WEBVTT 00:00:00.464 --> 00:00:03.081 مىخواهم درباره هوشيارى صحبت كنم. 00:00:03.081 --> 00:00:04.561 چرا هوشيارى؟ 00:00:04.561 --> 00:00:07.387 خب موضوع اهمال شده كنجكاوانهاى است، 00:00:07.387 --> 00:00:10.951 هم در فرهنگ فلسفى و هم در فرهنگ علمیمان . NOTE Paragraph 00:00:10.951 --> 00:00:12.223 خب حالا چرا انقدر جالب است؟ 00:00:12.223 --> 00:00:15.733 خب، به اين دلیل خیلی ساده و منطقی 00:00:15.733 --> 00:00:17.691 كه مهمترین جنبه از زندگیمان هست، 00:00:17.691 --> 00:00:20.088 بعبارتی، شرط لازم براى هر آنچه 00:00:20.088 --> 00:00:22.565 در زندگیمان با اهمیت تلقى مىشود این است كه هوشیار باشیم. 00:00:22.565 --> 00:00:25.724 درباره علم، فلسفه، موسیقی، هنر، هر چیزی كه اهمیت میدهید-- 00:00:25.724 --> 00:00:29.202 خب فایدهای ندارند اگر زامبی یا توی کما باشید، نه؟ 00:00:29.202 --> 00:00:31.546 بنابراین هوشیاری شماره یک است. 00:00:31.546 --> 00:00:34.014 دلیل دوم این است که وقتی آدمها 00:00:34.014 --> 00:00:36.330 به آن علاقمند میشوند، همانطور که فکر میکنم باید باشند، 00:00:36.330 --> 00:00:39.181 تمایل به گفتن چیزهای واقعا جالب دارند. 00:00:39.181 --> 00:00:41.340 و سپس، حتی وقتی چیزهای جالب هم نمی گویند 00:00:41.340 --> 00:00:43.469 و واقعا سعی دارند تحقیقات جدی انجام دهند، 00:00:43.469 --> 00:00:47.324 خب، کند پیش میرود. پیشرفت کند بوده است. NOTE Paragraph 00:00:47.324 --> 00:00:50.464 وقتی نخستین یار به این مساله علاقمند شدم، خب فکر کردم که 00:00:50.464 --> 00:00:52.670 مشکلى سرراست در بیولوژی است. 00:00:52.670 --> 00:00:55.167 بیایید با این مشغلههای ذهنی درگير شویم و 00:00:55.167 --> 00:00:56.051 و نحوه کار کردن آن را در مغز بفهمیم. 00:00:56.051 --> 00:00:57.953 برای همین سراغ UCSF رفتم و با همه 00:00:57.953 --> 00:00:59.868 متخصصین مغز و اعصاب کار درست انجا صحبت کردم. 00:00:59.868 --> 00:01:01.444 و عین اغلب دانشمندها که وقتی از آنها 00:01:01.444 --> 00:01:04.827 سوالات دستپاچه کننده میپرسید با بی حوصلگى جواب دادند. 00:01:04.827 --> 00:01:08.585 اما چیزی که از همه بیشتر برایم جالب بود، این بود که یکی از اینها 00:01:08.585 --> 00:01:10.600 که نروبیولوژیست خیلی مشهوری بود با غضب به من گفت، «نگاه کن، 00:01:10.600 --> 00:01:14.175 تو قاموس من اشکالی نداره که به هوشیاری علاقمند باشی، 00:01:14.175 --> 00:01:17.742 اما اول مقام استادی را برای این کار کسب کن. اول استادش شو.» NOTE Paragraph 00:01:17.742 --> 00:01:20.460 الان من روی این مساله برای مدت طولانی است که کار میکنم. 00:01:20.460 --> 00:01:22.438 الان فکر میکنم که با کار کردن روی هوشیاری 00:01:22.438 --> 00:01:23.729 شاید واقعابه مقام استادی برسید. 00:01:23.729 --> 00:01:26.342 اگر اینطور باشد، واقعا گامی است به جلو. NOTE Paragraph 00:01:26.342 --> 00:01:29.247 بسیار خوب، حالا چرا چنین عدم تمایل کنجکاوانه 00:01:29.247 --> 00:01:31.145 و خصومت کنجکاوانهای نسبت به هوشیاری وجود دارد؟ 00:01:31.145 --> 00:01:33.875 خب، به نظرم بخاطر ترکیب دو ویژگی از 00:01:33.875 --> 00:01:35.780 فرهنگ روشنفکرانه ما باشد 00:01:35.780 --> 00:01:38.306 که دوست دارد فکر کند آنها جناح مقابل هم هستند 00:01:38.306 --> 00:01:41.929 اما در واقع آنها مجموعه معمولی از فرضیات را به اشتراک میگذارند. 00:01:41.929 --> 00:01:45.891 یکی از ویژگیها عرف دوگانگی مذهب است: 00:01:45.891 --> 00:01:49.216 هوشیاری بخشی از جهان فیزیکی نیست. 00:01:49.216 --> 00:01:51.143 بلکه بخشی از جهان معنوی است. 00:01:51.143 --> 00:01:52.679 به روح تعلق دارد، 00:01:52.679 --> 00:01:55.975 و روح بخشی از دنیای فیزیکی نیست. 00:01:55.975 --> 00:01:59.006 آن سنت خداست، روح و نامیرایی. 00:01:59.006 --> 00:02:01.111 سنت دیگری هم هست که فکر میکند مخالف این است 00:02:01.111 --> 00:02:03.215 اما بدترین فرض را میپذیرد. 00:02:03.215 --> 00:02:07.293 آن سنت فکر میکند که ما مادیگرایان علمی کار درست هستیم: 00:02:07.293 --> 00:02:10.758 هوشیاری بخشی از دنیای فیزیکی نیست. 00:02:10.758 --> 00:02:13.404 این که اصلا وجود ندارد یا اگر وجود دارد، چیز دیگری است، 00:02:13.404 --> 00:02:16.054 یک برنامه کامپیوتری یا چیز احمقانه دیگری، 00:02:16.054 --> 00:02:19.249 اما در هر صورت بخشی از علم نیست. 00:02:19.249 --> 00:02:21.457 و من عادت کردم که در این باره وارد بحثی شوم که حالم را بد میکند. 00:02:21.457 --> 00:02:23.076 از این قرار که، 00:02:23.076 --> 00:02:27.108 علم عینی است، هوشیاری ذهنی است، 00:02:27.108 --> 00:02:30.435 بنابراین چیزی به اسم علم هوشیاری ممکن نیست. NOTE Paragraph 00:02:30.435 --> 00:02:36.939 خوب، این سنتهای دوقلو هستند که ما را فلج میکنند. 00:02:36.939 --> 00:02:39.807 بیرون آمدن از این سنتهای دوقلو ما واقعا دشوار است. 00:02:39.807 --> 00:02:42.825 و من تنها یک پیغام واقعی در این سخنرانی دارم، 00:02:42.825 --> 00:02:46.209 و این که هوشیاری پدیدهای بیولوژیک است 00:02:46.209 --> 00:02:49.098 مثل فتوسنتز، گوارش، تقسیم هسته سلول به دو، بدون کم شدن کروموزومها-- 00:02:49.098 --> 00:02:53.433 شما همه پدیدههای بیولوژیکی را میشناسید-- و وقتی آنها را بپذیرید، 00:02:53.433 --> 00:02:56.072 اغلب مشکلات سخت، گر چه نه همه آنها، 00:02:56.072 --> 00:02:58.347 درباره هوشیاری بسادگی به باد میرود. 00:02:58.347 --> 00:03:00.400 و من میخواهم برخی از آنها را بازگو کنم. NOTE Paragraph 00:03:00.400 --> 00:03:02.733 بسیار خوب، به شما قول داده بودم که از برخی 00:03:02.733 --> 00:03:05.472 چیزهای ظالمانهای که درباره هوشیاری گفته میشود، بگویم. 00:03:05.472 --> 00:03:09.072 یک: هوشیاری وجود ندارد. 00:03:09.072 --> 00:03:11.302 توهم است، مثل غروب خورشید. 00:03:11.302 --> 00:03:16.367 علم ثابت کرده که غروب خورشید و رنگینکمانها توهم هستند. 00:03:16.367 --> 00:03:18.290 در نتیجه هوشیاری توهم است. 00:03:18.290 --> 00:03:21.545 دو: خب، شاید وجود دارد، اما واقعاً چیز دیگری است. 00:03:21.545 --> 00:03:25.326 یک برنامه کامپیوتری است که در مغز اجرا میشود. 00:03:25.326 --> 00:03:29.140 سه: خیر، تنها چیزی که وجود دارد رفتار است. 00:03:29.140 --> 00:03:32.748 شرمآور است که تا چه حد رفتار گرایی تاثیر گذار است، 00:03:32.748 --> 00:03:34.103 حالا بازهم به آن بر میگردم. 00:03:34.103 --> 00:03:36.837 و چهار: شاید هوشیاری وجود دارد. 00:03:36.837 --> 00:03:38.980 اما برای دنیاهیچ فرقی نمیکند. 00:03:38.980 --> 00:03:41.772 چطور میشود چیزی را با معنویت جابجا کرد؟ 00:03:41.772 --> 00:03:43.567 اکنون، وقتى كسى اين حرف را به من مىزند، من فكر مىكنم 00:03:43.567 --> 00:03:45.857 مىخواهى ببيند آیا معنويت چيزى را حركت مىدهد؟ 00:03:45.857 --> 00:03:49.129 من را تماشا كنید. تصميم مىگيرم بازويم را هوشيارانه بالا ببرم 00:03:49.129 --> 00:03:51.738 و آن لعنتى بالا میرود. (خنده حضار) NOTE Paragraph 00:03:51.738 --> 00:03:55.509 مضاف بر اين، توجه كنيد به اين: 00:03:55.509 --> 00:03:59.504 ما نمىگوييم، " خب، كمى شبيه آب و هوای جنوا ميماند. " 00:03:59.504 --> 00:04:02.152 بعضى روزها بالا مىرود و بعضى روزها بالا نمىرود. " 00:04:02.152 --> 00:04:04.807 خير. هر وقت كه خب من بخواهم بالا مىرود. " NOTE Paragraph 00:04:04.807 --> 00:04:06.845 بسيار خوب. مىخواهم به شما نشان دهم كه این چطور ممكن است. 00:04:06.845 --> 00:04:10.616 فعلا من براى شما تعريفى ارائه نكردهام. 00:04:10.616 --> 00:04:12.868 اگر برایش تعریفی ارائه نکنید، نمیتوانید آن را انجام دهید. 00:04:12.868 --> 00:04:15.960 مردم همیشه میگویند تعریف هوشیاری بسیار سخت است. 00:04:15.960 --> 00:04:17.843 بنظرم تعریف کردنش آسان خواهد بود اگر 00:04:17.843 --> 00:04:20.052 تلاش نکنید تعریف علمی براش داشته باشید. 00:04:20.052 --> 00:04:22.332 ما برای تعریف علمی آماده نیستیم، 00:04:22.332 --> 00:04:24.071 اما در اینجا یک تعریف معقول وجود دارد. 00:04:24.071 --> 00:04:26.920 هوشیاری شامل همه حالتها از احساس 00:04:26.920 --> 00:04:28.988 یا علم یا آگاهی است. 00:04:28.988 --> 00:04:32.546 از همان صبح شروع میشود زمانی که از یک خواب بدون رویا بیدار میشوید، 00:04:32.546 --> 00:04:35.015 و تمام روز ادامه پیدا میکند تا این که بخواب میروید 00:04:35.015 --> 00:04:38.213 یا میمیرید یا اینکه غیرهوشیار میشوید. 00:04:38.213 --> 00:04:41.333 با این تعریف رویاها شکلی از هوشیاری هستند. NOTE Paragraph 00:04:41.333 --> 00:04:44.235 این یک تعریف معقول است. این هدف ماست. 00:04:44.235 --> 00:04:47.720 اگر درباره آن صحبت نکنید، درباره هوشیاری صحبت نخواهید کرد. NOTE Paragraph 00:04:47.720 --> 00:04:51.220 اما آنها فکر میکنند،خب، اگر آن درست است، مشکل ترسناکی است. 00:04:51.220 --> 00:04:55.178 چطور می تواند چنین چیزی بعنوان بخشی از دنیای واقعی وجود داشته باشد؟ NOTE Paragraph 00:04:55.178 --> 00:04:57.068 و اگر قبلا یک دوره فلسفه را گذرانده باشید، 00:04:57.068 --> 00:05:00.287 این بعنوان مشکل معروف ذهن- جسم شناخته میشود. 00:05:00.287 --> 00:05:03.132 فکر کنم که این موضوع هم یک ر اه حل ساده داشه باشد. برایتان میگویم. 00:05:03.132 --> 00:05:07.552 راهحل این است: همه حالتهای هوشیاری ما، بدون استثنا، 00:05:07.552 --> 00:05:13.077 بواسطه فرايندهاى سطوح پايينتر نروبيولوژيكال در مغز ايجاد مىشوند، 00:05:13.077 --> 00:05:15.258 و در مغز بعنوان ويژگيهاى 00:05:15.258 --> 00:05:17.592 سيستمى يا سطوح بالاتر شناخته مىشوند. 00:05:17.592 --> 00:05:20.748 تقریبا بهمان اندازه مايع بودن آب اسرارآميز است. 00:05:20.748 --> 00:05:24.223 اینطور نیست؟ مايع بودن عصاره اضافهاى نيست كه توسط 00:05:24.223 --> 00:05:25.913 مولكولهاى H2O چلانده شده باشد. 00:05:25.913 --> 00:05:28.791 شرايطى است كه آن سيستم درش قرار دارد. 00:05:28.791 --> 00:05:33.953 و همانطور كه يك شيشه پر از آب مىتواند بسته به رفتار مولكولها 00:05:33.953 --> 00:05:35.906 از مايع به جامد تبديل شود، 00:05:35.906 --> 00:05:38.902 مغزتان قادر است از وضعيت هوشيار بودن 00:05:38.902 --> 00:05:40.542 به وضعيت غيرهوشيارى برود، 00:05:40.542 --> 00:05:43.528 بسته به رفتار مولكولها. 00:05:43.528 --> 00:05:47.913 مشكل معروف ذهن- جسم تا اين حد ساده است. NOTE Paragraph 00:05:47.913 --> 00:05:51.090 درست است؟ اما اكنون به پرسشهاى سختتر مىپردازيم. 00:05:51.090 --> 00:05:54.534 بياييد ويژگيهاى دقيق هوشيارى را تعيين كنيم، 00:05:54.534 --> 00:05:57.006 در نتيجه قادر به جواب دادن به آن چهار دسته از اعتراضاتى 00:05:57.006 --> 00:05:58.293 كه وارد كردم، خواهيم بود. NOTE Paragraph 00:05:58.293 --> 00:06:02.560 خب، نخستين ويژگى اين بود كه واقعى و غيرقابل كاستنى است. 00:06:02.560 --> 00:06:04.614 نمىتوانيد از شر آن خلاص شويد. 00:06:04.614 --> 00:06:08.785 مىبينيد، تمايز بين واقعيت و وهم، 00:06:08.785 --> 00:06:11.454 تمايز دادن بين اين است كه چطور چيزها 00:06:11.454 --> 00:06:15.328 به نظر ما هوشيارانه مىرسند و چطور واقعى هستند. 00:06:15.328 --> 00:06:17.204 بنظر هوشيارانه مىرسد كه چيزى مثل اين وجود دارد-- 00:06:17.204 --> 00:06:18.872 من از از اين لغت فرانسوى "arc-en-ciel" خوشم ميايد -- 00:06:18.872 --> 00:06:21.070 بنظر مىرسد كه كمانى در آسمان وجود دارد، 00:06:21.070 --> 00:06:24.850 يا مثل اين ميماند كه خورشيد برفراز كوهها قرار مىگيرد. 00:06:24.850 --> 00:06:27.947 به نظر ما هوشيارانه مىرسد، اما واقعاً اتفاق نمىافتد. 00:06:27.947 --> 00:06:29.874 اما برای تمایز دادن بین اینکه 00:06:29.874 --> 00:06:32.339 چطور چیزها به نظرمان هوشیارانه می رسند و چقدر واقعی هستند، 00:06:32.339 --> 00:06:36.430 شما نمىتوانيد تشخيص خاصى براى وجود هوشيارى قائل شويد، 00:06:36.430 --> 00:06:40.281 چون جايى وجود هوشيارى مورد دغدغه خاطر شما قرار مىگيرد، 00:06:40.281 --> 00:06:43.261 كه هوشيار بودنتان به نظرتان هوشيارانه برسد،و 00:06:43.261 --> 00:06:45.146 شما هوشياريد. 00:06:45.146 --> 00:06:48.500 يعنى اين كه، اگر يك گروه از كارشناسها سراغم بيايند و بگويند: 00:06:48.500 --> 00:06:50.786 سِئرل، ما نروبيولوژيست هاى زبدهاى هستيم و تحقيقى را روى تو انجام داديم، 00:06:50.786 --> 00:06:53.941 و متقاعد شديم كه هوشيار نيستى، 00:06:53.941 --> 00:06:55.969 و يك روبات بسيار زيرك مصنوعی هستى، 00:06:55.969 --> 00:06:59.282 با خودم فكر نمى كنم كه، خب، شايد اين ياروها درست بگويند، نه؟" 00:06:59.282 --> 00:07:01.845 من يك لحظه هم به آن فكر نمىكنم، چون به نظرم ، 00:07:01.845 --> 00:07:04.755 دكارت شايد اشتباههاى زيادى كرده، اما درباره اين يكى حق داشته است. 00:07:04.755 --> 00:07:07.710 نمىتوانيد درباره وجود هوشيارى خودتان شك كنيد. 00:07:07.710 --> 00:07:09.883 خب، اين نخستين ويژگى هوشيارى است. 00:07:09.883 --> 00:07:11.824 واقعى و غيرقابل تقليل است. 00:07:11.824 --> 00:07:15.055 نمىتوانيد با نشان دادن اين كه توهم است از شر آن خلاص شويد، 00:07:15.055 --> 00:07:18.284 يعنى كارى را كه مىتوانيد با ساير توهمات استاندارد انجام دهيد. NOTE Paragraph 00:07:18.284 --> 00:07:20.816 بسيار خوب، ويژگى دوم اين يكى هست 00:07:20.816 --> 00:07:23.281 كه منبع چنين دردسرى براى ما بوده است، 00:07:23.281 --> 00:07:25.463 و اين كه همه حالتهاى هوشياريمان 00:07:25.463 --> 00:07:28.427 اين خاصیت كيفى را برايشان دارد. 00:07:28.427 --> 00:07:30.823 چيزى هست كه حسى مثل نوشيدن آبجو دارد 00:07:30.823 --> 00:07:33.777 و مثل حسى نيست كه موقع پرداخت ماليات بردرآمد 00:07:33.777 --> 00:07:36.845 يا گوش دادن به موسيقى داريم، و اين احساس كيفى 00:07:36.845 --> 00:07:39.406 بطور خودكار يك ويژگى سوم را بوجود مياورد، 00:07:39.406 --> 00:07:43.200 بعبارتى، در تعریف حالتهاى هوشياری مفهومی ذهنی دارند 00:07:43.200 --> 00:07:46.155 بطوریکه تنها در صورتی وجود دارند که 00:07:46.155 --> 00:07:48.350 از سوی انسان یا حیوان فاعلی تجربه شوند، 00:07:48.350 --> 00:07:50.223 وجودی که آنها را تجربه کند. 00:07:50.223 --> 00:07:52.606 شاید ما قادر به ساختن یک ماشین هوشیار شویم. 00:07:52.606 --> 00:07:54.759 هر چند نمی دانیم مغزهای ما چطور این کار را می کنند، 00:07:54.759 --> 00:07:58.894 فعلاً ما در موقعیتی نیستیم که یک ماشین هوشیار بسازیم. NOTE Paragraph 00:07:58.894 --> 00:08:01.669 بسیار خوب، ویژگی دیگر هوشیاری 00:08:01.669 --> 00:08:05.820 این است که در حوزههای هوشیاری متحد دیگر ناشی میشود. 00:08:05.820 --> 00:08:08.176 بنابراين من نه فقط تصوير آدمهاى روبرویم، 00:08:08.176 --> 00:08:10.890 و نواى صداي خودم و وزن كفشهايم 00:08:10.890 --> 00:08:13.065 را عليه زمين ندارم، بلكه آنها بعنوان 00:08:13.065 --> 00:08:16.547 بخشى از يك تك ميدان بزرگ هوشيار برايم اتفاق مىافتند 00:08:16.547 --> 00:08:18.563 كه جلو و عقب میروند. 00:08:18.563 --> 00:08:20.332 و این كليد فهميدن 00:08:20.332 --> 00:08:22.771 قدرت عظيم هوشيارى است. 00:08:22.771 --> 00:08:25.715 و ما قادر به انجام دادن آن در روباتها نبودهايم. 00:08:25.715 --> 00:08:28.103 استيصال در دانش رباتها ناشى از اين واقعيت است 00:08:28.103 --> 00:08:30.115 كه ما نمىدانيم چگونه رباتى هوشيار بسازيم، 00:08:30.115 --> 00:08:33.623 بنابراين ما فاقد داشتن ماشينى هستيم كه مىتواند چنين چيزى را انجام دهد. NOTE Paragraph 00:08:33.623 --> 00:08:36.132 بسيار خوب، ويژگى بعدى هوشيارى، 00:08:36.132 --> 00:08:39.247 بعد از اين ميدان هوشيارى متحد باشكوه، 00:08:39.247 --> 00:08:42.039 اين است كه عملكرد آن معمولاً در رفتار ما اتفاق مىافتد. 00:08:42.039 --> 00:08:45.242 من با بلند كردن دستم براى شما نمايشى علمى را اجرا مىكنم، 00:08:45.242 --> 00:08:46.992 اما آن چطور ممكن است؟ 00:08:46.992 --> 00:08:50.756 چطور مىشود که اين فكر توى مغز من 00:08:50.756 --> 00:08:52.956 قادر به حركت دادن اشيا مادى باشد؟ 00:08:52.956 --> 00:08:54.322 خوب، جوابش را برايتان مىگويم. 00:08:54.322 --> 00:08:56.093 هر چند، ما هنوز به پاسخى دقيق نرسيدهايم، 00:08:56.093 --> 00:08:59.183 اما بخش مقدماتى پاسخ را مىدانيم، و آن اين است كه، 00:08:59.183 --> 00:09:01.476 توالى از شليك نرونها وجود دارد، 00:09:01.476 --> 00:09:04.563 و جايى آنها به پايان مىرسند كه استيل كولين در 00:09:04.563 --> 00:09:07.384 صفحات انتهایی آسه (آكسون) نورونهای حرکتی منشر میشود. 00:09:07.384 --> 00:09:09.459 متاسفم بخاطر استفاده كردن از اصطلاحات فيلسوفانه در اينجا، 00:09:09.459 --> 00:09:13.475 اما زمانى كه در صفحات انتهایی آكسون نورونهای حرکتی منتشر مىشود، 00:09:13.475 --> 00:09:16.073 كلى چيزهاى فوقالعاده در مجارى يونى اتفاق مىافتد 00:09:16.073 --> 00:09:18.167 و دست لعنتى بالا مىرود. 00:09:18.167 --> 00:09:20.291 خب الان به چيزى كه برايتان گفتم فكر كنيد. 00:09:20.291 --> 00:09:22.033 درست همين حادثه 00:09:22.033 --> 00:09:25.068 تصميم گيرى هوشيارى من به بلند كردن دستم 00:09:25.068 --> 00:09:27.863 داراى درجهاى از توضيح است که در جاي دیگر 00:09:27.863 --> 00:09:30.009 همه اين خصايص معنوى فاقد لمس شدن را نیز دارد. 00:09:30.009 --> 00:09:32.410 انديشهاي است در مغز من، اما هم زمان، 00:09:32.410 --> 00:09:34.396 مشغول منتشر كردن استيل كولين است 00:09:34.396 --> 00:09:35.931 و انجام دادن انواع همه آن چيزهاى ديگر 00:09:35.931 --> 00:09:38.719 در حاليكه راهش را از كورتكس حرکتی 00:09:38.719 --> 00:09:41.416 به آن پايين از طريق فيبرهاى عصبى در دست باز مىكند. 00:09:41.416 --> 00:09:45.232 خب، چيزى كه آن الان به ما مىگويد اين است كه دايره لغات سنتى ما 00:09:45.232 --> 00:09:48.616 براى بحث كردن درباره چنين مسالى كاملاً مجهور است. 00:09:48.616 --> 00:09:51.873 اين رويداد به همان ميزان توصيف كه دارد 00:09:51.873 --> 00:09:54.839 نئروبيولوژيكال است و با ميزان توصيفى ديگر، 00:09:54.839 --> 00:09:57.030 جايى كه ذهنى است، و تنها يك رويداد مجرد است، 00:09:57.030 --> 00:09:59.140 و تنها طريقى است كه طبيعت كار مىكند. تنها نحوه ممكن 00:09:59.140 --> 00:10:02.171 عملكرد هوشيارى بدون برنامه ریزی است. NOTE Paragraph 00:10:02.171 --> 00:10:05.030 بسيار خوب، الان با اين چيزى كه در ذهن داريم، 00:10:05.030 --> 00:10:08.097 و با رفتن از ميان اين خصايص متنوع هوشيارى، 00:10:08.097 --> 00:10:11.269 بگذاريد به عقب برگرديم و به برخى از آن دسته از اعتراضات اوليه پاسخ دهيم. NOTE Paragraph 00:10:11.269 --> 00:10:14.878 خب، اولين نكتهاى كه گفتم، این بود که هوشيارى وجود ندارد، 00:10:14.878 --> 00:10:16.712 توهم است. خب، همين حالا جوابش را دادم. 00:10:16.712 --> 00:10:18.228 فكر نكنم لازم باشد دربارهش نگران باشيم. 00:10:18.228 --> 00:10:22.092 اما دومى تاثيری باورنكردنى دارد، 00:10:22.092 --> 00:10:23.936 و شايد هنوز در اينجا ادامه داشته باشد، و آن اين است، 00:10:23.936 --> 00:10:27.127 "خب، اگر هوشيارى وجود دارد، واقعاً چيز ديگرى است. " 00:10:27.127 --> 00:10:30.890 واقعاً يك برنامه ديجيتالى كامپيوترى است كه توى مغزتان اجرا مىشود 00:10:30.890 --> 00:10:33.395 و آن چيزيست كه ما براى خلق هوشيارى نياز داريم 00:10:33.395 --> 00:10:34.891 داشتن برنامهاى صحيح. 00:10:34.891 --> 00:10:37.130 آره، سخت افزار را فراموش كنيد. هر سخت افزارى كار را انجام خواهد داد 00:10:37.130 --> 00:10:40.090 به شرطى كه بحد كافى توانمند و باثبات در جهت اجراى برنامه باشد. " NOTE Paragraph 00:10:40.090 --> 00:10:43.164 اكنون، مىدانيم كه چنین چیزی غلط است. 00:10:43.164 --> 00:10:46.173 منظورم اين است كه هر كسى بهر نحوى با كامپيوتر آشنا باشد 00:10:46.173 --> 00:10:48.637 متوجه اشتباه بودن آن مىشود، زيرا محاسبه كردن 00:10:48.637 --> 00:10:51.052 بعنوان دستكارى نمادى تعريف مىشود، 00:10:51.052 --> 00:10:53.936 معمولاً به آنهابعنوان صفرهایی فکر میشود اما هر نمادی این کار را می کند. 00:10:53.936 --> 00:10:57.103 شما الگوريتمى داريد كه مىتوانيد در كدى دودويى 00:10:57.103 --> 00:11:00.210 برنامه ريزى كنيد، و آن ويژگى تعريف كننده 00:11:00.210 --> 00:11:02.261 برنامه كامپيوترى است. 00:11:02.261 --> 00:11:06.144 اما مىدانيم كه آن صرفاً نحوى است. نمادين است. 00:11:06.144 --> 00:11:10.159 مىدانيم كه هوشيارى انسان حقيقى چيزى بيش از آن دارد. 00:11:10.159 --> 00:11:13.352 علاوه بر نحو، محتوى دارد. 00:11:13.352 --> 00:11:14.849 یک معنی دارد. NOTE Paragraph 00:11:14.849 --> 00:11:17.338 باز هم آن بحث، من آن بحث را ٣٠ سال قبل كردم-- 00:11:17.338 --> 00:11:18.629 اوه خدای من، نمیخوام راجع بهش فکر کنم-- 00:11:18.629 --> 00:11:19.971 بیش از ۳۰ سال قبل، 00:11:19.971 --> 00:11:22.461 اما همچنان بحث عميقترى در آنچه به شما گفتهام نهان است، 00:11:22.461 --> 00:11:25.504 و قصدم گفتن خلاصه آن بحث به شماست، و آن اين است كه 00:11:25.504 --> 00:11:30.093 هوشيارى، واقعيت ناظرمستقلى را ميآفريند. 00:11:30.093 --> 00:11:33.581 واقعیتی از پول، اموال، دولت، ازدواج، 00:11:33.581 --> 00:11:37.553 کنفرانسهای سازمان اروپایی پژوهشهای هستهای CERN، کوکتل پارتیها 00:11:37.553 --> 00:11:40.172 و تعطیلات تابستانی را خلق میکند، 00:11:40.172 --> 00:11:42.921 و تمامی این چیزها مخلوقات هوشیاری هستند. 00:11:42.921 --> 00:11:45.756 وجودشان ناظر نسبی است. 00:11:45.756 --> 00:11:49.259 این که یک تکه کاغذ پول است یا یک دسته ساختمان 00:11:49.259 --> 00:11:52.106 دانشگاه هستند، تنها به عوامل هوشیار بستگی دارد. NOTE Paragraph 00:11:52.106 --> 00:11:55.980 حالا از خود درباره محاسبه کردن بپرسید. 00:11:55.980 --> 00:11:59.649 آيا آن مطلق است، مثل نيرو و جرم و قوه جاذبه؟ 00:11:59.649 --> 00:12:01.781 يا اينكه 00:12:01.781 --> 00:12:05.308 خوب، برخى محاسبات ذهنى هستند. 00:12:05.308 --> 00:12:07.219 دو را با دو جمع مىكنم تا چهار بدست بيايد. 00:12:07.219 --> 00:12:09.790 مهم نيست كه كى چى فكر مىكند. 00:12:09.790 --> 00:12:12.279 اما وقتى ماشين حساب جيبىام را در آورده 00:12:12.279 --> 00:12:16.061 و محاسبه مىكنم، تنها پديده ذهنى 00:12:16.061 --> 00:12:19.236 مدار الكتريكى و رفتار آن است. 00:12:19.236 --> 00:12:21.000 آن تنها پدیده مطلق است. 00:12:21.000 --> 00:12:23.428 بقیهش را ما تعبیر میکنیم. 00:12:23.428 --> 00:12:27.269 محاسبه تنها در ارتباط با هوشيارى وجود دارد. 00:12:27.269 --> 00:12:30.044 خواه يك عامل هوشيار محاسبه را انجام مىدهد، 00:12:30.044 --> 00:12:33.687 يا يك وسيلهاى دارد كه شرح محاسباتى را مىپذيرد. 00:12:33.687 --> 00:12:36.755 خوب حالا به اين به معناى قراردادى بودن محاسبه نيست. 00:12:36.755 --> 00:12:39.203 من پول زیادی را روی این سخت افزار خرج کردم. 00:12:39.203 --> 00:12:41.349 اما ما این سردرگمی دائمی بین 00:12:41.349 --> 00:12:46.070 عینیت و ذهنیت را بعنوان ویژگیهای واقعیت 00:12:46.070 --> 00:12:49.998 و عینیت و ذهنیت را بعنوان ویژگیهای ادعاها داریم. 00:12:49.998 --> 00:12:53.164 و حرف آخر این بخش از صحبت من این است که: 00:12:53.164 --> 00:12:56.815 شما میتوانید علمی کاملا عینی را داشته باشید، 00:12:56.815 --> 00:12:59.727 علمی که در آن ادعاهای حقیقی عینی را درباره 00:12:59.727 --> 00:13:03.157 حوزهای که وجودش ذهنی است ، 00:13:03.157 --> 00:13:06.392 و وجودش در مغز انسان است 00:13:06.392 --> 00:13:08.531 و متشکل از بیانات ذهنی از علم یا احساس یا آگاهی است 00:13:08.531 --> 00:13:10.216 را انجام میدهید. 00:13:10.216 --> 00:13:14.553 در نتیجه به این موضوع که شما نمیتوانید دارای علمی منطقی از هوشیاری داشته باشید، اعتراض وارد است، 00:13:14.553 --> 00:13:18.761 زیرا آن ذهنی است و علم عینی است 00:13:18.761 --> 00:13:21.470 جناس در رابطه با ذهنیت و عینیت وجود دارد. 00:13:21.470 --> 00:13:23.794 شما قادر به انجام ادعاهای عینی 00:13:23.794 --> 00:13:27.836 درباره حوزهای هستید که که در ماهیت وجودش ذهنی است. 00:13:27.836 --> 00:13:29.409 و در واقع این کاری که متخصیصین اعصاب و روان ما انجام میدهند. 00:13:29.409 --> 00:13:31.899 منظورم این است که شما بیمارانی دارید که از درد رنج میبرند، 00:13:31.899 --> 00:13:34.588 و سعی کنید از آن به علم معقولی دست یابید. NOTE Paragraph 00:13:34.588 --> 00:13:36.660 بسیار خوب، من قول دادم همه این یاروها را تکذیب کنم، 00:13:36.660 --> 00:13:38.235 و من دیگر وقت چندانی باقی ندارم، 00:13:38.235 --> 00:13:40.143 اما اجازه بدین دو تا دیگر از آن را تکذیب کنم. 00:13:40.143 --> 00:13:42.378 گفتم که رفتارگرایی میبایست 00:13:42.378 --> 00:13:45.667 یکی از بزرگترین شرمنده گیهای فرهنگ روشنفکرانه ما باشد، 00:13:45.667 --> 00:13:48.560 چون آن لحظهای که دربارهش فکر میکنید تکذیب شده است. 00:13:48.560 --> 00:13:51.417 وضعیتهای ذهنی شما با رفتارتان یکسان است ؟ 00:13:51.417 --> 00:13:54.568 خوب درباره تمایز دادن بین احساس کردن درد و درگیر 00:13:54.568 --> 00:13:56.271 بودن در رفتار درد فکر کنید. 00:13:56.271 --> 00:13:58.259 هیچ رفتار دردی را نشان نخواهم داد، اما میتوانم به شما بگویم که 00:13:58.259 --> 00:14:00.098 الان هیچ دردی را حس نمیکنم. 00:14:00.098 --> 00:14:04.218 خوب این خطای فاحشی است. چرا آنها چنین خطایی را میکنند. 00:14:04.218 --> 00:14:06.102 اشتباه بود- میتوانید برگردید و نوشتههایی که در این زمینه 00:14:06.102 --> 00:14:08.691 است را بخوانید، میتوانید دوباره و دوباره این را ببینید 00:14:08.691 --> 00:14:12.707 که آنها فکر میکنند اگر شما وجود غیرقابل تقلیل 00:14:12.707 --> 00:14:15.502 هوشیاری را بپذیرید، از علم دست کشیدهاید. 00:14:15.502 --> 00:14:18.573 شما بیخیال ۳۰۰ سال پیشرفت بشری 00:14:18.573 --> 00:14:20.322 و امید انسان و هر آنچه باقی آن باشد، میشوید. 00:14:20.322 --> 00:14:23.222 و پيامى كه برايتان باقى مىگذارم، 00:14:23.222 --> 00:14:25.665 اين است كه هوشيارى بايد بعنوان يك پديده 00:14:25.665 --> 00:14:28.153 بيولوژيكى واقعى بذيرفته شود، 00:14:28.153 --> 00:14:30.620 و به اندازه هر پديده ديگرى در بيولوژى 00:14:30.620 --> 00:14:32.580 موضوع تجزيه و تحليل علمى قرار گيرد، 00:14:32.580 --> 00:14:34.734 يا در رابطه با آن موضوع، بقیه علم. NOTE Paragraph 00:14:34.734 --> 00:14:36.116 خيلى از شما سپاسگزارم. NOTE Paragraph 00:14:36.116 --> 00:14:41.609 (تشويق)