1 00:00:00,357 --> 00:00:01,708 وقتی بچه بودم، 2 00:00:01,708 --> 00:00:05,070 فکر میکردم که کشورم بهترین کشور جهان است، 3 00:00:05,070 --> 00:00:08,445 من با ترانهای به نام "چیزی برای حسودی نیست" بزرگ شدم. 4 00:00:08,445 --> 00:00:11,080 و من بسیار مغرور و مفتخر بودم. 5 00:00:11,080 --> 00:00:12,868 در مدرسه، ما زمان زیادی را صرف 6 00:00:12,868 --> 00:00:14,629 مطالعه ی تاریخ "کیم ایل-سونگ" (دیکتاتور سابق کره ی شمالی) میکردیم، 7 00:00:14,629 --> 00:00:18,571 ولی هرگز در مورد دنیای بیرون چیزی یاد نمیگرفتیم، 8 00:00:18,571 --> 00:00:23,521 به غیر از آمریکا، کره ی جنوبی، و ژاپن که دشمنانمان بودند. 9 00:00:23,521 --> 00:00:26,735 اگرچه اغلب من در مورد دنیای بیرون کنجکاو بودم، 10 00:00:26,735 --> 00:00:30,883 ولی فکر میکردند باید همه ی عمرم را در کره ی شمالی بگذرانم، 11 00:00:30,883 --> 00:00:34,587 تا این که ناگهان همه چیز تغییر کرد. 12 00:00:34,587 --> 00:00:39,347 وقتی که ۷ ساله بودم، من برای اولین بار اعدام درملاء عام را دیدم، 13 00:00:39,347 --> 00:00:42,605 اما فکر میکردم که زندگیم در کره شمالی یک زندگی عادیست. 14 00:00:42,605 --> 00:00:44,717 خانواده ام فقیر نبودند، 15 00:00:44,717 --> 00:00:48,250 و من هرگز گرسنگی را تجربه نکرده بودم. 16 00:00:48,250 --> 00:00:52,753 ولی یک روز، در سال ۱۹۹۵، مادرم نامهی 17 00:00:52,753 --> 00:00:54,816 خواهر یکی از همکارانش را به خانه آورد. 18 00:00:54,816 --> 00:00:59,950 در آن نوشته شده بود،"هنگامی که این نامه را می خوانید، همه ی پنج نفر اعضای این خانواده 19 00:00:59,950 --> 00:01:02,690 دیگر در این جهان نخواهند بود، 20 00:01:02,690 --> 00:01:06,841 زیرا طی دو هفته ی گذشته چیزی نخورده ایم. 21 00:01:06,841 --> 00:01:09,313 ما با همدیگر روی زمین دراز میکشیم، 22 00:01:09,313 --> 00:01:18,024 بدن هایمان بسیار ضعیف است و آماده مردن هستیم." 23 00:01:18,024 --> 00:01:21,331 من شوکه شدم. 24 00:01:21,331 --> 00:01:23,477 این اولین باری بود که می شنیدم 25 00:01:23,477 --> 00:01:27,714 که مردم کشورم رنج میکشند. 26 00:01:27,714 --> 00:01:31,024 خیلی زود بعد از آن، هنگامی که پیاده از یک ایستگاه قطار میگذشتم، 27 00:01:31,024 --> 00:01:32,409 چیز وحشتناکی دیدم 28 00:01:32,409 --> 00:01:36,233 که نمی توانم آن را از ذهنم پاک کنم. 29 00:01:36,233 --> 00:01:39,401 زن بیجانی با کودکی لاغر و نحیفی در آغوشش بر زمین افتاده بود، 30 00:01:39,401 --> 00:01:42,590 زن بیجانی با کودکی لاغر و نحیفی در آغوشش بر زمین افتاده بود، 31 00:01:42,590 --> 00:01:47,000 که با درماندگی به چهره ی مادرش نگاه میکرد. 32 00:01:47,000 --> 00:01:51,240 اما کسی به آن ها کمک نمیکرد، زیرا مردم 33 00:01:51,240 --> 00:01:55,865 فقط به خودشان و خانوادهشان اهمیت می دادند. 34 00:01:55,865 --> 00:01:59,982 قحطی بزرگی در کره ی شمالی در اواسط دهه ی ۹۰ رخ داد. 35 00:01:59,982 --> 00:02:02,717 و در نهایت، بیش از یک میلیون نفر از مردم کره شمالی 36 00:02:02,717 --> 00:02:06,034 در اثر قحطی مردند، و خیلی از آن ها با 37 00:02:06,034 --> 00:02:11,683 خوردن علف، سوسک و پوست درختان زنده ماندند. 38 00:02:11,683 --> 00:02:14,967 قطعی برق بیشتر و بیشتر میشد. 39 00:02:14,967 --> 00:02:19,324 همه جا در شب تاریک بود 40 00:02:19,324 --> 00:02:21,876 به جز دریایی از نور در چین، 41 00:02:21,876 --> 00:02:24,356 که در طرف دیگر رودخانه ی نزدیک خانه ی ما بود. 42 00:02:24,356 --> 00:02:29,680 همیشه متعجب بودم که چرا چینیها برق دارند و ما نداریم. 43 00:02:29,680 --> 00:02:34,024 این تصویر ماهوارهای است که کره ی شمالی را در شب نشان میدهد. 44 00:02:34,024 --> 00:02:37,436 که با همسایهاش مقایسه شد. 45 00:02:37,436 --> 00:02:39,379 این رود "آمروک" است، 46 00:02:39,379 --> 00:02:41,750 که بخشی از مرز بین 47 00:02:41,750 --> 00:02:44,434 کره ی شمالی و چین را تشکیل میدهد. 48 00:02:44,434 --> 00:02:46,898 همان طور که می بینید، رودخانه در برخی قسمت ها 49 00:02:46,898 --> 00:02:52,894 خیلی باریک است و به مردم کره شمالی اجازه میدهد که پنهانی از آن عبور کنند. 50 00:02:52,894 --> 00:02:54,518 اما خیلیها هم میمیرند. 51 00:02:54,518 --> 00:03:01,984 گاهی من جسد هایی که بر روی آب شناور بودند را میدیدم. 52 00:03:01,984 --> 00:03:06,924 نمیتوانم درباره ی بسیاری از جزئیات مربوط به این که چگونه کره ی شمالی را ترک کردم حرف بزنم، 53 00:03:06,924 --> 00:03:11,187 اما تنها میتوانم بگویم که در طول سالهای وحشتناک قحطی 54 00:03:11,187 --> 00:03:16,490 من به چین فرستاده شدم تا با فامیلهای دورم زندگی کنم. 55 00:03:16,490 --> 00:03:18,190 اما تنها فکر میکردم که 56 00:03:18,190 --> 00:03:22,477 برای مدت کوتاهی از خانواده ام دور خواهم بود. 57 00:03:22,477 --> 00:03:24,169 من هرگز تصور نمیکردم 58 00:03:24,169 --> 00:03:28,662 که زندگی بدون آن ها ۱۴ سال طول بکشد. 59 00:03:28,662 --> 00:03:33,086 در چین، زندگی بدون خانواده برای یک دختر جوان بسیار مشکل بود. 60 00:03:33,086 --> 00:03:36,429 من نمی دانستم که زندگی 61 00:03:36,429 --> 00:03:38,266 یک پناهنده از کره ی شمالی چگونه خواهد بود، 62 00:03:38,266 --> 00:03:41,802 اما خیلی زود فهمیدم که نه تنها خیلی مشکل است، 63 00:03:41,802 --> 00:03:44,449 بلکه بسیار خطرناک هم هست، 64 00:03:44,449 --> 00:03:49,339 زیرا مردم پناهنده از کره ی شمالی در چین 65 00:03:49,339 --> 00:03:52,178 به عنوان مهاجرین غیرقانونی محسوب میشدند. 66 00:03:52,178 --> 00:03:54,452 بنابراین من در ترس دائمی 67 00:03:54,452 --> 00:03:56,995 از این که هویتم آشکار شود، 68 00:03:56,995 --> 00:04:00,132 و به سرنوشت وحشناکی که 69 00:04:00,132 --> 00:04:02,888 در کره ی شمالی در انتظارم بود، زندگی میکردم. 70 00:04:02,888 --> 00:04:05,600 یک روز، بدترین کابوس من به حقیقت پیوست، 71 00:04:05,600 --> 00:04:08,438 و هنگامی بود که توسط پلیس چین دستگیر شدم 72 00:04:08,438 --> 00:04:12,437 و به دفتر پلیس برای بازجویی برده شدم. 73 00:04:12,437 --> 00:04:15,875 یک نفر مظنون شده بود که اهل کره ی شمالی هستم، 74 00:04:15,875 --> 00:04:19,560 بنابراین آن ها زبان چینی مرا امتحان کردند 75 00:04:19,560 --> 00:04:22,883 و هزاران سؤال از من پرسیدند. 76 00:04:22,883 --> 00:04:25,156 من به شدت ترسیده بودم، 77 00:04:25,156 --> 00:04:28,164 فکر میکردم که قلبم درحال انفجار است. 78 00:04:28,164 --> 00:04:31,662 اگر چیزی غیر طبیعی به نظر میرسید، من زندانی 79 00:04:31,662 --> 00:04:33,846 و به کشورم بازگردانده میشدم. 80 00:04:33,846 --> 00:04:36,293 فکر کردم که زندگیم تمام شده، 81 00:04:36,293 --> 00:04:39,532 اما توانستم تمامی احساسات را در درونم کنترل کنم 82 00:04:39,532 --> 00:04:41,490 و به سؤالات پاسخ دهم. 83 00:04:41,490 --> 00:04:43,662 بعد از اینکه سؤالاتشان از من تمام شد، 84 00:04:43,662 --> 00:04:45,787 یکی از افسر ها به دیگری گفت، 85 00:04:45,787 --> 00:04:47,865 "این یگ گزارش غلط بود، 86 00:04:47,865 --> 00:04:49,797 او اهل کره ی شمالی نیست." 87 00:04:49,797 --> 00:04:54,019 و به من اجازه دادند که بروم. و این یک معجزه بود. 88 00:04:54,019 --> 00:04:56,890 برخی از مردم کره ی شمالی در چین به دنبال پناهندگی 89 00:04:56,890 --> 00:04:59,213 در سفارتخانه های خارجی هستند، 90 00:04:59,213 --> 00:05:02,529 اما خیلی از آنها توسط پلیس چین دستگیر شده 91 00:05:02,529 --> 00:05:03,989 و به کره ی شمالی بازگردانیده میشوند. 92 00:05:03,989 --> 00:05:06,166 این دختران بسیار خوش شانس بودند. 93 00:05:06,166 --> 00:05:07,782 با این که دستگیر شدند، 94 00:05:07,782 --> 00:05:09,136 در نهایت به دلیل 95 00:05:09,136 --> 00:05:12,484 فشارهای شدید بینالمللی آزاد شدند. 96 00:05:12,484 --> 00:05:15,825 این افراد خیلی خوش شانس نبودند. 97 00:05:15,825 --> 00:05:19,740 هر سال، تعداد بی شماری از مردم کره ی شمالی در چین دستگیر شده 98 00:05:19,740 --> 00:05:22,452 و به آن جا بازگردانده میشوند، 99 00:05:22,452 --> 00:05:25,986 جایی که میتوانند شکنجه شوند، زندانی شوند 100 00:05:25,986 --> 00:05:28,777 و یا در ملأ عام اعدام شوند. 101 00:05:28,777 --> 00:05:31,881 اگرچه من واقعا خوش شانس بودم که از کشور خارج شدم، 102 00:05:31,881 --> 00:05:34,939 بسیاری از مردم کره ی شمالی خیلی خوش شانس نبودند. 103 00:05:34,939 --> 00:05:38,740 این بسیارغمانگیز بود که مردم کره ی شمالی باید هویتشان را پنهان کرده 104 00:05:38,740 --> 00:05:42,934 و برای زنده ماندن به سختی مبارزه کنند. 105 00:05:42,934 --> 00:05:45,972 حتی پس از یاد گرفتن زبان چینی و به دست آوردن کار، 106 00:05:45,972 --> 00:05:49,853 در یک لحظه تمام زندگیشان میتواند نابود گردد. 107 00:05:49,853 --> 00:05:53,589 و این دلیلی است که چرا پس از پنهان کردن هویتم به مدت ده سال، 108 00:05:53,589 --> 00:05:57,871 تصمیم گرفتم که خطر کرده و به کره ی جنوبی بروم، 109 00:05:57,871 --> 00:06:00,946 و دوباره زندگی جدیدی را شروع کنم. 110 00:06:00,946 --> 00:06:04,089 مستقر شدن در کره ی جنوبی بسیار مشکلتر از آن بود 111 00:06:04,089 --> 00:06:06,149 که انتظارش را داشتم. 112 00:06:06,149 --> 00:06:09,578 انگلیسی در کره جنوبی بسیار مهم بود، 113 00:06:09,578 --> 00:06:12,861 من میبایستی سومین زبان را هم یاد میگرفتم. 114 00:06:12,861 --> 00:06:16,038 همچنین، فهمیدم که فاصله ی بسیار زیادی 115 00:06:16,038 --> 00:06:18,021 بین کره ی شمالی و کره ی جنوبی وجود دارد. 116 00:06:18,021 --> 00:06:20,198 ما همگی کرهای هستیم، اما در درون، 117 00:06:20,198 --> 00:06:22,038 به دلیل ۶۷ سال جدایی کشور ها از هم، 118 00:06:22,038 --> 00:06:25,630 ما بسیار متفاوت شدهایم. 119 00:06:25,630 --> 00:06:29,669 حتی من با بحران هویتی مواجه شدم. 120 00:06:29,669 --> 00:06:32,909 من اهل کره ی شمالیم یا کره ی جنوبی؟ 121 00:06:32,909 --> 00:06:35,868 من اهل کجا هستم؟ من که هستم؟ 122 00:06:35,868 --> 00:06:37,904 و ناگهان، هیچ کشوری وجود نداشت 123 00:06:37,904 --> 00:06:43,315 که بتوانم خود را متعلق به آن بنامم. 124 00:06:43,315 --> 00:06:47,306 با این که کنار آمدن با زندگی در کره ی جنوبی آسان نبود، 125 00:06:47,306 --> 00:06:48,482 من نقشه ای کشیدم. 126 00:06:48,482 --> 00:06:51,935 من شروع به درس خواندن برای امتحان ورودی به دانشگاه کردم. 127 00:06:51,935 --> 00:06:55,950 تازه داشتم به زندگی جدیدم عادت می کردم، 128 00:06:55,950 --> 00:06:58,493 که تماس تکان دهنده ای با من گرفته شد. 129 00:06:58,493 --> 00:06:59,914 مقامات کره شمالی 130 00:06:59,914 --> 00:07:02,626 پولی را که من برای خانوادهام فرستاده بودم را برگرداندند، 131 00:07:02,626 --> 00:07:05,358 و به عنوان مجازات، خانوادهام 132 00:07:05,358 --> 00:07:07,695 قرار بود به منطقه ای متروکه 133 00:07:07,695 --> 00:07:11,163 در خارج از شهر نقل مکان کنند. 134 00:07:11,163 --> 00:07:13,883 آن ها میبایست خیلی سریع از آن جا می رفتند، 135 00:07:13,883 --> 00:07:17,448 پس من شروع کردم به نقشه کشیدن که به آن ها کمک کنم تا فرار کنند. 136 00:07:17,448 --> 00:07:20,930 مردم کره ی شمالی میبایستی سفر فوقالعاده طولانی را 137 00:07:20,930 --> 00:07:23,559 برای آزادی طی کنند. 138 00:07:23,559 --> 00:07:26,382 تقریباً عبور از مرز 139 00:07:26,382 --> 00:07:29,240 بین کره ی شمالی و کره ی جنوبی غیرممکن است، 140 00:07:29,240 --> 00:07:32,706 پس من با پروازی به چین برگشتم 141 00:07:32,706 --> 00:07:36,328 و به طرف مرز کره شمالی رفتم. 142 00:07:36,328 --> 00:07:39,192 به دلیل این که خانواده ی من نمیتوانستند چینی حرف بزنند، 143 00:07:39,192 --> 00:07:41,408 من میبایستی به هر طریقی که شده، 144 00:07:41,408 --> 00:07:45,211 آن ها را در مسیری بیش از ۳٫۲۰۰ کیلومتر در چین 145 00:07:45,211 --> 00:07:48,474 و سپس به جنوب شرقی آسیا هدایت میکردم. 146 00:07:48,474 --> 00:07:51,016 این سفر یک هفته با اتوبوس طول کشید، 147 00:07:51,016 --> 00:07:54,031 و چندین بار نزدیک بود که دستگیر شویم. 148 00:07:54,031 --> 00:07:56,672 یک بار، اتوبوس ما ایستاد 149 00:07:56,672 --> 00:08:01,131 و یک افسر پلیس وارد آن شد. 150 00:08:01,131 --> 00:08:03,234 او همه ی کارتهای شناسایی را گرفت، 151 00:08:03,234 --> 00:08:05,867 و شروع به سؤال پرسیدن آن ها کرد. 152 00:08:05,867 --> 00:08:09,462 از آنجا که خانواده ی من چینی نمیفهمیدند، 153 00:08:09,462 --> 00:08:13,596 فکر کردم که آن ها دستگیر خواهند شد. 154 00:08:13,596 --> 00:08:16,577 همین که افسر چینی به خانواده ی من رسید، 155 00:08:16,577 --> 00:08:19,086 بدون اختیار من بلند شدم و به او گفتم 156 00:08:19,086 --> 00:08:21,753 که آنها کر و لال هستند 157 00:08:21,753 --> 00:08:23,958 و به همین دلیل من همراهیشان میکنم. 158 00:08:23,958 --> 00:08:26,132 او با شک به من نگاه کرد، 159 00:08:26,132 --> 00:08:30,016 اما خوشبختانه مرا باور کرد. 160 00:08:30,016 --> 00:08:33,127 ما تمام مسیر را تا مرز لائوس رفتیم، 161 00:08:33,127 --> 00:08:37,754 اما من مجبور بودم تمامی پولم را 162 00:08:37,754 --> 00:08:40,498 برای رشوه دادن به مرزبانان لائوس میدادم. 163 00:08:40,498 --> 00:08:43,351 اما حتی پس از عبور از مرز، 164 00:08:43,351 --> 00:08:46,256 خانواده ی من به دلیل عبورغیر قانونی از مرز 165 00:08:46,256 --> 00:08:48,765 دستگیر و روانه ی زندان شدند. 166 00:08:48,765 --> 00:08:50,981 پس از اینکه من جریمه و رشوه را پرداختم، 167 00:08:50,981 --> 00:08:54,570 خانوادهام را پس از یک ماه آزاد کردند، 168 00:08:54,570 --> 00:08:58,386 اما خیلی زود پس از آن خانوادهام در پایتخت لائوس دوباره دستگیر 169 00:08:58,386 --> 00:09:00,825 و به زندان فرستاده شدند. 170 00:09:00,825 --> 00:09:05,393 این یکی از بدترین دوران زندگی من بود. 171 00:09:05,393 --> 00:09:10,782 من همه کاری کردم تا خانوادهام را آزاد کنم، 172 00:09:10,782 --> 00:09:13,156 و به آزادی آن ها خیلی نزدیک شدیم، 173 00:09:13,156 --> 00:09:15,453 اما خانوادهام تنها در فاصله ی کوتاهی 174 00:09:15,453 --> 00:09:18,997 از سفارت کره ی جنوبی به زندان افتادند. 175 00:09:18,997 --> 00:09:22,023 من بین دفتر امور مهاجرت و اداره ی پلیس 176 00:09:22,023 --> 00:09:23,754 دائم در رفت و آمد بودم، 177 00:09:23,754 --> 00:09:26,782 بدون امید تلاش میکردم که خانواده ام را از زندان بیرون بیاورم، 178 00:09:26,782 --> 00:09:28,234 اما من پول کافی 179 00:09:28,234 --> 00:09:30,861 برای پراخت رشوه یا جریمه نداشتم. 180 00:09:30,861 --> 00:09:32,655 تمام امیدم را از دست دادم. 181 00:09:32,655 --> 00:09:36,356 در آن لحظه، من صدای مردی را شنیدم که از من پرسید، 182 00:09:36,356 --> 00:09:37,847 "مشکل هست؟" 183 00:09:37,847 --> 00:09:39,444 من خیلی تعجب کردم 184 00:09:39,444 --> 00:09:43,377 که یک فرد کاملاً غریبه آن قدر اهمیت میداد که چنین سؤالی بپرسد. 185 00:09:43,377 --> 00:09:45,931 با انگلیسی دست و پا شکسته، و با کمک یک فرهنگ لغات، 186 00:09:45,931 --> 00:09:49,885 شرایطم را توضیح دادم، و بدون هیچ تردیدی، 187 00:09:49,885 --> 00:09:51,938 مرد به طرف ماشین خودپرداز رفت 188 00:09:51,938 --> 00:09:54,933 و باقی کسری پول را برای خانواده ی من 189 00:09:54,933 --> 00:09:58,997 و دو نفر دیگر اهل کره ی شمالی پرداخت تا از زندان آزاد شوند. 190 00:09:58,997 --> 00:10:02,401 من با همهی وجودم از او تشکر کردم، و از او پرسیدم، 191 00:10:02,401 --> 00:10:04,775 "چرا به من کمک میکنی؟" 192 00:10:04,775 --> 00:10:07,070 او گفت، "من به تو کمک نمیکنم." 193 00:10:07,070 --> 00:10:10,321 "من به مردم کره ی شمالی کمک میکنم." 194 00:10:10,321 --> 00:10:14,819 من متوجه شدم که این لحظهی نمادین در زندگی من بود. 195 00:10:14,819 --> 00:10:18,408 غریبه ی مهربان نماد امید تازه برای من 196 00:10:18,408 --> 00:10:21,806 و مردم کره ی شمالی بود هنگامی که بیشترین نیاز را داشتیم، 197 00:10:21,806 --> 00:10:25,057 و او به من محبت غریبه ها و حمایت و پشتبانی 198 00:10:25,057 --> 00:10:27,667 جامعه ی جهانی را که حقیقتاً روزنههای امیدی 199 00:10:27,667 --> 00:10:32,888 برای ما مردم کره شمالی بود و نیازمند آن هستیم نشان داد. 200 00:10:32,888 --> 00:10:35,374 و در نهایتاً بعد از یک سفر طولانی 201 00:10:35,374 --> 00:10:38,771 خانوادهام و من به کره ی جنوبی برگشتیم، 202 00:10:38,771 --> 00:10:42,225 اما رسیدن به آزادی تنها نیمی از راه است. 203 00:10:42,225 --> 00:10:45,848 خیلی از مردم کره شمالی از خانوادهایشان جدا هستند، 204 00:10:45,848 --> 00:10:48,661 هنگامی که آن ها به کشور جدیدی میرسند، 205 00:10:48,661 --> 00:10:52,305 با پول کم یا بدون پول شروع میکنند. 206 00:10:52,305 --> 00:10:55,331 خُب ما می توانیم از جوامع بین المللی 207 00:10:55,331 --> 00:10:58,336 برای تحصیل، آموزش زبان انگلیسی، 208 00:10:58,336 --> 00:11:00,699 فراگیری شغل، و خیلی چیزهای دیگر بهرمند شویم. 209 00:11:00,699 --> 00:11:02,813 ما همچنین میتوانیم به عنوان پُلی برای 210 00:11:02,813 --> 00:11:04,938 ارتباط مردم کره ی شمالی 211 00:11:04,938 --> 00:11:06,918 و باقی دنیا عمل کنیم، 212 00:11:06,918 --> 00:11:09,642 زیرا هنوز خیلی از ما با اعضای خانواده هایمان 213 00:11:09,642 --> 00:11:12,411 در داخل کشور در تماس هستیم، 214 00:11:12,411 --> 00:11:14,593 و ما اطلاعات و پول می فرستیم 215 00:11:14,593 --> 00:11:19,161 که به تغییر کره ی شمالی از درون کمک می کند. 216 00:11:19,161 --> 00:11:22,198 من بسیار خوششانس بودم، من کمکهای زیادی را دریافت کردهام 217 00:11:22,198 --> 00:11:24,403 که الهام بخش زندگی من بودند، 218 00:11:24,403 --> 00:11:27,747 پس میخواهم با حمایت جامعه ی بین المللی 219 00:11:27,747 --> 00:11:30,523 به مردم مشتاق کره ی شمالی 220 00:11:30,523 --> 00:11:33,561 شانسی برای سعادتمند شدن بدهم. 221 00:11:33,561 --> 00:11:36,047 من مطمئنم که شما انسان های موفقِ بیشتر و بیشتری را 222 00:11:36,047 --> 00:11:38,804 از کره ی شمالی در سراسر جهان، 223 00:11:38,804 --> 00:11:41,155 از جمله بر روی صحنه ی TED خواهید دید. 224 00:11:41,155 --> 00:11:43,777 متشکرم. 225 00:11:43,777 --> 00:11:53,499 ( تشویق تماشاگران)