعد از آن نوبت حمام بود، Dialogue: 0,0:06:13.00,0:06:14.26,Default,,0000,0000,0000,,و او عاشق این قسمت بود. Dialogue: 0,0:06:14.28,0:06:15.82,Default,,0000,0000,0000,,او عاشق آب گرم بود، Dialogue: 0,0:06:15.84,0:06:19.30,Default,,0000,0000,0000,,و من این کار را با بخشندگی\Nتمام انجام میدادم، Dialogue: 0,0:06:19.32,0:06:20.52,Default,,0000,0000,0000,,مثل یک آبگرم معدنی. Dialogue: 0,0:06:21.36,0:06:23.10,Default,,0000,0000,0000,,بعضی اوقات خواهرم کمک میکرد. Dialogue: 0,0:06:23.12,0:06:25.42,Default,,0000,0000,0000,,بلافاصله بعد از ان ما حولههای گرم و Dialogue: 0,0:06:25.44,0:06:27.58,Default,,0000,0000,0000,,دمپایی آماده داشتیم Dialogue: 0,0:06:27.60,0:06:29.56,Default,,0000,0000,0000,,و او حتی برای یک لحظه هم سرد نمیشد. Dialogue: 0,0:06:30.92,0:06:32.20,Default,,0000,0000,0000,,من موهای او را خشک میکردم. Dialogue: 0,0:06:33.20,0:06:36.06,Default,,0000,0000,0000,,برادرهای من عصرها با فرزندانشان میآمدند، Dialogue: 0,0:06:36.08,0:06:37.92,Default,,0000,0000,0000,,و این نقطه برجسته روز او بود. Dialogue: 0,0:06:39.08,0:06:41.40,Default,,0000,0000,0000,,در طول زمان ما مجبور به \Nاستفاده از صندلی چرخدار شدیم، Dialogue: 0,0:06:42.08,0:06:43.78,Default,,0000,0000,0000,,و او خیلی تمایلی به غذا خوردن نداشت، Dialogue: 0,0:06:43.80,0:06:48.96,Default,,0000,0000,0000,,و او کوچکترین فنجان را برای نوشیدن قهوه استفاده میکرد. Dialogue: 0,0:06:51.12,0:06:52.98,Default,,0000,0000,0000,,من هم دیگر قادر به نگهداری از او نبودم، Dialogue: 0,0:06:53.00,0:06:55.28,Default,,0000,0000,0000,,پس ما یک کمکار استخدام کردیم \Nتا برای حمام بردن به من کمک کند. Dialogue: 0,0:06:56.44,0:06:59.06,Default,,0000,0000,0000,,این فعالیت های ساده روزانه Dialogue: 0,0:06:59.08,0:07:00.84,Default,,0000,0000,0000,,تبدیل به تشریفات مقدس ما شدند، Dialogue: 0,0:07:01.92,0:07:03.74,Default,,0000,0000,0000,,و ما هر روز با پیشرفت سرطان Dialogue: 0,0:07:03.76,0:07:04.96,Default,,0000,0000,0000,,آنها را تکرار میکردیم. Dialogue: 0,0:07:05.56,0:07:07.70,Default,,0000,0000,0000,,این فروتنی و دردناک بود Dialogue: 0,0:07:07.72,0:07:10.72,Default,,0000,0000,0000,,و دقیقا جایی بود که من میخواستم آنجا باشم. Dialogue: 0,0:07:12.16,0:07:14.44,Default,,0000,0000,0000,,این بار ما این را "زیبای ناخوشایند" نامیدیم. Dialogue: 0,0:07:16.28,0:07:19.98,Default,,0000,0000,0000,,او در ۲۶ اکتبر سال ۲۰۱۲ درگدشت. Dialogue: 0,0:07:20.00,0:07:23.68,Default,,0000,0000,0000,,یک سال و سه هفته بعد\Nاز تشخیص بیماری او بود. Dialogue: 0,0:07:24.76,0:07:25.96,Default,,0000,0000,0000,,او رفته بود. Dialogue: 0,0:07:29.52,0:07:31.50,Default,,0000,0000,0000,,برادرانم، خواهرم و پدرم Dialogue: 0,0:07:31.52,0:07:35.12,Default,,0000,0000,0000,,همه با این روش کمک به کنار هم آمده بودیم. Dialogue: 0,0:07:35.90,0:07:37.86,Default,,0000,0000,0000,,مثل این بود که پویایی کل خانواده Dialogue: 0,0:07:37.88,0:07:39.94,Default,,0000,0000,0000,,و تمام نقش های مقرر ما ناپدید شدند Dialogue: 0,0:07:39.96,0:07:42.62,Default,,0000,0000,0000,,و همه ما در این حس ناشناخته کنار هم بودیم، Dialogue: 0,0:07:42.64,0:07:44.50,Default,,0000,0000,0000,,یک حس مشترک داشتیم Dialogue: 0,0:07:44.52,0:07:46.00,Default,,0000,0000,0000,,و در حال مراقبت از یکدیگر بودیم. Dialogue: 0,0:07:47.64,0:07:49.92,Default,,0000,0000,0000,,من برای داشتن آنها خیلی شکرگزار هستم. Dialogue: 0,0:07:53.16,0:07:56.78,Default,,0000,0000,0000,,به عنوان کسی که بیشتر وقتم\Nرا در استودیو تنها کار میکنم Dialogue: 0,0:07:56.80,0:07:59.66,Default,,0000,0000,0000,,من هیچ ایدهای نداشتم که این نوع ارتباط Dialogue: 0,0:07:59.68,0:08:02.62,Default,,0000,0000,0000,,میتوانست این مقدار مهم و التیام بخش باشد. Dialogue: 0,0:08:02.64,0:08:04.44,Default,,0000,0000,0000,,این مهمترین چیز بود. Dialogue: 0,0:08:06.12,0:08:07.52,Default,,0000,0000,0000,,چیزی بود که من همیشه میخواستم. Dialogue: 0,0:08:09.16,0:08:13.92,Default,,0000,0000,0000,,بعد از مراسم تدفین وقت این بود \Nکه به استودیو برگردم. Dialogue: 0,0:08:15.60,0:08:18.42,Default,,0000,0000,0000,,من خودروم را برداشتم و به بروکلین برگشتم، Dialogue: 0,0:08:18.44,0:08:21.36,Default,,0000,0000,0000,,و نقاشی چیزی است که همیشه خواستهام\Nانجام دهم، پس آن را انجام دادم. Dialogue: 0,0:08:22.40,0:08:23.68,Default,,0000,0000,0000,,و این چیزی است که اتفاق افتاد. Dialogue: 0,0:08:27.12,0:08:31.48,Default,,0000,0000,0000,,این مثل رهایی همه ریشههای درونی من بود. Dialogue: 0,0:08:33.92,0:08:38.90,Default,,0000,0000,0000,,آن مکان امن، مکانی که با دقت\Nخیلی خیلی زیاد امن شده بود Dialogue: 0,0:08:38.92,0:08:41.86,Default,,0000,0000,0000,,که من در تمام دیگر نقاشیهایم ایجاد کردم، Dialogue: 0,0:08:41.88,0:08:43.14,Default,,0000,0000,0000,,آن یک افسانه بود. Dialogue: 0,0:08:43.16,0:08:44.36,Default,,0000,0000,0000,,درست کار نکرد. Dialogue: 0,0:08:45.28,0:08:48.08,Default,,0000,0000,0000,,و من ترسیده بودم، چون\Nدیگر نمیخواستم نقاشی کنم. Dialogue: 0,0:08:51.12,0:08:52.58,Default,,0000,0000,0000,,پس به جنگل رفتم. Dialogue: 0,0:08:52.60,0:08:56.22,Default,,0000,0000,0000,,فکر کردم، بیرون رفتن را امتحان میکنم. Dialogue: 0,0:08:56.24,0:09:00.06,Default,,0000,0000,0000,,رنگ هایم را برداشتم \Nمن یک نقاش منظره نبودم، Dialogue: 0,0:09:00.08,0:09:02.70,Default,,0000,0000,0000,,ولی در حقیقت خیلی هیچ نوع نقاشی نبودم، Dialogue: 0,0:09:02.72,0:09:05.22,Default,,0000,0000,0000,,پس هیچ وابستگی و انتظاری نداشتم، Dialogue: 0,0:09:05.24,0:09:08.30,Default,,0000,0000,0000,,که به من اجازه داد بیپروا و آزاد باشم. Dialogue: 0,0:09:08.32,0:09:10.38,Default,,0000,0000,0000,,من واقعا یکی از این نقاشیهای خیس را Dialogue: 0,0:09:10.40,0:09:12.32,Default,,0000,0000,0000,,شب بیرون گذاشتم Dialogue: 0,0:09:13.00,0:09:16.18,Default,,0000,0000,0000,,در کنار نور در جنگل. Dialogue: 0,0:09:16.20,0:09:19.16,Default,,0000,0000,0000,,صبح سطح آن با حشرات پوشیده شده بود. Dialogue: 0,0:09:20.52,0:09:23.14,Default,,0000,0000,0000,,ولی برای من اهمیت نداشت. مهم نبود. Dialogue: 0,0:09:23.16,0:09:25.54,Default,,0000,0000,0000,,من تمام این نقاشیها را به استودیو برگرداندم، Dialogue: 0,0:09:25.56,0:09:28.22,Default,,0000,0000,0000,,صفحه آنها را تراشیدم و آنها را تمیز کردم، Dialogue: 0,0:09:28.24,0:09:30.74,Default,,0000,0000,0000,,و رقیق کننده رنگ روی انها ریختم Dialogue: 0,0:09:30.76,0:09:33.06,Default,,0000,0000,0000,,و رنگ بیشتری رنگ روی آنها\Nریختم و روی آنها نقاشی کردم. Dialogue: 0,0:09:33.08,0:09:34.28,Default,,0000,0000,0000,,هیچ برنامه ای نداشتم، Dialogue: 0,0:09:35.32,0:09:37.13,Default,,0000,0000,0000,,ولی اتفاقات در حال رخ دادن را تماشا میکردم. Dialogue: 0,0:09:38.68,0:09:40.58,Default,,0000,0000,0000,,این همان نقاشی با همه حشرات درون آن بود. Dialogue: 0,0:09:41.96,0:09:44.10,Default,,0000,0000,0000,,من برای نشان دادن یک\Nفضای واقعی تلاش نمیکردم. Dialogue: 0,0:09:44.12,0:09:48.58,Default,,0000,0000,0000,,این هرج و مرج و نقص ها بودند\Nکه من را شگفت زده میکردند، Dialogue: 0,0:09:48.60,0:09:50.28,Default,,0000,0000,0000,,و اتفاقی شروع به رخ دادن کرد بود. Dialogue: 0,0:09:51.68,0:09:53.16,Default,,0000,0000,0000,,من دوباره کنجکاو شدم. Dialogue: 0,0:09:54.32,0:09:56.52,Default,,0000,0000,0000,,این یکی دیگر از جنگل است. Dialogue: 0,0:09:58.32,0:10:00.14,Default,,0000,0000,0000,,اگر چه این یک هشدار بود. Dialogue: 0,0:10:00.16,0:10:03.10,Default,,0000,0000,0000,,من نمیتوانستم رنگ را مثل قبل کنترل کنم. Dialogue: 0,0:10:03.12,0:10:06.14,Default,,0000,0000,0000,,این باید چیزی برای ارائه میداشت Dialogue: 0,0:10:06.16,0:10:08.88,Default,,0000,0000,0000,,نه اینکه توضیح می دادم یا توصیف میکردم. Dialogue: 0,0:10:09.76,0:10:14.02,Default,,0000,0000,0000,,و آن صفحه ناقص، پر هرج و مرج و آشفته Dialogue: 0,0:10:14.04,0:10:15.84,Default,,0000,0000,0000,,بود که داستان را میگفت. Dialogue: 0,0:10:18.24,0:10:19.24,Default,,0000,0000,0000,,من شروع به کنجکاو شدن کردم،\Nدرست مثل زمانی که دانش آموز بودم. Dialogue: 0,0:10:19.24,0:10:22.00,Default,,0000,0000,0000,,مرحله بعد این بود که میخواستم\Nمردم را در نقاشیها قرار دهم، Dialogue: 0,0:10:22.00,0:10:26.10,Default,,0000,0000,0000,,و من عاشق این محیط جدید بودم، Dialogue: 0,0:10:26.12,0:10:27.90,Default,,0000,0000,0000,,پس من میخواستم هم مردم\Nو هم این فضا را داشته باشم. Dialogue: 0,0:10:27.92,0:10:32.20,Default,,0000,0000,0000,,وقتی ایده چگونگی\Nانجام این کار به ذهنم رسید، Dialogue: 0,0:10:33.76,0:10:35.90,Default,,0000,0000,0000,,به نوعی حالت تهوع و سرگیجه گرفتم، Dialogue: 0,0:10:35.92,0:10:38.70,Default,,0000,0000,0000,,که احتمالا فقط آدرنالین است Dialogue: 0,0:10:38.72,0:10:41.58,Default,,0000,0000,0000,,ولی برای من یک نشانه خوب است. Dialogue: 0,0:10:41.60,0:10:44.54,Default,,0000,0000,0000,,و حالا میخواهم چیزی که روی\Nآن کار میکنم را به شما نشان دهم. Dialogue: 0,0:10:47.72,0:10:51.78,Default,,0000,0000,0000,,چیزی است که هنوز نمایش نداده ام\Nو فکر کنم مثل یک پیش نمایش است، Dialogue: 0,0:10:51.80,0:10:53.06,Default,,0000,0000,0000,,از نمایش من در آینده نزدیک Dialogue: 0,0:10:53.08,0:10:54.28,Default,,0000,0000,0000,,چیزی که تا الان دارم. Dialogue: 0,0:10:56.28,0:10:57.96,Default,,0000,0000,0000,,فضایی گشترده Dialogue: 0,0:10:59.00,0:11:01.08,Default,,0000,0000,0000,,به جای وان حمام شده. Dialogue: 0,0:11:01.48,0:11:03.64,Default,,0000,0000,0000,,من به جای درون ماندن به بیرون میروم. Dialogue: 0,0:11:05.48,0:11:06.68,Default,,0000,0000,0000,,دیگر نقاشی را کنترل نمیکردم، Dialogue: 0,0:11:07.88,0:11:09.90,Default,,0000,0000,0000,,از نواقص لذت میبرم، Dialogue: 0,0:11:09.92,0:11:11.12,Default,,0000,0000,0000,,اجازه میدهم -- Dialogue: 0,0:11:12.16,0:11:13.84,Default,,0000,0000,0000,,به نواقص اجازه میدهم. Dialogue: 0,0:11:15.68,0:11:17.34,Default,,0000,0000,0000,,و در این نقص، Dialogue: 0,0:11:17.36,0:11:19.26,Default,,0000,0000,0000,,میتوانید یک آسیب پذیری پیدا کنید. Dialogue: 0,0:11:19.28,0:11:23.44,Default,,0000,0000,0000,,من میتوانستم حس کنم که عمیقترین و \Nپراهمیت ترین چیز برای من، Dialogue: 0,0:11:26.00,0:11:27.20,Default,,0000,0000,0000,,این رابطه انسانی Dialogue: 0,0:11:28.40,0:11:32.32,Default,,0000,0000,0000,,که میتواند در یک مکان بدون\Nهیچ مقاومت و کنترلی اتفاق بیفتد. Dialogue: 0,0:11:33.56,0:11:35.28,Default,,0000,0000,0000,,من میخواهم دوباره این نقاشی کنم. Dialogue: 0,0:11:38.28,0:11:39.56,Default,,0000,0000,0000,,خُب این چیزی است که من یاد گرفتم. Dialogue: 0,0:11:41.24,0:11:44.24,Default,,0000,0000,0000,,همه ما فقدانهای بزرگی\Nدر زندگی خواهیم داشت، Dialogue: 0,0:11:45.00,0:11:47.06,Default,,0000,0000,0000,,شاید یک شغل و حرفه، Dialogue: 0,0:11:47.08,0:11:50.36,Default,,0000,0000,0000,,رابطه، عشق، جوانی ما Dialogue: 0,0:11:51.52,0:11:53.74,Default,,0000,0000,0000,,ما سلامتی خود را از دست خواهیم داد، Dialogue: 0,0:11:53.76,0:11:54.96,Default,,0000,0000,0000,,افرادی که دوست داریم. Dialogue: 0,0:11:56.24,0:11:58.66,Default,,0000,0000,0000,,این نوع فقدانها از کنترل ما خارج هستند. Dialogue: 0,0:11:58.68,0:11:59.88,Default,,0000,0000,0000,,آنها غیرقابل پیشبینی هستند، Dialogue: 0,0:12:00.72,0:12:02.32,Default,,0000,0000,0000,,و ما را به زانو در میآورند. Dialogue: 0,0:12:03.52,0:12:05.52,Default,,0000,0000,0000,,و من میگویم، به آنها اجازه دهید. Dialogue: 0,0:12:06.84,0:12:09.40,Default,,0000,0000,0000,,به زانو بیفتید. فروتن باشید. Dialogue: 0,0:12:10.92,0:12:12.64,Default,,0000,0000,0000,,دست از تلاش برای تغییر آن یا Dialogue: 0,0:12:13.28,0:12:14.96,Default,,0000,0000,0000,,حتی خواستن تفاوت آن بردارید. Dialogue: 0,0:12:15.44,0:12:16.80,Default,,0000,0000,0000,,آن به همین صورت است. Dialogue: 0,0:12:19.16,0:12:20.62,Default,,0000,0000,0000,,و بعد، فضا وجود دارد، Dialogue: 0,0:12:20.64,0:12:23.82,Default,,0000,0000,0000,,در آن فضا عیب های خود را، Dialogue: 0,0:12:23.84,0:12:25.54,Default,,0000,0000,0000,,مهمترین چیزهای برای خود، Dialogue: 0,0:12:25.56,0:12:27.24,Default,,0000,0000,0000,,عمیق ترین قصدتان را حس کنید. Dialogue: 0,0:12:28.64,0:12:30.32,Default,,0000,0000,0000,,و برای ارتباط با Dialogue: 0,0:12:31.60,0:12:34.72,Default,,0000,0000,0000,,افراد و چیزهایی که اینجا هستند، Dialogue: 0,0:12:35.44,0:12:37.24,Default,,0000,0000,0000,,بیدار و زنده هستند، کنجکاو باشید. Dialogue: 0,0:12:38.12,0:12:39.48,Default,,0000,0000,0000,,این چیزی است که همه ما میخواهیم. Dialogue: 0,0:12:40.80,0:12:43.92,Default,,0000,0000,0000,,اجازه دهید تا از این شانس \Nاستفاده کنیم تا چیزی زیبا Dialogue: 0,0:12:44.72,0:12:47.68,Default,,0000,0000,0000,,در ناشناختهها، در غیر قابل پیشبینیها Dialogue: 0,0:12:48.76,0:12:50.08,Default,,0000,0000,0000,,و حتی در ناخوشایندیها پیدا کنیم. Dialogue: 0,0:12:51.32,0:12:52.54,Default,,0000,0000,0000,,ممنون. Dialogue: 0,0:12:52.56,0:12:55.64,Default,,0000,0000,0000,,(تشویق حاضرین)