[Script Info] Title: [Events] Format: Layer, Start, End, Style, Name, MarginL, MarginR, MarginV, Effect, Text Dialogue: 0,0:00:01.79,0:00:04.78,Default,,0000,0000,0000,,کنار دخترهایم نشسته بودم که Dialogue: 0,0:00:04.78,0:00:06.29,Default,,0000,0000,0000,,جویی گفت: Dialogue: 0,0:00:06.29,0:00:10.27,Default,,0000,0000,0000,," اَه، ای کاش کاری به کارم نداشت. Dialogue: 0,0:00:10.27,0:00:14.13,Default,,0000,0000,0000,,بابام،همیشه بهم زنگ میزنه." Dialogue: 0,0:00:14.13,0:00:17.39,Default,,0000,0000,0000,,جزمین گفت: " خوش به حالت که بهر حال بهت زنگ میزنه، Dialogue: 0,0:00:17.39,0:00:21.05,Default,,0000,0000,0000,,من که سالهاست خبری از بابام ندارم." Dialogue: 0,0:00:21.05,0:00:25.28,Default,,0000,0000,0000,,در همین لحظه، می دونستم که دخترها به روشی احتیاج دارند Dialogue: 0,0:00:25.28,0:00:27.86,Default,,0000,0000,0000,,که بتواند آنها را به پدرانشان متصل کند. Dialogue: 0,0:00:27.86,0:00:31.62,Default,,0000,0000,0000,,در کمپ دیوا، سازمان غیر انتفاعیام، Dialogue: 0,0:00:31.62,0:00:35.16,Default,,0000,0000,0000,,تمامی اوقات ما از چنین گفتگوهایی Dialogue: 0,0:00:35.16,0:00:38.35,Default,,0000,0000,0000,,به عنوان یک روش جهت کمک به نسلهای افریقایی Dialogue: 0,0:00:38.35,0:00:41.94,Default,,0000,0000,0000,,به منظور آماده کردن آنها برای زندگی زنانه استفاده میکنیم. Dialogue: 0,0:00:41.94,0:00:45.48,Default,,0000,0000,0000,,این دخترها فقط به Dialogue: 0,0:00:45.48,0:00:49.32,Default,,0000,0000,0000,,یک راه برای دعوت پدرانشان به زندگی شان احتیاج دارند Dialogue: 0,0:00:49.32,0:00:52.02,Default,,0000,0000,0000,,آن هم به زبان خودشان Dialogue: 0,0:00:52.02,0:00:53.47,Default,,0000,0000,0000,,از اینرومن ازدخترها پرسیدم Dialogue: 0,0:00:53.47,0:00:56.60,Default,,0000,0000,0000,,"چطور می تونیم به بقیه دخترها کمک کنیم Dialogue: 0,0:00:56.60,0:01:00.89,Default,,0000,0000,0000,,تا روابط سالم با پدرانشان ترتیب دهند؟" Dialogue: 0,0:01:00.89,0:01:05.40,Default,,0000,0000,0000,,یکی از دخترها فریاد زد " بیایین برقصیم،" Dialogue: 0,0:01:05.40,0:01:09.73,Default,,0000,0000,0000,,و تمامی دخترها به سرعت از نظرش حمایت کردند. Dialogue: 0,0:01:09.73,0:01:12.64,Default,,0000,0000,0000,,شروع کردند به خیال پردازی درباره دکور، Dialogue: 0,0:01:12.64,0:01:16.05,Default,,0000,0000,0000,,دعوتنامه، لباس هایی که می خواستند بپوشند، Dialogue: 0,0:01:16.05,0:01:20.20,Default,,0000,0000,0000,,و لباس هایی که پدرانشون می توانند یا نمی توانند بپوشند ( خنده حاضرین) Dialogue: 0,0:01:20.20,0:01:24.77,Default,,0000,0000,0000,,به یک چشم برهم زدن همه چیزاتفاق افتاد، Dialogue: 0,0:01:24.77,0:01:28.84,Default,,0000,0000,0000,,حتی اگر میخواستم جلوی دخترها را بگیرم، Dialogue: 0,0:01:28.84,0:01:30.18,Default,,0000,0000,0000,,دیگر نمی توانستم، Dialogue: 0,0:01:30.18,0:01:32.26,Default,,0000,0000,0000,,چیزی که من یاد گرفته ام Dialogue: 0,0:01:32.26,0:01:35.34,Default,,0000,0000,0000,,بعد از یک دهه کارکردن با دخترها Dialogue: 0,0:01:35.34,0:01:38.86,Default,,0000,0000,0000,,این است که آنها پیش از هر چیز می دانند که که نیاز آنها چیست. Dialogue: 0,0:01:38.86,0:01:43.53,Default,,0000,0000,0000,,دانایی در آنها زندگی میکند. Dialogue: 0,0:01:43.53,0:01:46.18,Default,,0000,0000,0000,,تا وقتی که زیرساخت، Dialogue: 0,0:01:46.18,0:01:48.60,Default,,0000,0000,0000,,راهنمایی و منابع را در اختیار دارند، Dialogue: 0,0:01:48.60,0:01:52.02,Default,,0000,0000,0000,,قادر هستند هر چه احتیاج دارند را بسازند، Dialogue: 0,0:01:52.02,0:01:57.45,Default,,0000,0000,0000,,نه فقط جهت زنده ماندن، که برای پیشرفت و کامیابی Dialogue: 0,0:01:57.45,0:02:01.67,Default,,0000,0000,0000,,پس ما یک مراسم رقص برپا کردیم، Dialogue: 0,0:02:01.67,0:02:06.21,Default,,0000,0000,0000,,و دخترها و انبوهی از پدران آمدند. Dialogue: 0,0:02:06.21,0:02:09.19,Default,,0000,0000,0000,,لباس های بسیار شیک پوشیده بودند. Dialogue: 0,0:02:09.19,0:02:11.43,Default,,0000,0000,0000,,خوشایند و دلنشین رفتار میکردند. Dialogue: 0,0:02:11.43,0:02:15.12,Default,,0000,0000,0000,,(خنده حاضرین) Dialogue: 0,0:02:15.12,0:02:16.97,Default,,0000,0000,0000,,احمقانه رفتار می کردند. Dialogue: 0,0:02:16.97,0:02:20.19,Default,,0000,0000,0000,,آنها واقعاً از با هم بودن لذت می بردند. Dialogue: 0,0:02:20.19,0:02:23.03,Default,,0000,0000,0000,,پیروزی بزرگی بود. Dialogue: 0,0:02:23.03,0:02:28.24,Default,,0000,0000,0000,,دخترها تصمیم گرفتند که آنرا به یک مراسم سالیانه تبدیل کنند. Dialogue: 0,0:02:28.24,0:02:30.83,Default,,0000,0000,0000,,از اینرو با تغییر فصل ها، Dialogue: 0,0:02:30.83,0:02:33.55,Default,,0000,0000,0000,,زمان آن رسید که دوباره برای مراسم رقص برنامه ریزی شود، Dialogue: 0,0:02:33.55,0:02:36.66,Default,,0000,0000,0000,,دختری که اسم اش بریانا بود شروع به سخن گفتن کرد، Dialogue: 0,0:02:36.66,0:02:38.85,Default,,0000,0000,0000,,او گفت : Dialogue: 0,0:02:38.85,0:02:41.60,Default,,0000,0000,0000,,"پدر من نمی تونه برای مراسم رقص بیاد، Dialogue: 0,0:02:41.60,0:02:45.83,Default,,0000,0000,0000,,و این موضوع منوغمگین می کنه." Dialogue: 0,0:02:45.83,0:02:48.84,Default,,0000,0000,0000,,بقیه دخترها پرسیدند: "چرا اون وقت؟" Dialogue: 0,0:02:48.84,0:02:53.52,Default,,0000,0000,0000,,دختر شجاعانه پاسخ داد : "چون بابام زندانه" Dialogue: 0,0:02:53.52,0:02:58.45,Default,,0000,0000,0000,,یکی از دخترها پرسید : خوب،می تونه فقط یه روز بیاد بیرون ؟" ( صدای خنده ) Dialogue: 0,0:02:58.45,0:03:01.63,Default,,0000,0000,0000,," با دستبند بیاد؟" Dialogue: 0,0:03:01.63,0:03:05.98,Default,,0000,0000,0000,," بهتر اینه که اصلا نیاد " Dialogue: 0,0:03:05.98,0:03:10.40,Default,,0000,0000,0000,,در این لحظه، دیدم که این یک فرصت Dialogue: 0,0:03:10.40,0:03:13.32,Default,,0000,0000,0000,,تا برای دخترها است که بلند شده و Dialogue: 0,0:03:13.32,0:03:16.08,Default,,0000,0000,0000,,از خودشان قهرمان بسازند. Dialogue: 0,0:03:16.08,0:03:20.76,Default,,0000,0000,0000,,پرسیدم،" به نظرتون چه کار میشه کرد؟" Dialogue: 0,0:03:20.76,0:03:26.01,Default,,0000,0000,0000,,ما میخواهیم که همه دخترها توی مراسم رقص شرکت بکنند٬ درسته؟" Dialogue: 0,0:03:26.01,0:03:27.67,Default,,0000,0000,0000,,دخترها برای لحظه ای فکر کردند، Dialogue: 0,0:03:27.67,0:03:29.98,Default,,0000,0000,0000,,و بعد یکی از آنها پیشنهاد داد، Dialogue: 0,0:03:29.98,0:03:34.29,Default,,0000,0000,0000,," چرا ما مراسم رو توی زندان برگذار نکنیم؟" Dialogue: 0,0:03:34.29,0:03:38.10,Default,,0000,0000,0000,,اکثر دخترها شک داشتند که ایا چنین چیزی امکان داره یا نه ، Dialogue: 0,0:03:38.10,0:03:40.90,Default,,0000,0000,0000,,و همگی گفتند ،" ایا عقل از سرت پریده ؟" Dialogue: 0,0:03:40.90,0:03:43.90,Default,,0000,0000,0000,,کی آخه میزاره یه دسته دختربچه Dialogue: 0,0:03:43.90,0:03:46.37,Default,,0000,0000,0000,,در حالیکه لباس رقص پوشیدند برن توی زندان - " ( صدای خنده) Dialogue: 0,0:03:46.37,0:03:51.96,Default,,0000,0000,0000,," - و با باباهاشون در حالیکه کت های باب اسفنجی رو پوشیدند برقصند؟" Dialogue: 0,0:03:51.96,0:03:55.30,Default,,0000,0000,0000,,این اسمی بود که آنها روی اش گذاشته بودند. Dialogue: 0,0:03:55.30,0:03:59.46,Default,,0000,0000,0000,,گفتم" دخترها، بسه دیگه، Dialogue: 0,0:03:59.46,0:04:03.46,Default,,0000,0000,0000,,ما تا نپرسیم که مطمئن نمیشیم." Dialogue: 0,0:04:03.46,0:04:07.90,Default,,0000,0000,0000,,پس نامه ای به کلانتر ریچموند نوشتیم، Dialogue: 0,0:04:07.90,0:04:11.72,Default,,0000,0000,0000,,و هر کدام از دخترها هم آنرا امضا کردند، Dialogue: 0,0:04:11.72,0:04:17.13,Default,,0000,0000,0000,,باید بگم که او از آن دسته کلانترهای ویژه بود. Dialogue: 0,0:04:17.13,0:04:22.06,Default,,0000,0000,0000,,فورا با من تماس گرفت و گفت، Dialogue: 0,0:04:22.06,0:04:28.02,Default,,0000,0000,0000,,هر وقت فرصتی بشه که بتونیم خانوادهها رو بیاریم داخل زندان، Dialogue: 0,0:04:28.02,0:04:31.19,Default,,0000,0000,0000,,اون از این فرصت استقبال خواهد کرد. Dialogue: 0,0:04:31.19,0:04:33.51,Default,,0000,0000,0000,,چون یک چیز را او به خوبی می دانست، Dialogue: 0,0:04:33.51,0:04:36.84,Default,,0000,0000,0000,,اینکه وقتی پدرها با فرزدنانشان ارتباط داشته باشند، Dialogue: 0,0:04:36.84,0:04:41.80,Default,,0000,0000,0000,,کمتر پیش می آید که به زندان برگردند. Dialogue: 0,0:04:41.80,0:04:43.88,Default,,0000,0000,0000,,از اینرو، Dialogue: 0,0:04:43.88,0:04:49.74,Default,,0000,0000,0000,,۱۶ زندانی و ۱۸ دختر دعوت شدند. Dialogue: 0,0:04:49.74,0:04:53.39,Default,,0000,0000,0000,,دخترها بهترین لباس های یکشنبه شان را پوشیده بودند، Dialogue: 0,0:04:53.39,0:04:58.42,Default,,0000,0000,0000,,و پدرها هم لباس های یکسره زرد و ابی شان را با Dialogue: 0,0:04:58.42,0:05:02.92,Default,,0000,0000,0000,,پیراهن و کراوات عوض کردند. Dialogue: 0,0:05:02.92,0:05:05.29,Default,,0000,0000,0000,,همدیگر را در آغوش کشیدند. Dialogue: 0,0:05:05.29,0:05:10.04,Default,,0000,0000,0000,,آنها با هم خوراک کامل مرغ و ماهی شان را خوردند. Dialogue: 0,0:05:10.04,0:05:13.77,Default,,0000,0000,0000,,با همدیگر خندیدند. Dialogue: 0,0:05:13.77,0:05:18.18,Default,,0000,0000,0000,,این خیلی زیبا بود. Dialogue: 0,0:05:18.18,0:05:22.42,Default,,0000,0000,0000,,پدرها و دخترها حتی توانستند Dialogue: 0,0:05:22.42,0:05:26.49,Default,,0000,0000,0000,,رابطه فیزیکی نیز با هم داشته باشند، Dialogue: 0,0:05:26.49,0:05:29.22,Default,,0000,0000,0000,,چیزی که بسیاری از آنها پیش از این برای مدتی Dialogue: 0,0:05:29.22,0:05:30.45,Default,,0000,0000,0000,,نداشته بودند. Dialogue: 0,0:05:30.45,0:05:34.86,Default,,0000,0000,0000,,پدرها در جایی بودند که در انجا می توانستند Dialogue: 0,0:05:34.86,0:05:37.58,Default,,0000,0000,0000,,با دخترهایشان برقصند، Dialogue: 0,0:05:37.58,0:05:43.82,Default,,0000,0000,0000,,و دست هایشان را به سمت دخترهایشان دراز کنند و با هم برقصند. Dialogue: 0,0:05:43.82,0:05:47.50,Default,,0000,0000,0000,,حتی نگهبان ها هم گریه کردند. Dialogue: 0,0:05:47.50,0:05:50.22,Default,,0000,0000,0000,,اما بعد از رقصیدن، Dialogue: 0,0:05:50.22,0:05:55.78,Default,,0000,0000,0000,,می دانستیم که پدر کماکان در زندان خواهد بود. Dialogue: 0,0:05:55.78,0:05:58.88,Default,,0000,0000,0000,,پس ما باید چیزی را به وجود میآوردیم Dialogue: 0,0:05:58.88,0:06:00.63,Default,,0000,0000,0000,,که دخترها بتوانند با آنها بمانند. Dialogue: 0,0:06:00.63,0:06:03.25,Default,,0000,0000,0000,,پس دوربین های فلیپ را آوردیم، Dialogue: 0,0:06:03.25,0:06:05.99,Default,,0000,0000,0000,,و از آنها خواستیم که به دوربین نگاه بکنند Dialogue: 0,0:06:05.99,0:06:07.72,Default,,0000,0000,0000,,و پیغام ها و افکارشان Dialogue: 0,0:06:07.72,0:06:11.43,Default,,0000,0000,0000,,را به هم منتقل کنند. Dialogue: 0,0:06:11.43,0:06:14.61,Default,,0000,0000,0000,,میرفت که این موضوع به سنگ محکی تبدیل شود Dialogue: 0,0:06:14.61,0:06:17.03,Default,,0000,0000,0000,,و وقتی دلشان برای هم تنگ شد Dialogue: 0,0:06:17.03,0:06:19.33,Default,,0000,0000,0000,,و احساس جدایی کردند، Dialogue: 0,0:06:19.33,0:06:22.69,Default,,0000,0000,0000,,می توانستند از طریق این عکس با هم ارتباط برقرار کنند. Dialogue: 0,0:06:22.69,0:06:28.08,Default,,0000,0000,0000,,هیچ وقت نگاه آن دختر به پدرش را فراموش نمی کنم Dialogue: 0,0:06:28.08,0:06:29.40,Default,,0000,0000,0000,,وقتی به دوربین نگاه کرد و گفت، Dialogue: 0,0:06:29.40,0:06:36.11,Default,,0000,0000,0000,," بابا، وقتی به من نگاه می کنی، چی می بینی؟" Dialogue: 0,0:06:36.11,0:06:40.19,Default,,0000,0000,0000,,چون پدرانمان آئینه های ما هستند Dialogue: 0,0:06:40.19,0:06:42.62,Default,,0000,0000,0000,,که منعکس کننده ما هستند Dialogue: 0,0:06:42.62,0:06:47.39,Default,,0000,0000,0000,,وقتی تصمیم میگیریم که چه نوع مردی سزاوار ماست، Dialogue: 0,0:06:47.39,0:06:50.98,Default,,0000,0000,0000,,و اینکه چطور باقی عمرشان به ما نگاه خواهند کرد. Dialogue: 0,0:06:50.98,0:06:54.52,Default,,0000,0000,0000,,من این نگاه را خوب می فهمم، Dialogue: 0,0:06:54.52,0:06:56.92,Default,,0000,0000,0000,,چون من یکی از آن دختران خوش شانس بوده ام. Dialogue: 0,0:06:56.92,0:06:59.18,Default,,0000,0000,0000,,من همیشه Dialogue: 0,0:07:02.80,0:07:08.80,Default,,0000,0000,0000,,پدرم را در زندگی ام داشتم. Dialogue: 0,0:07:08.80,0:07:10.68,Default,,0000,0000,0000,,حتی امروز هم همینجاست. Dialogue: 0,0:07:10.68,0:07:19.72,Default,,0000,0000,0000,,( صدای تشویق) Dialogue: 0,0:07:19.72,0:07:23.70,Default,,0000,0000,0000,,به همین خاطر برای من خیلی مهم هست Dialogue: 0,0:07:23.70,0:07:26.94,Default,,0000,0000,0000,,که مطمئن شوم که این دخترها Dialogue: 0,0:07:26.94,0:07:29.47,Default,,0000,0000,0000,,با پدرانشان باشند، Dialogue: 0,0:07:29.47,0:07:32.38,Default,,0000,0000,0000,,به خصوص آنهایی که توسط Dialogue: 0,0:07:32.38,0:07:37.27,Default,,0000,0000,0000,,سیم های خاردار و درهای آهنی از پدرانشان جدا هستند. Dialogue: 0,0:07:37.27,0:07:40.36,Default,,0000,0000,0000,,ما فرمی طراحی کرده ایم تا Dialogue: 0,0:07:40.36,0:07:43.74,Default,,0000,0000,0000,,دخترهایی که پرسش هایی سخت در دل هایشان دارند Dialogue: 0,0:07:43.74,0:07:48.24,Default,,0000,0000,0000,,در موقعیتی باشند که آن سوال ها را از پدرشان بپرسند Dialogue: 0,0:07:48.24,0:07:53.00,Default,,0000,0000,0000,,و این ازادی را به آنها بدهند که به سوالاتشان پاسخ دهند. Dialogue: 0,0:07:53.00,0:07:56.35,Default,,0000,0000,0000,,چون می دانیم که پدرها Dialogue: 0,0:07:56.35,0:07:59.60,Default,,0000,0000,0000,,در نهایت با این فکر خارج خواهند شد: Dialogue: 0,0:07:59.60,0:08:04.97,Default,,0000,0000,0000,,که چه نوع زنی به این دنیا تحویل داده ام؟ Dialogue: 0,0:08:04.97,0:08:08.38,Default,,0000,0000,0000,,چون وقتی پدری در بند است Dialogue: 0,0:08:08.38,0:08:11.43,Default,,0000,0000,0000,,به این معنی نیست که او میبایست خارج از Dialogue: 0,0:08:11.43,0:08:13.98,Default,,0000,0000,0000,,زندگی دخترش باشد. Dialogue: 0,0:08:13.98,0:08:25.74,Default,,0000,0000,0000,,( صدای تشویق )