1 00:00:08,719 --> 00:00:16,862 داستان من در زیبمبابوه شروع میشود 2 00:00:16,862 --> 00:00:19,397 با پاركبان شجاعى بنام اورفئوس 3 00:00:19,397 --> 00:00:21,507 و یک بوفالوی زخمی. 4 00:00:22,522 --> 00:00:26,781 اورفئوس به بوفالوی بر زمین نگاه کرد، و بعد به من، 5 00:00:26,781 --> 00:00:31,146 و با تلاقی نگاههایمان، یک اندوه وصفناشدنی بین هر سه ما برقرار شد. 6 00:00:31,146 --> 00:00:35,901 بوفالو یک موجود وحشی زیبا و بیگناه بود، 7 00:00:35,901 --> 00:00:41,862 و اورفئوس نوک لوله تفنگش را روی بناگوشش گرفت. (شلیک) 8 00:00:42,079 --> 00:00:46,188 و همان لحظه، بوفالو زایمان را آغاز کرد. 9 00:00:46,896 --> 00:00:51,296 همانطور که گوساله نارس با زندگی بدرود میگفت، ما جراحات را بازرسی کردیم. 10 00:00:51,296 --> 00:00:55,822 پایش در یک تله سیمی هفتتایی گیر کرده بود. 11 00:00:55,822 --> 00:00:58,995 و برای آزادی چنان مبارزه سخت و طولانی کرده بود 12 00:00:58,995 --> 00:01:02,168 که لگنش دوپاره شده بود. 13 00:01:02,168 --> 00:01:05,342 خب، بالاخره آزاد بود. 14 00:01:05,421 --> 00:01:09,415 خانمها و آقایان، امروز من به شدت احساس مسئولیت میکنم 15 00:01:09,415 --> 00:01:13,643 تا با شما صحبت کنم، از طرف آن کسانی که نتوانستند این کار را بکنند. 16 00:01:14,366 --> 00:01:18,442 رنج و زجر آنان مایه حزن من و انگیزه من است. 17 00:01:20,826 --> 00:01:25,620 مارتین لوتر کینگ فراخوان امروز من برای اسلحه را به بهترین شکل بیان کرده است. 18 00:01:25,620 --> 00:01:29,539 او گفته: «زمانی فرا میرسد که آدم باید موضعی بگیرد که نه امن است، 19 00:01:29,539 --> 00:01:32,371 نه از نظر سیاسی درست است و نه محبوبیت دارد. 20 00:01:32,371 --> 00:01:37,962 ولی باید آن تصمیم را بگیرد، زیرا ندای وجدانش به او میگوید که این کار، کار درستی است.» 21 00:01:38,114 --> 00:01:42,185 چون وجدانش به او میگوید که کار درستی است. 22 00:01:43,154 --> 00:01:46,422 در پایان سخنرانیام، از شما یک سوال خواهم پرسید. 23 00:01:46,422 --> 00:01:50,864 این پرسش تنها دلیلی است که من از ساوانای (علفزار) آفریقا تا به اینجا مسافرت کردهام. 24 00:01:51,168 --> 00:01:53,850 آن سوال روح من را تزکیه کرده است. 25 00:01:54,157 --> 00:01:58,680 اینکه چطور به آن سوال جواب دهید، همیشه متعلق به خودتان خواهد بود. 26 00:01:59,004 --> 00:02:02,341 یادم میآید وقتی بچه بودم فیلم جادوگر شهر اوز را دیدم، 27 00:02:02,341 --> 00:02:06,128 و هیچوقت از جادوگر یا میمونهای پرنده نترسیدم. 28 00:02:06,313 --> 00:02:11,144 بزرگترین ترسم این بود که مثل آن شیر بیدل و جرأت شوم. 29 00:02:11,359 --> 00:02:14,907 و وقتی بزرگ میشدم همیشه این سوال در ذهنم بود که آیا شجاع از آب درخواهم آمد؟ 30 00:02:15,445 --> 00:02:19,305 سالها بعد از آن که دوروتی به کانزاس برگشت، 31 00:02:19,305 --> 00:02:21,135 و شیر جرأتش را پیدا کرد، 32 00:02:21,135 --> 00:02:23,981 من به یک مغازه تتو رفتم و دادم کلمات 33 00:02:23,981 --> 00:02:27,391 «بگرد و نابود کن» را روی سینهام تتو کنند. 34 00:02:27,622 --> 00:02:30,414 و فکر کردم که با این کار بزرگ و شجاع میشوم. 35 00:02:30,661 --> 00:02:33,878 اما تقریبا ده سال طول کشید تا به آن کلمات برسم. 36 00:02:33,940 --> 00:02:37,063 در ۲۰ سالگی غواص مینیاب در نیروی دریایی شدم. 37 00:02:37,184 --> 00:02:40,551 و در ۲۵ سالگی، که تکتیرانداز ویژه عملیات بودم، 38 00:02:41,026 --> 00:02:44,564 میدانستم که دقیقا چند درجه هدفگیر تفنگم را بالا ببرم 39 00:02:44,564 --> 00:02:48,300 تا یک هدف متحرک در ۷۰۰ متری را از پا درآورم. 40 00:02:48,899 --> 00:02:51,541 دقیقا میدانستم که چند گرم مواد منفجره قوی لازم است 41 00:02:51,541 --> 00:02:54,062 تا از فاصله چند متری یک در فولادی را منفجر کرد، 42 00:02:54,062 --> 00:02:57,732 بدون آن که خودم و گروه همراهم آسیبی ببنند. 43 00:02:57,902 --> 00:03:02,479 و میدانستم که بغداد جای مزخرفی است، و وقتی انفجار رخ میدهد، 44 00:03:02,479 --> 00:03:04,241 مردم کشته میشوند. 45 00:03:04,503 --> 00:03:07,396 آن موقع، چیزی درباره کار حافظان منابع طبیعی هیچ چیز نمیدانستم، 46 00:03:07,396 --> 00:03:11,661 غیر از این که درختان را بغل میکنند و پدر شرکتهای بزرگ را درمیآورند. (خنده) 47 00:03:11,661 --> 00:03:16,561 میدانستم که موهایشان را میبافند و مواد مخدر میکشند. (خنده) 48 00:03:16,638 --> 00:03:19,312 به محیط زیست کوچکترین اهمیتی نمیدادم، چرا باید این کار را میکردم؟ 49 00:03:19,312 --> 00:03:24,662 احمقی بودم که با سرعت بالا رانندگی میکرد تا از پرندههای کنار جاده جلو بزند. 50 00:03:24,662 --> 00:03:27,700 بین زندگی من تا حفظ محیط زیست، یک دنیا فاصله بود. 51 00:03:27,700 --> 00:03:29,500 نه سال بود که در زندگی واقعیام کارهایی کرده بودم 52 00:03:29,500 --> 00:03:33,117 که بیشتر مردم حتی در پلیستیشن هم فکرش را نمیکنند. 53 00:03:34,009 --> 00:03:40,481 بعد از ١٢ سال سفر به عراق به عنوان «سرباز»، مهارتهایم فقط به درد یک چیز میخورد: 54 00:03:40,496 --> 00:03:43,720 من طوری برنامهریزی شده بودم تا نابود کنم. 55 00:03:44,721 --> 00:03:49,312 حالا که به قبل نگاه میکنم، به هر آنچه که کردهام، و به جاهایی که رفتهام، 56 00:03:49,312 --> 00:03:53,781 در قلبم، فقط یک بار اقدامی شجاعانه انجام دادهام. 57 00:03:54,211 --> 00:03:57,900 و آن انتخابی ساده و تصمیم گیری میان «بله» و «نه» بود. 58 00:03:58,130 --> 00:04:01,137 اما همان اقدام است که من را به طور کامل تعریف میکند 59 00:04:01,137 --> 00:04:07,169 و اطمینان میدهد که دیگر میان من و کاری که میکنم فرقی وجود نخواهد داشت. 60 00:04:07,278 --> 00:04:09,459 وقتی که بالاخره عراق را ترک کردم، گمگشته بودم. 61 00:04:09,459 --> 00:04:12,858 احساس میکردم--واقعا نمیدانستم قرار است با زندگی چه کنم 62 00:04:12,858 --> 00:04:16,768 یا کجا قرار است که باشم و اوایل ٢٠٠٩ بود که به آفریقا رسیدم. 63 00:04:16,860 --> 00:04:19,336 آن موقع ٢٩ سالم بود. 64 00:04:19,336 --> 00:04:22,297 یکجورهایی میدانستم که در هرجومرج، هدفی پیدا خواهم کرد، 65 00:04:22,297 --> 00:04:24,257 و درست همینطور هم شد. 66 00:04:24,257 --> 00:04:29,926 فکرش را هم نمیکردم که هدفم را دریک جای دورافتاده در بیشهای در زیمبابوه کشف کنم. 67 00:04:29,943 --> 00:04:32,844 داشتیم گشت میزدیم و گروهی کرکس آن بالا در هوا چرخ میزدند 68 00:04:32,844 --> 00:04:38,463 نزدیکتر که شدیم بوی مرگ در فضا موج میزد، مثل یک لایه ضخیم و تیره، 69 00:04:38,463 --> 00:04:41,269 و اکسیژن را از ریههای آدم بیرون میکشید، 70 00:04:41,407 --> 00:04:45,140 نزدیکتر که شدیم، دیدیم که یک فیلم عظیمالجثه 71 00:04:45,014 --> 00:04:49,174 با صورتی پاره و خونین به پهلو افتاده، 72 00:04:49,174 --> 00:04:52,229 جهان در اطرافم توقف کرد. 73 00:04:53,107 --> 00:04:56,646 غمی عمیق و جانفرسا سراپایم را فرا گرفت. 74 00:04:56,646 --> 00:05:00,150 مشاهده کشته شدن جانوران بیگناه ضربهای به من زد که قبلا تجربه نکرده بودم. 75 00:05:00,319 --> 00:05:04,741 راستش من در نوجوانی حیوانات را شکار کردهام، و خاطرههایش را باخودم به گور خواهم برد. 76 00:05:04,741 --> 00:05:09,575 زمان عوضم کرده بود؛ چیزی در درونم دیگر مثل سابق نبود. 77 00:05:09,726 --> 00:05:12,815 و در آینده هم نخواهد بود. 78 00:05:13,459 --> 00:05:18,303 از خودم پرسیدم: «این که صورت آن فیل نابود نشود مهمتر است 79 00:05:18,303 --> 00:05:21,380 یا خواسته یک نفر در آسیا که میخواهد نیمتنهای از عاج روی میزش بگذارد؟» 80 00:05:21,380 --> 00:05:25,081 البته که فیل مهمتر است. سوال نامربوطی بود. 81 00:05:25,081 --> 00:05:27,401 تمام آن چیزی که آن موقع و آنجا برایم اهمیت داشت این بود: 82 00:05:27,432 --> 00:05:33,228 آیا آنقدر شجاع هستم که همه چیز را در زندگیام رها کنم و سعی کنم از زجر کشیدن حیوانات بکاهم؟ 83 00:05:33,260 --> 00:05:35,662 این تعیینکنندهترین لحظه زندگی من بود: 84 00:05:35,662 --> 00:05:37,730 بله یا نه؟ 85 00:05:38,577 --> 00:05:42,661 روز بعد به خانوادهام تلفن زدم و شروع به فروش خانههایم کردم. 86 00:05:42,661 --> 00:05:46,862 اینها سرمایههایی است که یک سرباز آموزشدیده در جریان جنگ بدست میآورد. 87 00:05:46,862 --> 00:05:52,611 از آن به بعد، پسانداز زندگیام صرف تاسیس و گسترش «بنیاد بینالمللی مبارزه با شکار غیرقانونی حیوانات» IAPF شد. 88 00:05:52,611 --> 00:05:57,421 IAPF یک سازمان اقدام مستقیم و اجرای قانون است. 89 00:05:57,513 --> 00:06:01,742 از تکنولوژی هواپیماهای بیسرنشین گرفته تا صلاحیت بینالمللی برای پارکبانها، 90 00:06:01,742 --> 00:06:04,501 ما در تلاشی هر روزه سعی میکنیم راهحلهای نظامی را 91 00:06:04,501 --> 00:06:07,502 به خط سبز باریک حفاظت از منابع طبیعی بیاوریم. 92 00:06:08,457 --> 00:06:11,413 داستان من شاید کمی منحصربهفرد باشد، 93 00:06:11,552 --> 00:06:15,145 اما قرار نیست امروز با شما فقط درباره سازمان تحت مدیریتم حرف بزنم-- 94 00:06:15,145 --> 00:06:18,856 که احتمالا مجلس خوبی برای جمعآوری کمک مالی از آب درمیآمد. 95 00:06:18,856 --> 00:06:24,341 (خنده و تشویق ) 96 00:06:26,541 --> 00:06:32,431 فراموش نکنیم که امروز مختص سوالی است که قرار است آخر سر از شما بپرسم. 97 00:06:32,523 --> 00:06:36,145 چون برای من غیرممکن است که تا اینجا بیایم و تنها درباره حفظ حیات وحش حرف بزنم 98 00:06:36,145 --> 00:06:42,810 وقتی که میدانم مشکل حفظ و نگهداری از حیوانات در جامعه گسترده از اینها است. 99 00:06:43,119 --> 00:06:47,010 چند سال بعد از دیدن آن فیل، یک روز صبح خیلی زود از خواب بیدار شدم. 100 00:06:47,303 --> 00:06:50,780 همانموقع جواب سوالی را که میخواستم از خودم بپرسم میدانستم، 101 00:06:50,964 --> 00:06:55,003 اما اولین بار بود که در قالب کلمات مطرحش میکردم: 102 00:06:55,944 --> 00:07:01,865 آیا یک گاو بیشتر از زندگیاش میبرد یا من از کباب؟ 103 00:07:04,757 --> 00:07:08,597 میبینید، من تمام این مدت گناهکار بودهام به آنچه که «انسانسالاری» نامیده میشود. 104 00:07:08,889 --> 00:07:12,371 انسانسالاری از خیلی جهات شبیه به نژادپرستی یا جنسیتگرایی است. 105 00:07:12,541 --> 00:07:17,740 انسانسالاری شامل ارزشها، حقوق یا ملاحظات ویژهای برای افراد است، 106 00:07:17,740 --> 00:07:21,420 تنها بر اساس این که آن افراد که و چه هستند. 107 00:07:21,821 --> 00:07:23,843 درک این روحیه انعطافپذیر 108 00:07:23,843 --> 00:07:27,875 که برای رفاه و راحتی روزانهام از آن استفاده کردهام، دلم را به هم زد. 109 00:07:27,875 --> 00:07:32,780 میبینید، من دوست داشتم بخشهایی از آسیا را به خاطر تقاضای سیریناپذیرش به عاج و شاخ کرگدن سرزنش کنم، 110 00:07:32,780 --> 00:07:35,029 و این که چطور رشد اقتصادی شکوفای منطقه 111 00:07:35,029 --> 00:07:39,103 موجب رشد ناگهانی تجارت غیرقانونی حیات وحش میشود. 112 00:07:39,260 --> 00:07:41,341 آن روز وقتی از خواب بیدار شدم، 113 00:07:41,341 --> 00:07:45,092 با آنکه زندگیام را وقف نجات حیوانات کرده بودم، 114 00:07:45,153 --> 00:07:47,331 اما در ذهنم برتری نسبت به یک شکارچی غیرقانونی نداشتم، 115 00:07:47,501 --> 00:07:50,416 یا نسبت به آن آدم در آسیا که روی میز کارش نیمتنه گذاشته. 116 00:07:51,739 --> 00:07:59,021 من، به عنوان یک «گوشتخوار پر مصرف»، به بعضی از حیوانات میگفتم «وحشی». 117 00:07:59,021 --> 00:08:04,337 در حالیکه در واقعیت این من بودم که وحشی بود: به طرزی مخرب مطیع و فرمانبردار، 118 00:08:04,337 --> 00:08:09,418 برده عادتهایم، بیاعتنا به وجدانم. 119 00:08:10,342 --> 00:08:13,502 همه ما در زندگیمان با حیوانات خانگی یا وحشی برخورد داشتهایم. 120 00:08:13,502 --> 00:08:17,136 نمیتوانیم درک خود از احساساتی که هر حیوانی دارد را انکار کنیم. 121 00:08:17,152 --> 00:08:19,976 توانایی تحمل درد یا تنهایی. 122 00:08:19,976 --> 00:08:21,988 و ترس. 123 00:08:22,221 --> 00:08:26,141 هر حیوانی، مثل ما، قادر است رضایتش را ابراز کند، 124 00:08:26,387 --> 00:08:31,778 خانواده تشکیل دهد، و غرایض و امیال اولیهاش را ارضا کند. 125 00:08:31,778 --> 00:08:33,666 برای بسیاری از ما، 126 00:08:33,666 --> 00:08:36,512 این مسئله تا جایی است که ما به تخیلمان اجازه پیشرفت میدهیم 127 00:08:36,512 --> 00:08:40,294 قبل از آنکه حقیقت مزاحم عاداتمان شود. 128 00:08:41,048 --> 00:08:43,421 شکاف موجود میان مصرف یک محصول 129 00:08:43,421 --> 00:08:47,145 و واقعیت لازم برای آوردن آن محصول به بازار، برای خودش پدیدهای است. 130 00:08:47,145 --> 00:08:50,777 با حیوانات به مثابه متاع رفتار میشود و مایملک تلقی میشوند. 131 00:08:50,777 --> 00:08:55,504 ما کشتن یک انسان را «قتل» میخوانیم و در عین حال صنایع قانونی و غیرقانونی تشکیل میدهیم 132 00:08:55,504 --> 00:08:58,179 برای چیزی که اگر انسان در آن مشارکت داشت، مصداق شکنجه قلمداد میشد. 133 00:08:58,240 --> 00:09:04,154 و به افراد حقوق میدهیم تا کارهایی با حیوانات بکنند که هیچیک از ما شخصا واردش نمیشود. 134 00:09:04,229 --> 00:09:09,539 صرف این که ما شاهد اینها نیستیم به این معنا نیست که مسئولیت هم نداریم. 135 00:09:09,659 --> 00:09:13,421 پیتر سینگر، مردی که عبارت «انسانسالاری» را سر زبانها انداخت نوشته است، 136 00:09:13,713 --> 00:09:17,782 «هرچند میان آدم و حیوان تفاوتهای زیادی هست، 137 00:09:17,782 --> 00:09:20,620 اما هر دو توانایی درد کشیدن دارند. 138 00:09:20,620 --> 00:09:25,101 و ما باید به این تحمل درد، توجه یکسان ارزانی کنیم. 139 00:09:25,101 --> 00:09:29,100 هر موضعی که باعث رفتار دوگانه در مقابل موارد مشابه شود 140 00:09:29,100 --> 00:09:33,454 نمیتواند به عنوان یک تئوری اخلاقی قابل قبول پذیرفته شود.» 141 00:09:34,101 --> 00:09:40,020 امسال در جایجای جهان ۶۵ میلیارد حیوان در مزارع پرورش حیوانات کشته خواهند شد. 142 00:09:40,020 --> 00:09:44,261 جان چند حیوان برابر است با ارزش جان یک انسان؟ 143 00:09:44,261 --> 00:09:50,493 هر آدم گوشتخوار در این سالن به طور متوسط در زندگیاش ۸۰۰۰ حیوان را میخورد. 144 00:09:50,740 --> 00:09:53,820 آلودگی اقیانوسها، گرمایش جهانی و ذوب شدن یخهای قطبی 145 00:09:53,820 --> 00:09:56,787 ما را به سوی یک دوره بزرگ دیگر انقراض پیش میبرند 146 00:09:56,787 --> 00:10:01,853 و صنایع گوشت یک فاکتور عمده منفی در تمامی این پدیدهها است. 147 00:10:02,191 --> 00:10:06,610 قاچاق حیات وحش امروزه یکی از بزرگترین صنایع مجرمانه در جهان به شمار میرود-- 148 00:10:06,610 --> 00:10:08,873 که همتراز است با قاچاق مواد مخدر، اسلحه و قاچاق انسان. 149 00:10:09,581 --> 00:10:11,720 توانایی متوقف کردن این تخریب 150 00:10:11,829 --> 00:10:14,046 در گرو اراده جامعه بین المللی است 151 00:10:14,046 --> 00:10:16,951 تا قدم پیش بگذارد و یک گنیجینه جهانی رو به مرگ را نجات دهد. 152 00:10:18,848 --> 00:10:20,957 انجام آزمایش روی حیوانات-- 153 00:10:21,284 --> 00:10:25,745 اگر حیوانات آنقدر شبیه به ما هستند که میتوانیم استفاده از آنها را جایگزین انسان کنیم 154 00:10:25,745 --> 00:10:28,134 پس قطعا دارای صفات یکسان هستند 155 00:10:28,134 --> 00:10:31,300 به این معنی که باید در مقابل آسیب محافظت شوند. 156 00:10:32,270 --> 00:10:37,336 مزرعه پرورش حیوانات، صادرات حیوانات زنده، شکار غیرقانونی، تجارت خز، 157 00:10:37,336 --> 00:10:40,543 همگی از نظر منطقی به نظر من یکسان هستند. 158 00:10:40,911 --> 00:10:42,656 رنج، رنج است 159 00:10:43,149 --> 00:10:44,478 و قتل، قتل. 160 00:10:45,202 --> 00:10:47,084 و هر چه قربانی بیپناهتر باشد، 161 00:10:47,131 --> 00:10:49,513 جنایت دهشتناکتر است. 162 00:10:50,774 --> 00:10:55,650 دفعه بعد که با خودتان فکر میکنید یک آدم حیواندوست، زیادی احساساتی است، 163 00:10:55,681 --> 00:10:58,092 زیادی دلشخوش است، و یا دیوانه است، لطفا فراموش نکنید 164 00:10:58,092 --> 00:11:00,787 که ما چیزها را از یک نگاه دیگر میبینیم. 165 00:11:02,402 --> 00:11:05,368 تا چند روز دیگر، پسرم دنیا میآید. 166 00:11:05,368 --> 00:11:09,501 با خودم فکر میکنم «این چه دنیایی است که او دارد واردش میشود؟» 167 00:11:09,746 --> 00:11:15,069 آیا قرار است ما به عنوان یک گونه بشر، نسلی باشیم که شکست خود را تعریف میکند؟ 168 00:11:15,069 --> 00:11:17,446 به اعتقاد من نسل ما قضاوت خواهد شد 169 00:11:17,492 --> 00:11:20,660 از سوی قوه تصمیمگیری اخلاقگرای ما، تا از حق محافظت کند. 170 00:11:21,185 --> 00:11:24,525 و هر اقدامی که میکنیم مستلزم کمی فداکاری است. 171 00:11:26,293 --> 00:11:30,709 من بدون هیچ شرط و شروطی خودم را به حیوانات عرضه میکنم. 172 00:11:31,571 --> 00:11:34,693 اگر از هر آنچه که احاطهام کرده رها و عریان شوم، 173 00:11:35,154 --> 00:11:38,073 میبینم که من هم، یک حیوانم. 174 00:11:38,843 --> 00:11:40,521 ما همه قوم و خویشیم. 175 00:11:40,692 --> 00:11:42,752 همه با هم روی یک سیاره. 176 00:11:42,999 --> 00:11:45,284 و از بین پنج میلیون گونه جانور روی این سیاره، 177 00:11:45,284 --> 00:11:48,919 تنها یک گونه است که تصمیم میگیرد کدام سطح از زجر 178 00:11:48,919 --> 00:11:52,365 در آستانه تحمل دیگر گونهها است. 179 00:11:53,319 --> 00:11:55,308 از خوردن گوشت کمتر، 180 00:11:55,924 --> 00:11:59,135 تا مشارکت در مبارزه علیه شکار حیوانات و حمایت از آنانی که صدایشان به جایی نمیرسد، 181 00:11:59,135 --> 00:12:00,777 گزینه در اختیار داریم. 182 00:12:00,916 --> 00:12:06,379 و تغییرات کوچک در زندگی ما، برابر با تغییرات بزرگ در زندگی دیگران است. 183 00:12:06,548 --> 00:12:08,819 پس وقتش است که برگردیم به اول بحث. 184 00:12:08,819 --> 00:12:11,783 دلیلی که اینجا هستم طرح سوالم با شماست. 185 00:12:11,783 --> 00:12:16,523 دفعه بعد که فرصت ایجاد تغییر در حیات حیوانات برایتان پیش میآید، 186 00:12:16,523 --> 00:12:18,625 به اندازه کافی شجاع خواهید بود؟ 187 00:12:18,793 --> 00:12:19,992 بله یا خیر؟ 188 00:12:20,184 --> 00:12:20,961 متشکرم 189 00:12:21,387 --> 00:12:23,885 (تشویق تماشاگران)