1 00:00:00,952 --> 00:00:05,136 دو ماه یپش، من و فرزندانم دورِ یک موبایل جمع شده بودیم 2 00:00:05,160 --> 00:00:07,456 و پخش زنده برنامهی جوایز بازی را تماشا میکردیم. 3 00:00:07,480 --> 00:00:10,376 یکی از مهمترین شبها در صنعت بازیهای ویدئویی. 4 00:00:10,400 --> 00:00:14,056 اسامی نامزدهای بازیِ تاثیرگذار را اعلام کردند، 5 00:00:14,080 --> 00:00:17,136 که جایزهای است که به بازی ویدئوییِ محرک فکری داده میشود، 6 00:00:17,160 --> 00:00:20,936 که پیام یا معنای اجتماعیِ عمیقی داشته باشد. 7 00:00:20,960 --> 00:00:22,656 آنها پاکت را باز کردند 8 00:00:22,680 --> 00:00:25,896 و نام بازیِ ویدئویی ما را خواندند. 9 00:00:25,920 --> 00:00:27,296 جایزهای ... 10 00:00:27,320 --> 00:00:29,136 برای تاثیرگذاری. 11 00:00:29,160 --> 00:00:30,856 در حقیقت، تا حدی خندهدار است، 12 00:00:30,880 --> 00:00:33,536 زیرا فکر میکردم که بُردن چنین جایزهای 13 00:00:33,560 --> 00:00:36,216 تاثیر زیادی بر زندگی من خواهد داشت. 14 00:00:36,240 --> 00:00:39,000 اما متوجه شدم که برعکس است. 15 00:00:39,840 --> 00:00:41,256 شبهای بزرگ، 16 00:00:41,280 --> 00:00:43,376 دستاوردها -- 17 00:00:43,400 --> 00:00:44,976 همه محو میشوند. 18 00:00:45,000 --> 00:00:48,416 ولی سختترین شبهای زندگی من همراه من ماندهاند، 19 00:00:48,440 --> 00:00:50,936 و برروی آنچه که من هستم 20 00:00:50,960 --> 00:00:52,680 و آنچه که میکنم تاثیر میگذارند. 21 00:00:53,360 --> 00:00:59,560 سال ۲۰۱۰، تومور مغزیِ شدید و کمیابِ پسر سوم من، جوئل، تشخیص داده شد. 22 00:01:00,480 --> 00:01:02,416 و قبل از آنکه آن سال به پایان برسد، 23 00:01:02,440 --> 00:01:04,976 پزشکان، من و همسرم را نشاندند 24 00:01:05,000 --> 00:01:08,256 و ما را مطلع کردند که تومور او برگشته 25 00:01:08,280 --> 00:01:13,000 حتی با وجود شدیدترین شیمیدرمانی و پرتودرمانی که برایش ممکن بود. 26 00:01:14,080 --> 00:01:15,976 در آن شب وحشتناک، 27 00:01:16,000 --> 00:01:20,096 بعد از این که فهمیدیم که جوئل شاید چهار ماه دیگر زنده خواهد بود، 28 00:01:20,120 --> 00:01:22,976 کنار دو پسر دیگرم در تخت دراز کشیدم -- 29 00:01:23,000 --> 00:01:25,536 در آن زمان آنها پنج و سه ساله بودند -- 30 00:01:25,560 --> 00:01:28,670 و اصلا نمیدانستم که آنها چقدر میفهمیدند، 31 00:01:28,670 --> 00:01:32,406 پس شروع به تعریف داستان شبانهای برایشان کردم. 32 00:01:32,416 --> 00:01:36,260 برایشان دربارهی یک شوالیهی بسیار شجاع به نام جوئل گفتم 33 00:01:36,260 --> 00:01:40,920 و ماجراهایش در مبارزه با اژدهایی وحشتناک به اسم سرطان. 34 00:01:41,720 --> 00:01:44,776 هر شب کمی بیشتر از داستان را برایشان گفتم، 35 00:01:44,800 --> 00:01:46,816 اما نگذاشتم داستان به پایان برسد. 36 00:01:46,840 --> 00:01:49,976 تنها داشتم فضایی را برای درک مسئله برایشان آماده میکردم 37 00:01:50,000 --> 00:01:52,256 و امیدوار بودم دعاهایمان پاسخ داده شوند 38 00:01:52,280 --> 00:01:54,776 و من هیچوقت به آنها نگویم که آن شوالیه، 39 00:01:54,800 --> 00:01:57,096 که آنقدر شجاعانه جنگیده، 40 00:01:57,120 --> 00:01:58,656 دیگر مبارزه نمیکند 41 00:01:58,680 --> 00:02:00,960 و حالا میتواند برای همیشه استراحت کند. 42 00:02:02,440 --> 00:02:06,936 خوشبختانه، من هیچوقت لازم نشد که آن داستان شب را تمام کنم. 43 00:02:06,960 --> 00:02:09,136 فرزندانم دیگر برای شنیدن قصه بزرگ بودند. 44 00:02:09,160 --> 00:02:13,256 جوئل بهتر از آنچیزی که هر کس فکر میکرد به درمان تسکینی پاسخ داد، 45 00:02:13,280 --> 00:02:14,936 و به جای چند ماه، 46 00:02:14,960 --> 00:02:21,410 چندین سال زمان داشتیم تا یادبگیریم با تمام قلبامان، عاشق فرزند در حال مرگمان باشیم. 47 00:02:22,080 --> 00:02:24,616 یادبگیریم که آن احساس خجالتآور 48 00:02:24,616 --> 00:02:27,512 درنگ کردن در ابراز فقط کمی عشق را بشناسیم 49 00:02:27,560 --> 00:02:30,416 تا به خودمان کمی درد ببخشیم 50 00:02:30,440 --> 00:02:33,000 در جایی از ادامهی راه. 51 00:02:33,760 --> 00:02:36,216 ما از آن حال دلسوزی برای خودمان عبور کردیم 52 00:02:36,240 --> 00:02:41,160 زیرا جوئل ارزش عشق ورزیدن را داشت حتی اگر آن عشق میتوانست ما را نابود کند. 53 00:02:42,200 --> 00:02:46,640 و آن درسِ آسیبپذیریِ شدید من را عوض کرده است... 54 00:02:47,440 --> 00:02:50,000 بیشتر از آنچه که هر جایزهای بتواند. 55 00:02:50,400 --> 00:02:53,736 ما چنان زندگی کردیم که اگر جوئل بود زندگی میکردیم، 56 00:02:53,760 --> 00:02:59,000 و شروع به توسعهی یک بازی ویدئویی به نام «آن اژدها، سرطان» کردیم. 57 00:02:59,920 --> 00:03:02,040 داستان جوئل بود. 58 00:03:02,760 --> 00:03:06,256 داستان امید در سایهای از مرگ بود. 59 00:03:06,280 --> 00:03:07,800 داستان ایمان بود 60 00:03:08,640 --> 00:03:10,096 و شَک، 61 00:03:10,120 --> 00:03:15,240 و فهمیدن این که گلاویز شدن با شَک بخشی از ایمان است -- 62 00:03:16,120 --> 00:03:17,680 شاید بزرگترین بخش آن. 63 00:03:18,560 --> 00:03:22,016 داستانی بود که با یک معجزه آغاز شد 64 00:03:22,040 --> 00:03:24,480 و با یک یادبود به پایان رسید. 65 00:03:25,840 --> 00:03:27,936 (آهنگ) 66 00:03:27,960 --> 00:03:29,216 (خنده) 67 00:03:29,240 --> 00:03:30,576 (دستزدن) 68 00:03:30,600 --> 00:03:34,176 (آهنگ) 69 00:03:34,200 --> 00:03:37,256 (ویدئو) پدر: بالا پایین پریدن و شیطنت، دوست داری؟ 70 00:03:37,280 --> 00:03:38,496 (خنده) 71 00:03:38,520 --> 00:03:39,736 خندیدنت را دوست دارم. 72 00:03:39,760 --> 00:03:41,920 (آهنگ) 73 00:03:46,320 --> 00:03:47,760 (خنده) 74 00:03:49,600 --> 00:03:54,360 [سفر امید در سایهی مرگ] 75 00:03:55,280 --> 00:03:58,296 [آن اژدها، سرطان] 76 00:03:58,320 --> 00:04:01,400 (آهنگ) 77 00:04:03,560 --> 00:04:05,456 وقتی «آن اژدها، سرطان» را بازی میکنید 78 00:04:05,480 --> 00:04:09,456 به شاهدی بر زندگی جوئل تبدیل میشوید، 79 00:04:09,480 --> 00:04:11,656 چشمانداز احساسات را بررسی میکنید، 80 00:04:11,680 --> 00:04:17,216 کلیک میکنید تا بیشتر از آنچه که ما، به عنوان خانواده احساس کردیم را کشف کنید. 81 00:04:17,240 --> 00:04:21,776 کمی شبیه به بررسی کردن شعرِ تعاملی است 82 00:04:21,800 --> 00:04:24,136 زیرا هر بخش بازی یک استعاره است، 83 00:04:24,160 --> 00:04:26,536 و هر چه بازیکنان بیشتر از خودشان بپرسند 84 00:04:26,560 --> 00:04:30,496 که ما به عنوان طراحان، چه چیزی را میخواستیم بیان کنیم و چرا 85 00:04:30,520 --> 00:04:32,880 تجربه غنیتر میشود. 86 00:04:33,400 --> 00:04:36,416 ما آسیبپذیریای که جوئل یادمان داد را برداشتیم، 87 00:04:36,440 --> 00:04:39,000 و بازی را با آن کدگذاری کردیم. 88 00:04:39,520 --> 00:04:43,096 بازیکنان انتظار دارند که بازیِ ویدئویی به آنها یک روایت چند شاخهای بدهد. 89 00:04:43,120 --> 00:04:46,656 تا احساس کنند که هر تصمیمی که میگیرند مهم است 90 00:04:46,680 --> 00:04:49,376 و میتواند نتیجهی نهایی بازی را تغییر دهد. 91 00:04:49,400 --> 00:04:52,176 ما این قاعده در طراحی بازی را دگرگون ساختیم، 92 00:04:52,200 --> 00:04:55,576 که همهی گزینههای پیشِ روی بازیکن 93 00:04:55,600 --> 00:04:57,376 که خودشان کشفش میکنند 94 00:04:57,400 --> 00:05:01,600 نتواند برروی آنچه که برای جوئل اتفاق میافتد، تاثیری بگذارد. 95 00:05:02,280 --> 00:05:08,056 و آنها این کشف را عمیق و با استیصال احساس میکنند، چنان که ما احساس کردیم. 96 00:05:08,080 --> 00:05:12,256 شبهایی بود که ما جوئل را در دستانمان میگرفتیم و ساعتهای متمادی دعا میکردیم، 97 00:05:12,280 --> 00:05:17,720 لجوجانه امید به لطف و فضلی داشتیم که برای خودمان نمیتوانستیم فراهم کنیم. 98 00:05:18,960 --> 00:05:20,320 همه ترجیح میدهیم که ببریم، 99 00:05:21,160 --> 00:05:23,520 اما وقتی که میفهمید که نمیتوانید ببرید، 100 00:05:24,560 --> 00:05:26,200 به جایش برای چه ارزش قائل میشوید؟ 101 00:05:27,600 --> 00:05:29,816 من هیچوقت برنامه نداشتم بازی ویدئویی بنویسم. 102 00:05:29,840 --> 00:05:32,376 ولی لحظاتی که واقعا زندگیمان را تغییر میدهند، 103 00:05:32,400 --> 00:05:36,520 معمولا ناشی از سختیهایمان هستند -- نه شکوه و عظمتمان. 104 00:05:37,520 --> 00:05:39,616 وقتی فکر میکردیم جوئل میتواند زنده بماند 105 00:05:39,640 --> 00:05:41,776 من طراحی بازی را به همسرم سپردم. 106 00:05:41,800 --> 00:05:43,856 اینجا و آنجا همراهش میشدم 107 00:05:43,880 --> 00:05:46,856 با ایدهی یک صحنه یا چند پیشنهاد. 108 00:05:46,880 --> 00:05:49,520 ولی بعد از شبی که جوئل مُرد، 109 00:05:50,480 --> 00:05:51,896 آن شور، 110 00:05:51,920 --> 00:05:56,096 آن احتمال به اشتراک گذاشتن زندگی جوئل از طریق بازی ویدئوییمان -- 111 00:05:56,120 --> 00:05:58,256 چیزی بود که نمیتوانستم برابرش مقاومت کنم. 112 00:05:58,280 --> 00:05:59,616 شروع کردم به بیشتر نوشتن، 113 00:05:59,640 --> 00:06:02,056 در جلسات طراحی تیممان نشستم، 114 00:06:02,080 --> 00:06:05,176 ایدههای بیشتری دادم و بعضی صحنهها را مدیریت کردم. 115 00:06:05,200 --> 00:06:10,096 و کشف کردم که ساخت یک بازی ویدئویی، تعریف یک داستان است، 116 00:06:10,120 --> 00:06:12,856 ولی با گنجینهی واژگانی متفاوت. 117 00:06:12,880 --> 00:06:18,416 همهی اِلِمانهای خلاقانه و نمادین آنجا هستند، 118 00:06:18,440 --> 00:06:21,056 ولی در کنار نمایندگیهای بازیکنان 119 00:06:21,080 --> 00:06:23,080 و پاسخگویی سیستم. 120 00:06:24,080 --> 00:06:25,736 کار چالش برانگیزی است. 121 00:06:25,760 --> 00:06:28,776 باید در یک جهت کاملا جدید به آن فکر کنم تا انجامش دهم، 122 00:06:28,800 --> 00:06:30,456 ولی عاشقش هستم. 123 00:06:30,480 --> 00:06:33,080 ولی بدون جوئل آن را نمیفهمیدم. 124 00:06:34,280 --> 00:06:36,576 شاید شما کمی شگفتزده هستید، 125 00:06:36,600 --> 00:06:41,680 از تصمیم ما مبنی بر به اشتراک گذاشتنِ داستان یک سرطان از طریق بازی ویدئویی. 126 00:06:42,360 --> 00:06:45,696 شاید شما هم مانند بسیاری از آدمای قبل از شما فکر میکنید که: 127 00:06:45,720 --> 00:06:48,040 سرطان یک بازی نیست. 128 00:06:49,140 --> 00:06:51,456 خب، به والدینی که کودک سرطانی دارند بگویید، 129 00:06:51,480 --> 00:06:55,416 آن که یک دستکش آزمایش گرفته باشد و مثل بادکنک بادش کرده باشد، 130 00:06:55,440 --> 00:06:58,176 یا یک سرنگ را به یک سفینهی فضایی تبدیل کرده باشد، 131 00:06:58,200 --> 00:07:02,336 یا به کودکش اجازه داده باشد که میلهی سرم را در راهروهای بیمارستان براند 132 00:07:02,360 --> 00:07:04,040 چنان که یک مسابقه ماشینسواری است. 133 00:07:04,880 --> 00:07:06,976 زیرا وقتی شما کودکی دارید، 134 00:07:07,000 --> 00:07:08,840 همهچیز یک بازی است. 135 00:07:09,640 --> 00:07:13,576 و هنگامی که فرزند کوچک شما درگیر یک جراحت شده است، 136 00:07:13,600 --> 00:07:17,656 شما حتی بیشتر کار میکنید تا زندگی آنها بیشتر شبیه یک بازی به نظر برسد. 137 00:07:17,680 --> 00:07:21,560 زیرا کودکان به طور طبیعی دنیایشان را با بازی کشف میکنند. 138 00:07:22,320 --> 00:07:25,256 با وجود این که سرطان خیلی چیزها را از یک خانواده میگیرد، 139 00:07:25,280 --> 00:07:26,880 نباید بازی را بدزدد. 140 00:07:27,880 --> 00:07:31,456 اگر دارید به من گوش میکنید و تلاش میکنید که خانوادهای را تصور کنید 141 00:07:31,480 --> 00:07:35,696 که کاملا همهچیزش تحت تاثیر کودکی در حال مرگ است 142 00:07:35,720 --> 00:07:39,736 و نمیتوانید شادی را به عنوان بخشی از آن تصویر تصور کنید، 143 00:07:39,760 --> 00:07:42,816 درستی تصمیم به اشتراک گذاشتن داستانمان را میفهمید. 144 00:07:42,840 --> 00:07:46,496 زیرا آن فصل از زندگی ما سخت بود. 145 00:07:46,520 --> 00:07:49,296 گاهاً به طرز غیرقابل بیانی سخت بود، 146 00:07:49,320 --> 00:07:51,400 ولی در عین حال امید خالص بود، 147 00:07:52,000 --> 00:07:53,616 عشق عمیق بود 148 00:07:53,640 --> 00:07:56,520 و شادیای که دیگر هیچگاه در زندگی تجربه نکردم. 149 00:07:57,720 --> 00:08:01,330 بازی ویدئویی ما تلاشی بود تا آن دنیا را 150 00:08:01,330 --> 00:08:04,156 با مردمی که تجربهای اینچنین نداشتهاند به اشتراک بگذاریم. 151 00:08:04,160 --> 00:08:07,920 زیرا ما هیچگاه تصور آن دنیا را نمیکردیم، تا زمانی که دنیای ما شد. 152 00:08:09,200 --> 00:08:12,240 بازیای ساختیم که بازی کردنِ آن سخت است. 153 00:08:13,360 --> 00:08:15,616 هیچوقت جزو پرفروشها نمیشود. 154 00:08:15,640 --> 00:08:19,376 مردم باید خودشان را آماده کنند تا از نظر روحی 155 00:08:19,400 --> 00:08:22,920 در بازیای که میدانند قلبشان را خواهد شکست قدرت داشته باشند. 156 00:08:23,880 --> 00:08:26,216 ولی زمانی که قلبهای ما شکست 157 00:08:26,240 --> 00:08:28,560 کمی متفاوت درمان شد. 158 00:08:30,000 --> 00:08:34,895 قلب شکستهی من دارد با یک علاقهی جدید و عمیقتر درمان میشود -- 159 00:08:34,919 --> 00:08:37,856 این علاقه که با مردم در هنگام دردهایشان بنشینم، 160 00:08:37,880 --> 00:08:40,895 و داستانهایشان را بشنوم و سعی کنم که کمکشان کنم 161 00:08:40,919 --> 00:08:42,880 تا بدانند که دیده میشوند. 162 00:08:44,600 --> 00:08:48,936 شبی که «آن اژدها، سرطان» جایزهی بازیِ تاثیرگذار را برد، 163 00:08:48,960 --> 00:08:50,376 ما شادی کردیم، 164 00:08:50,400 --> 00:08:53,576 لبخند زدیم و در مورد جوئل صحبت کردیم 165 00:08:53,600 --> 00:08:55,856 و تاثیری که بر زندگیمان داشت -- 166 00:08:55,880 --> 00:08:59,976 در تمام آن شبهای سخت و امیدوارانه که در کنار او گذراندیم 167 00:09:00,000 --> 00:09:01,456 وقتی قلبهایمان را تغییر داد 168 00:09:01,480 --> 00:09:07,360 و به ما در مورد زندگی و عشق و ایمان و هدف بسیار آموخت. 169 00:09:08,560 --> 00:09:14,320 آن جایزه اصلا به اندازهی حتی یک عکس پسرم هم برای من ارزش ندارد، 170 00:09:15,200 --> 00:09:19,856 ولی نمایانگر تمام مردمی خواهد بود که زندگیش آنها را تحت تاثیر قرار داده، 171 00:09:19,880 --> 00:09:21,976 مردمی که هیچوقت با آنها آشنا نمیشوم. 172 00:09:22,000 --> 00:09:24,360 گاهی به من ایمیل میزنند. 173 00:09:24,880 --> 00:09:30,336 به من میگویند که چقدر دلشان برای جوئل تنگ شده هرچند هیچگاه با او آشنا نشدهاند 174 00:09:30,360 --> 00:09:35,000 آنها اشکهایشان را که برای پسرم ریختهاند توصیف میکنند، 175 00:09:35,920 --> 00:09:39,300 و این کمی از بار غصهی من را کم میکند. 176 00:09:39,300 --> 00:09:41,856 وقتی میدانم که ماجرا با دهسالهای اشتراک گذاشته شده 177 00:09:41,880 --> 00:09:43,896 که یک سری ویدئو یوتیوب را میبیند، 178 00:09:43,920 --> 00:09:48,136 یا دکتری که در یک هواپیما با گوشی هوشمندش بازی میکند، 179 00:09:48,160 --> 00:09:53,600 یا استادی که جوئل را به دانشجویان سال اول فلسفهاش معرفی میکند. 180 00:09:54,800 --> 00:09:58,400 ما بازی ویدئوییای ساختیم که بازی کردنش سخت است. 181 00:09:59,280 --> 00:10:02,216 ولی به نظر من کار درستی است، 182 00:10:02,240 --> 00:10:04,816 زیرا سختترین لحظات در زندگی ما 183 00:10:04,840 --> 00:10:08,320 ما را بیشتر از هر هدفی که بتوانیم به آن دست پیدا کنیم، تغییر میدهد. 184 00:10:09,320 --> 00:10:11,976 این تراژدی قلب من را تغییر داده 185 00:10:12,000 --> 00:10:15,040 بیشتر از هر رویایی که میتوانستم تصور کنم که به وقوع بپیوندد. 186 00:10:16,120 --> 00:10:17,336 متشکرم. 187 00:10:17,360 --> 00:10:21,598 (تشویق حضار)